شهید حسنعلی اقبالی خیر آبادی
نام : اقبالی خیرآبادی / حسنعلی نام پدر : مرتضى تاریخ تولد : ۱۳۵۰-۰۷-۰۱ محل تولد : خیر آباد فلاورجان تاریخ شهادت : ۱۳۶۷-۰۴-۰۲ محل شهادت : محور بانه - ماهوت شهرستان : فلاورجان یگان : جهاد مسئولیت : تحصیلات : محل تحصیل : حوزه علمیه فلاورجان گلزار : گلزار شهداى گارماسه فلاورجان
زندگی نامه
هفت سال داشت که انقلاب اسلامى پیروز شد. هفده سالش شده بود که عاشق معارف اهل بیت(ع) گردید و براى تبلیغ دین خدا به حوزه علمیه رفت. شش ماه بعد شور عاشقى خدا وجودش را فرا گرفت و راهى جبهه هاى نبرد حق علیه باطل گردید. سه ماه در کوهستان هاى غرب کشور آبدیده شده بود. محور بانه- ماهوت شاهد جانفشانى او شد و پس از دو سال رزمى بى امان و اداى تکلیف در همان محور بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسید. شهید اقبالى جوانى پر جوش بود. شرکت در مجالس مذهبى، نمازهاى جماعت، کلاس هاى قرآن و امور فرهنگى و کار کشاورزى او را جوانى پر تکاپو ساخته بود. حال و هواى شهادت و جبهه داشت. گاهى خودش مى گفت: «ببینید در پیشانى من شهادت نوشته شده است ...» پنج روز قبل از شهادت، هنگامى که عازم جبهه بود کتاب هایش از جمله قرآن و نهج البلاغه را به مسجد محل اهدا نمود و... گویى خبرها داشت پنهانى!
وصیت نامه
شکر خدا را که توفیق جهاد در راه خود را نصیب من کرد. مبادا امام را تنها بگذارید، براى فرج امام زمان(عج) دعا کنید، مساجد و جبهه ها را خالى نگذارید.
"وَ لا تَحْسَبَنَ الَذینَ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَرَبِهِمْ یُرْزَقُونْ"
"مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند، مردهاند بلکه زنده هستندو نزد خدا روزى مىخورند"
شکر خدا را که توفیق جهاد در راه خود را نصیب من کرد ومن را در این راه نیز به آرزوى دیرینه خود )شهادت( رساند.
اى پدر و مادرم، اگر من به جبهه رفتم و شهید شدم ناراحتنباشید چون به سوى معبود خویش رفتهام و از شما مىخواهم کهبراى من گریه نکنید و اگر هم گریه مىکنید در جلوى روى دشمناناسلام و دین گریه نکنید. به یاد بیاورید امام حسین )ع( را در روزعاشورا که هر چه یارانش شهید مىشدند، خوشحالتر بود و از شماتشکر مىکنم چون که در تربیت من زحمات بسیارى کشیدید.
از برادرانم مىخواهم که ادامه دهنده راه من باشند و نگذارندکه سلاح من بر زمین بماند و جبههها را خالى نگذارند.
از خواهرانم مىخواهم که اول حجاب اسلامى خود رارعایت کنند و براى من در جمع گریه نکنید که مبادا دشمنان ببینند واز این موضوع خوشحال شوند.
امّا سخنى دارم با شما اى مردم که اولاً مبادا امام را تنهابگذارید و همیشه دعاگوى ایشان باشید و براى فرج امام زمان دعاکنید و مساجد و جبههها را خالى نگذارید. در پایان از تمامىدوستان و آشنایان حلالیت مىطلبم. والسلام
به امید پیروزى رزمندگان و ظهور آقا امام زمان
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار[۱]
66/6/10 حسنعلى اقبالى