شهید سیدرضا آذرنگ

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو

بسم الله الرحمن الرحیم

نام : سید رضا

نام خانوادگی‌ : آذرنگ

تاریخ تولد : ۱/۱/۱۳۴۵

محل تولد : قم

نام پدر : سیدحسین

نام مادر : طاهره

شغل‌ : پاسدار

تاریخ شهادت : ۲۴/۵/۱۳۶۴

محل شهادت : چنگوله

محل دفن : قم


وصیت نامه

پس از من راهم را ادامه دهید و راه کربلا را برای امت شهید پرور ایران بازگشایید .

با خدا باشید و کاری را انجام دهید که تنها در راه خدا و خدمت به مردم باشد .

خواهران عزیزم حجاب تان را که همانا از خون من کوبنده تر و دشمن کش تر است حفظ نمایید .

ای یاران همرزمم سلاح را یک لحظه بر زمین نگذارید تا پیروزی نهایی که آزادی تمام ملت های مستضعف جهان است در سنگر ها

بمانید .

نمازهایتان را مرتب بخوانید .

دعاهای معروف را بخوانید و در جلسات دینی شرکت کنید .

حمد خدای را که توفیق یافتم راهی جبهه شوم تا بتوانم در مسیری که انتخاب نموده ام سریع تر گام بردارم .

رفتن حق است پس حال که باید رفت چه بهتر که در راه خدا برویم .

  • وصیت نامه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

قال رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی

آنان که ره دوست گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه

(شهید قله نشین تاریخ است) امام خمینی

صلوات و تحیت خداوند بر خاتم پیامبران، اشرف مؤمنان محمد مصطفی (ص) و دوازده امام برحق خصوصا خاتم

الاولیاء، مذل الأشقياء، مذل الأعداء، امید محرومان، مژده پیامبرا ن، مهدی منتظر (عج) ارواحنا له الفداء، و درود فراوان

جندالله بر امام امت، خمینی روح الله و امت حسینی حزب الله و سلام به رزمند گان الله، بر لال ه های س رخ وطن، شهدای

راه لقاء الل ه .

حضور محترم پدر و مادر قهرمانم سلام علیکم، پس از عرض سلام، امیدوارم که در ظل توجهات مولی امام زمان (عج)

سلامت بوده و می دانم که در انتظا ر کربلای حسین (ع) لحظه شماری می کنید اگر از احوا لات فرزند حقیر تان جویا شده

باشید به فضل و منت خداوند در سلامت و به دعاگویی تان مشغول می باشم .

قبل از هر سخن و وصیتی از شما و کلیه دوستان و آشنایان به خاطر محبتها و الطاف بیدریغی که نسبت به من روا داشته

اید کمال تشکر را داشته و برای همه چیز از همه تان کمال پوزش را خواسته و امیدوارم که مرا به خدایم حلال کنید .

مادر عزیزم! می دانم که به خاطرم چه رنجها و اذیت ها دیدهای، چه آن موقعی که طفل شیر خواره بودم ، چه هنگامی که

نوجوان بودم و چه تا به حال، اما من یک چیز را هیچ گاه فراموش نخواهم کرد و آن محبت بی دریغت نسبت به من بود

و به خاطر همین هم مطمئن هستم که از تقصیرات و اذیت های بی شمارم گذشت خواهی کرد و با این امید است که

د رخت سفر از این عالم فانی بسته و به دیار جاودانگی شتافت م .

مادر دلسوزم! دوستت دارم که در فراق من چ ون شیرزن کربلا زینب کبری (س) بوده و به جای اشک و شیون، خندهای

از خشنودی بر لب داشته باشی. چرا که من امانتی نزد شم ا بودم و شما هم به نحو احسن این امانت را به صاحبش

ب ازگرداندی. نک ند ن زد دیگران ناراح ت و غمگین باشی که فرزندت د ر مقابل خدا و رسول اکرم شرمسار خواهد شد .

همیشه این طور فکر کن من هم مانند علی اکبر حسین (ع) و ه زاران جو ان دی گر هستم. من از شهدا ی ک ربلا که ع زیز

تر نبودم و تازه آنها مظلومانه و غربیانه شهید ش دند و بدنشان چندین روز در هوای گرم و سوزان کربلا افتاده بود ، اما

فرزند تو هز اران همراه دارد و در جمع دو ستان است .

پدرم! امیدوارم که تو همچون مردان خدا صبور باشی و از خداوند برایم طلب مغفرت کنی. پدرجان! به خاطر تمام

زحمتها و محبت های بی دریغت متشکر هستم و از خداوند می خواهم که اجر شهید را نصیب شما فرمای د .

برادرانم عزیزان از جان به ترم تنها یک وصیت دارم و آن این که پس از من راهم را ادامه دهید و را ه کرب لا را برای امت

شهید پرور ایران بازگشایید و با خدا باشید و کاری را انجام دهید که تنها د ر راه خدا و خدمت به مردم باش د .

خوا هران عزیزم ای زینبیان زمان شما هم همچون خواهر وفادار حسین (ع) پیام خون مرا به گوش جهانیان برسانید بگویید

که برادر م ج ان داد تا انسان ها از زیر بار ظلم و ذلت آزاد شون د .

عزیزا ن من حجابتان را که همانا از خون من كوبنده تر و دشمن کش تر است، حفظ نمایید. در فراق من مانند زینب (س)

صبور باشید تا دشمن از این عظمت و صبرتان به خ واری و زبونی کشانده شود .

دوستان وفادارم ای یاران همرزمم سلاح را یک لحظه بر زمین نگذارید و تا پیروزی نهایی که آزادی تمام ملت های

مستضعف جهان است در سنگرها بمانید .

نمازهای تان را مرتب بخوانید؛ در جماعت ها شرکت کنید، دعاهای معروف را بخوانید؛ در جلسات دینی شرکت کنید و در تمام امور، یاد خدا در ذهنتان باشد که (الا بذکرالله تطمئن القلوب) دیگر سفارشی ندارم و همه تان را به خدای رحمن و رحیم می سپارم . بار خدایا به بزرگی و عزتت قسم می دهم که ما را در صف شهدای کربلا قرار دهی. خالقا! هر چه زودتر فرج مظهر عدالت، ولی عصر (عج) را نزدیک بفر ما معبودا! تو را به خداوندیت سوگند می دهم که امام امت ما را تا انقلاب مهدی (عج) نگهدار باشی . رحیما به خانواده های شهدا ما صبر جمیل عطا بفرما .آمین یا رب العالمین مرگ بر آمریکا خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار .

ساعت ۱۰:۳۰ شب دوشنبه ۱۹/۱۰/۶۱ انرژی اتمی سید رضا آذرنگ

ادامه وصیت نامه سید رضا آذرنگ با سلام به پدر و مادر عزیزم و برادرانم و خواهرانم سلام عرض می کنم پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و امیدوارم که به وصیت من عمل کنید اول این که ۶ ماه نماز و ۳ ماه روزه بدهکار هستم و این مقداری که پول در بانک دارم و موتور گازی مرا بفروشید و از پول آن نماز و روزه مرا حتمی بخرید و این وصیت من را صد درصد عمل کنید . خداحافظ خدا یار و نگهدار به امید دیدار به بهشت با هم . پایان . سید رضا آذرنگ ۱۹/۱۰/۶۱ ساعت ۱۰:۳۰ شب دوشنبه انرژی اتمی



  • وصیت نامه دوم

بسم الله الرحمن الرحيم


و بسم رب الشهداء

ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين .

سلام بر سرور آزادگان معلم شهادت امام حسين (ع) و درود و سلام بر امام امت خمينى كبير ويگانه رهبر جهان شيعه حسين (ع) كه درس فداكارى و شهادت را طورى به پيروانش آموخت كه در اين زمان سربازانش بر روى مينها مى‌روند و راهش را ادامه ميدهند . ا ينك كه به جبهه ميروم نه به خاطر انتقام بلكه به خاطر اينكه دينم را به اسلام و قرآن و سرور شهدا كربلا ادا كرده باشم . حمد خداى را كه توفيق يافتم راهى جبهه شوم تا بتوانم در مسيرى كه انتخاب نموده‌ام سريعتر گام بردارم و به نداى هل من ناصر ينصرنى امام حسين (ع) لبيك گفته باشم .

پدرم و مادرم پيش از همه چيز بگويم اگر چنانچه در خانه جاى من و برادرم سيد مجيد خالى است بدانيد كه به گفته پيامبر خدا خودش جاى ما را پر خواهد كرد چه چيز بهتر از اينكه مخلوقى برود و خالق جاى او را پر كند و اين افتخارى عظيم است .

با مادرم چند نكته ميگويم و آن اينكه :

من در نزد تو امانتى بودم و تو هم از اين امانت خوب حفاظت نمودى و درود خداوند بر تو مادر كه دو فرزند خود را به اسلام هديه كردى و بايستى دير يا زود مرا به خدا ميدادى كه رفتن حق است پس حال كه بايد رفت چه بهتر كه در راه خدا برويم . و بدان كه تو رسالت خود را به نحو احسن انجام دادى به همين خاطر بايد خوشحال و سربلند باشى و لباس سفيد بر تن كنى و هر وقت دلت گرفت بر سر سجاده بنشين و نماز بخوان و براى سرور شهيدان حسين (ع) اشك بريز .

من از آن هنگام كه لباس مقدس پاسدارى بر تن كردم و به جبهه آمدم از خدا خواستم كه لياقت شهادت را به من بدهد حال كه اين توفيق نصيبم شده است از امام زمان درخواست ميكنم كه اين خون ناقابل مرا بپذيرد خدايا مگر تو خودت نگفتى هر كس عاشق من شد منهم عاشق او ميشوم هر كس عاشقش شوم پهلوى خود ميبرم پس من عاشقت شدم و آمدم در را باز كن. ميدانم خالص نبودم گنهكارم ولى مولاى من مرا به بزرگى خودت ببخش .

و شما اى پدر و مادر عزيزم ميدانم كه نتوانستم به شما خدمت كنم من نتوانستم حق فرزندى را نسبت به شما ادا كنم پدر گرامى و مادر عزيزم از شما نيز طلب عفو و بخشش دارم پروردگارا زمانى كه تمامى روزهايمان عاشورا است و زمينهايمان كربلا و ماه‌هايمان محرم و محرمهايمان قتلگاه و بهشتى‌هايمان حسين‌وار مظلوم شهيد مى‌شوند تمامى جبهه‌هايمان پر از بدن‌هاى خونين على‌اكبرهاى زمان است و دشمن پست و فرومايه كفر جهانى آب را چون تاسوعا و عاشورا برويمان مى‌بندد و خانه و كاشانه ما را چون خيمه‌هاى حسين (ع) در ميان شعله‌هاى خود مى‌سوزان .

خدايا من دومين كسى از خانواده‌ام مى‌باشم كه به كشته شدگان در راهت اضافه گردم . مادرم اميدوارم كه خداوند اين قربانى را از توى هاجر به فضلش نه به عدلش قبول فرمايد و شما را روز محشر در حضور فاطمه زهرا عليها سلام روسفيد ببينم . مادرم مبادا تو را كه با سياه پوشيدن و تضرع و زارى دشمنم را شاد و مرا غمگين سازى .

و همچنين از پدر و مادر عزيز و گرامى خودم مى‌خواهم كه اگر از من نافرمانى ديده‌اند مرا به بزرگوارى خودتان ببخشيد و مرا حلال كنند .

از برادران و خواهرانم مى‌خواهم كه اگر از من بدى ديده‌اند مرا حلال كنند از فاميلهاى محترم و گرامى مى‌خواهم كه تمامى‌شان مرا به بزرگوارى خودشان ببخشند و مرا حلال كنند . و من به خانواده‌ام و فاميلها يكى پس از ديگرى مى‌گويم كه ناراحت نباشند كه ما نزد شهدا مى‌رويم نزد انبياء و اولياء مى‌رويم نزد بهشتى و يارانش نزد شهداى محراب و نزد دوستان شهيدمان نزد مجيد و اسماعيل و حسين و ديگر شهدا مى‌رويم و نزد همه شهدا مطمئن باشيد سلام همه شما را به آنها مى‌رسانم . براى سلامتى و طول عمر رهبر عزيزمان حضرت امام خمينى و اميد امام و امت حضرت آية‌الله منتظرى بسيار دعا كنيد .

به اميد زيارت كربلا و خواندن دعاى كميل و توسل در كنار قبر شش گوشه اباعبدالله‌الحسين عليه‌السلام به اميد ظهور حضرت مهدى (عج) و با درود سلام بر رزمندگان عزيز و پيروزى كامل آنها. اين وصيت نامه عمومى است كه بعد از لياقت شهادتم چندين نسخه مى‌كنيد و در عموم پخش مى‌كنيد ««والسلام على عباد الله الصالحين »» خوشا آنان كه با عشق الهى نماز عاشقان خواندند و رفتند .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

سید رضا آذرنگ

13/3/1363 1404 قمری مصادف با سوم ماه رمضان.[۱]

پانویس

  1. کتاب آثار و اسناد شهدا و ایثارگران ؛شهدای استان قم ؛ناشر : بنیاد شهید

رده‌ها