شهیدبشیر باقری

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو

بشیر باقری فرزند : عباس متولد : 1342/01/01 در بسطام تحصیلات : زیر دیپلم تاهل : متاهل یگان: سپاه شاهرود-تیپ 12-گردان کربلا مدت حضور : 18ماه 22روز مسئولیت : معاون گروهان نوع عضویت : پاسدار نوع شغل : نظامی تاریخ شهادت : 1365/10/23 محل شهادت : شلمچه عملیات : کربلای5 محل دفن : شاهرود بسطام


وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم « اَشهدُ اَن لا اله الا الله وحدهُ لا شریک له و اَنَّ محمداً عبدهُ و رسولُه و انه مقدر بجمیع  الانبیاء و الرسل علیهم السلام و اَنَّ علیاً ولی الله و امامه و اَنَّ الاَئِمۀ من ولده ائمۀ و اَنَّ اولهم الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی والقائم الحجه علیهم السلام و ان الجنۀ حق و النّار حق و اَنَّ الساعۀَ آتیۀ لاریب فیها » « والحمدلله رب العالمین و العاقبۀ للمتقین : اللهم صل علی محمد و اله و بلّغ به ایمانی اکمل الایمان و اجعل یقینی افضل الیقین و انته بنیّتی انی احسن النیّات و بعملی الی احسن الاعمال » به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان حمد [و] ستایش خداوند منان را که توفیق جهاد در راهش را نصیب این بنده حقیر نمود و مرا از مجاهدین در راهش قرار داد . خداوندا، تو را ستایش می کنم زیرا غیر از تو کسی را سزاوار ستایش نمی دانم و تو را می پرستم و عبادت می کنم چون تو معبود منی و من بنده ضعیف و ذلیل و حقیر توام. خداوندا، راضی ام به رضای تو و تسلیم امر تو هستم ، اگر مرا لایق می دانی، شهادت در راهت را نصیبم کن. با سلام و درود بر منجی عالم بشریت مهدی عزیز و با سلام و درود فراوان بر حضرت امام خمینی ، آن پیر روشن دل و آگاه و مبارز و نماینده امام زمان ( عج ) در روی زمین و بادرود فراوان بر خانواده های معظم شهدا و با سلام بر دلیران صف شکن، این ظفرمردان بیشۀ پیکار که طلسم خزان را با کلید فتح شکستند و با نور نگاه گرمشان بر دیار ظلمت دیوستیزان تاختند و فجر را به خطه های آن به ارمغان بردند و با سلام و درود بر شهیدانی که آهنگ خون کردند و سرود فلق را در صحرای عشق زمزمه کردند و به لقای حق شتافتند، وصیتم را شروع می کنم. اکنون که نزدیک عملیات است [ و] در بچه های گردان کربلا شور و شوق عجیبی دیده می شود. اصلاً بچه ها یک حالتی دارند که قابل نوشتن روی این کاغذ نیست و شاید که هرچه سریع تر حرکت کنیم که به خط برویم و در یکی دو شب آینده عملیات شروع می شود. لازم دانستم چند خطی به عنوان وصیت به یادگار بگذارم: قبل از هر چیز باید از پدر و مادرم نهایت شکر را بکنم که برای من خیلی زحمت کشیدند و به گردن من حق زیادی دارند . امیدوارم که اجرتان را خداوند متعال به شما عنایت بفرماید و از شما پدر و مادرم می خواهم که از من راضی باشید . از برادران و خواهرانم هم حلالیت می طلبم و از خانم خودم [ و] کلیۀ کسانی که شاید غیبت آنها را کرده باشم و یا حقی به گردن من دارند ، از آنها می خواهم که از این حقیر راضی باشند . اگر کسی چیزی از بنده گنهکار طلب دارد ، که این بنده گنهکار فراموش کرده ، به پدرم مراجعه کند و یا به خانواده ام و یا به برادرانم تا اینکه طلب خود را بگیرد. مردم عزیز ، مردمی که همیشه در تمام صحنه ها بوده اید و هستید، رزمندگان از میگ های عراقی و میراج ها و تانک ها و اسلحه های دشمنان ترسی ندارند بلکه ترس ما از خالی شدن مساجد و صف های نماز جمعه و جماعات می باشد. ترس ما از تنها گذاشتن امام و خط ولایت فقیه است . مردم عزیز ، بدانید اگر روزی ولایت فقیه را از شما بگیرند ، قلب اسلام را گرفته اند و اسلامی باقی نخواهند گذاشت . پس یادتان نرود از امام و آیت الله منتظری حمایت کنید و از شما عاجزانه می خواهم که امام عزیز را دعا کنید، چون دعای من همیشه این بوده که خدایا تمام عمرم را فدای یک لحظه نفس کشیدن امام بگردان . از مردم می خواهم که اگر از یک پشت میزی اشتباهی دیدند به حساب انقلاب نگذارند . خلاصه درباره انقلاب تمام سفارشاتم را به همین دو بیت شعر خلاصه میکنم: مبادا خویشتن را واگذاریم امام کوفه را تنها گذاریم از خون هر شهیدی لاله ای رست مبادا روی لاله پا گذاریم خدایا، هنگامی که دیدم همۀ عالم به دشمنی اسلام و انقلاب و امام عزیز کمر بسته اند ، دنیا را سه طلاقه کردم و از همه چیز و همه کس چشم بستم . خدایا، در مقابل امر تو تسلیم محض شدم، به تو توکل کردم، به قضا و قدر رضا دارم [...] به شهادت متوسل شدم، در مقابل فشار و انحراف و یأس روئین تن شدم ، دیگر دشمن همه دنیا هم در مقابل اسلام و ما مسلمانان ناچیز است، دیگر دلبستگی به چیزی یا کسی ندارم که اسیر جبر طبیعت قرار گیرم، می خواهم [ در] این خودخواهی و مصلحت طلبی را ابراهیم وار در کعبه فداکاری کنم، می خواهم غرور و تکبر را با آب اخلاص و خلوص و تواضع شست وشو دهم، می خواهم پروانه وار دور شمع بسوزم و از نور خود دنیای ظلمت زده موجودات را روشن کنم، چون شناخته ام که راه امام خمینی راه رسول الله است ، می خواهم هزار مرتبه کشته شوم و باز زنده شوم . سفارشم به تمامی عزیزانی که صدای مرا در این وصیت می شنوند این است که از گناه ، هرچند که کوچک است ، پرهیز کنید حتی در خلوت ، چون خداوند در این دنیا شاهد است و در فردای قیامت حاکم . سفارشم [ به] جوان ها این است که ننشینند که گرد پیری سر و روی آنها را سفید کند . پدر و مادرم ، همسر و برادر و خواهرانم ، در شهادتم ناراحتی نکنید ، تازه خوشحال باشید که راه من راه اسلام است و راضی باشید به رضای خدا و من هم راضی ام به رضای خدا، چون امام حسین در لحظات آخر در گودال قتلگاه گفت : « راضی ام به رضای خدا » و این چند مطلب را کلاً بگویم ، هم برای ملت و  دوستانم و برادران دینی عزیزم: « فاصبر صبراً جمیلاً »  « در زندگی صبر را پیشه کنید که خداو ند با صابران است » از سختی های راه نهراسید و روح الله را تنها نگذارید . این راه هرچند پر رنج است ولی لذت ابدی شما را تضمین می نماید. این کوچه هرچند پر پیچ و خم است ولی در انتهایش خانه معشوق ماست . شیاطین برآنند که بندگان خدا را از راه عبودیت خالق بی همتا بیرون برند و نگذارند که بنی آدم روی سعادت را ببیند . پس بکوشید خود را به سلاح تقوا مسلح سازید که شیاطین را قدرت نبرد با متقین نیست و خداوند متقین را وعده پیروزی داده است . مبادا ظاهر زیبا و فریبنده دنیا شما را از سعادت اخروی بی نصیب سازد ، شما را بر آن دارد که در روز محشر سرافکنده و خجل باشید و انگشت حسرت بر دهان گیرید و روزی پشیمان شوید که پشیمانی سودی ندارد . امروز [را] که فرصت جبران برای همۀ باقی است مغتنم شمارید و نگذارید حب مال و جاه و خانواده شما را از مسیر عبودیت الله به در سازد زیرا « در روز جزا مال و فرزند و جاه و مقام نفعی ندارد » و تنها عمل صالح است که شما را  در جنات قرین رحمت می سازد. در دنیا به فکر آخرت باشید که دنیا گذرگاهی بیش نیست ( کل نفس ذائقه الموت )  مرگ آفت تمامی آمال و آرزوهای دنیایی شماست، پس به رفتگان بنگرید. کدامینشان خود توانسته اند ذره ای از جیفه دنیا ببرند . دین خود را برای این دنیای بی ارزش و فانی از دست می دهید.  بشیر باقری [۱]

نگارخانه تصاویر

پانویس

  1. سايت ستاد کنگره بزرگداشت سه هزار شهيد استان سمنان