شهیدفضلعلی اصغری

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید فضلعلی اصغری تاریخ تولد : 1345/11/01 تاریخ شهادت : 1365/01/15

زندگینامه

سرباز شهید فضل علی اصغری ، در خانواده ای بسیار ساده، در شهر خوگان خمین دیده به جهان گشود، از همان دوران کودکی یاور پدرش در انجام امور روزانه و تحصیل معیشت زندگی بود و مراتبی از تحصیل خود را توأم با کار و زحمت، و شرکت در برنامه های سرنگونی رژیم شاهنشاهی به اتمام رسانید؛ در تداوام انقلاب و احتیاج به نیروهای انسانی در ارتش جمهوری اسلامی ، خود را معرفی و پس از گذراندن دوران آموزشی به جبهه ، محل شاهدان عاشق شتافت و در راه اعتلای کلمه لا اله الا الله ، مردانه جانبازی نمود و بالاخره در تاریخ،1365/01/15 در منطقه فاو ، در عملیات والفجر 8 ،به ندای پروردگارش لبیک گفت و خون خود را به پای درخت اسلام ریخت و به دیگر شهدای هموطن خود، در گلستان شهدای خوگان ، خمین پیوست. روحش شاد و يادش گرامي باد


وصیت نامه

 بسم الله الرحمن الرحیم

ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوریه و الانجیل و القران و من اوفی بعهده من الله فاستبشرو ببیعکم الذین بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم؛ همانا خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده و آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا کشته شوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟ ای اهل ایمان، شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است. (سوره توبه/ آیه 111) ای اسلام، ای مکتب خون و پیام، ای یاور بی کسان و ضعیفان، ای دشمن کافر و مستکبران، که در راهت هزاران جوان و نوجوان، مرد و زن، خون پاکشان را فدا کردند، این جاذبه به تو از چیست؟ چه چیزی است که هر جوان مسلمانی، و هر مرد و زن مسلمانی، در راهت حاضر است جان دهد و من قطره قطره خون تمام یاورانی که در راهت سعادتمندانه جان دادند، قسم یاد می کنم که از تو و قرآن کریم پاسداری کنم و جان نالایقم را در راه پر عظمتت فدا کنم. و تو ای رهبر ، ای جوشیده از قلب ملت، ای روح ملت، که ذره ذره وجودت برای خدا و برای ملت و اسلام و قرآن در حرکت است، به روح مقدست سوگند یاد می کنم که از حیثیت اسلام و قرآن کریم، و از ولایت فقیه دفاع کنم و فریاد می زنم ای آمریکا ، ای شوروی ذلیل، و ای اسرائیل غاصب، امام زمان (عج) فرمانده است، او نایب بزرگوار، خمینی بت شکن ، را به جای خود قرار داده است. و شما دشمنان، چنان تو دهنی از دست این مظلومان خواهید خورد که دیگر اثری از شما در روی زمین وجود نداشته باشد . برادر و خواهر من، این که آن لحظه موعود، و آن حمله به دشمن کافر، و رفتن به سوی خداوند، و شهادت در راه او، به خاطر رضای او بوده است، می روم تا شاید بدین وسیله، و با شهادتم توانسته باشم مسئولیت خویش را نسبت به انقلاب و اسلام ادا کرده باشم. بار خدایا، اکنون که توفیقی بدست آمده و در جبهه هستم، توفیق زکیه هر چه بیشتر را به ما عطا فرما، خداوندا، مرا شهید بمیران، شاید خون ناچیز من کمکی باشد برای تداوم این انقلاب اسلامی که شکست ناپذیر است، خداوندا، مرا به آرزویم که شهادت است برسان، ای پیام رسان شهیدان صدر اسلام تا کنون، و ای کسانی که رسالت زینبی دارید، ما و پیام تمامی شهیدان گذشته و حال را به گوش جهانیان برسانید، پیام شهیدان را به گوش رنجبردگان و زحمتکشان برسانید؛ و شما ای ملت شهید پرور اطاعت از امام خمینی کنید و از اختلافات بپرهیزید و دیگران را به وحدت دعوت کنید، استقامت کنید در مقابل دشمنان اسلام و قرآن ، همانا به وعده خدا، پیروز هستید و پیروز خواهید شد. مبادا خدای ناکرده، سست شوید و غمگین، نه، هیچ وقت این طور نباشد، چرا که معتقدیم بندگان صالح و شایسته خداوند وارثان زمین اند و این وعده الهی است و هیچ وقت در آن تغییر به وجود نخواهد آمد، برادران و خواهران مسلمان، ندای هل من ناصر ینصرنی امام شهیدمان حسین(ع) ، از آن سوی دشت ها و صحراهاي جنوب کشورمان به گوش می رسد و قلب عاشقان راهش را در خود می سوزاند و لیکن خوشا به حال آن عاشقی که خدا به او توفیق دهد و با خلوص پاک و نیتی که تنها و تنها برای خدا باشد این راه را می پیماید و قفس تنگ و تاریک تن را بشکند و روحش پرواز کنان به معشوق واصل گردد، زیرا که دنیا با همه دو رنگی ها و نیرنگ ها و چهره های منافقان ، برای عاشقان الله بسیار کوچک است و تحمل ناکردنی. و اما پدر و مادرم، شما باید مرا حلال کنید، شما هیچ وقت ناراحت نباشید، چون هدیه ای را که در راه خدا دادید دیگر نباید آن را بخواهید؛ پدر و مادر، من امیدوارم که اگر شهید شدم ناراحت نباشيد چون که شهادتم اگر خدا نصیبم کند تنها در راه خدا، و آرزویم این بوده است، در عزای من گریه نکنید که دشمن اسلام شاد شود؛ و اما از خواهرانم می خواهم که زینب گونه راه مرا ادامه دهند که راه تمامی شهیدان اسلام است و نگذارید که راه این شهیدان گلگون کفن که با اهدای خون خود تا این جا رسانده اند نیمه کار باقی بماند. پدر، من از شما می خواهم که مرا در خوگان، منطقه مان در کنار برادران شهید محمدی، هادی، شهید عزیزم نصرت الله احمدی، و شهید عزیزم محمد علی، و شهید عزیزم ماشاء الله هاشمی دفن کنید و برادرانم اسلحه ام را برگیرند و با کافران جنگ کنند. بار خدایا به این امت مسلمان بصیرت و آگاهی عطا کن تا ولایت فقیه را درک کنند و پشتیبانش باشند چون نجات یک ملت، در رهبری ولایت فقیه است حتی یک لحظه، امام را رها نکنید. هر کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند و السلام علی من اتبع الهدی مورخه 1362/05/07 [۱]

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش

رده‌ها