عملیات کربلای ۵
عملیات کربلای ۵ | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ ایران و عراق | |||||||||
منطقهی عملیاتی کربلای ۵ | |||||||||
| |||||||||
طرفهای درگیر | |||||||||
ایران | عراق | ||||||||
نیروها | |||||||||
ستاد کل نیروهای مسلح سپاه پاسداران نیروی زمینی ارتش نیروی هوایی ارتش هوانیروز ارتش |
ستاد کل نیروهای مسلح نیروی زمینی ارتش نیروی هوایی ارتش | ||||||||
بعد از این عملیات، تلاش های بین المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطعنامه ۵۹۸، که در آن برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده بود، در شورای امنیت سازمان ملل انجامید. |
عملیات کربلای ۵ در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ در منطقهی جنوبی عراق، به منظور تصرف شهر بصره و کسب یک برتری سیاسی به طور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و با رمز یا زهرا (س) اجرا شد و در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۶۶ با پیروزی نسبی ایران از بعد سیاسی و حفظ شهر بصره از سوی نیروهای عراق، پایان پذیرفت.
- دلیل انجام عملیات
سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب میکرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و ضمنا از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب عدم فتح کربلای 4 را جبران نماید.
معرفی عملیات
- عملیاتی بزرگ با دستاوردهای بزرگ
سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب میکرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و ضمنا از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب عدم فتح کربلای 4 را جبران نماید.
ارزشمندترین منطقه موجود شلمچه بود که دشمن در آن مستحکمترین مواضع و موانع را داشت، به طوری که عبور از آنها غیر ممکن مینمود و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات کمی، ضریب موفقیت بسیار ناچیز بود و بالطبع تضمین پیروزی از سوی فرماندهان عملیات را غیر ممکن میساخت؛ لیکن ضرورت غیر قابل انکار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیم گیری پس از عملیات کربلای 4 سبب گردید که صرفا برای انجام تکلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ کربلای 5 آماده شوند.
هنگام انتخاب منطقه عملیات کربلای 5، آنچه اوضاع را پیچیده تر میکرد، این بود که: تنها انجام یک عملیات نمیتوانست موثر باشد. به علاوه عملیات باید با پیروزی توام باشد. هم چنین سرعت عمل نیز نقش تعیین کننده ای در این عملیات داشت.
دشمن با توجه به اهمیت منطقه، زمین شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحکامات کرده بود و با رها کردن آب در منطقه، انجام هرگونه عملیاتی را غیر ممکن ساخته و فضای امنی را برای خود به وجود آورده بود تا بتواند حرکت هر نیروی مهاجم را قبل از دستیابی به خط اول خود سرکوب کند.
اولین خط دفاعی دشمن دژی بود که در یک سمت آن سنگرهای بتونی برای استراحت نیرو و در سمت مقابل، سنگرهای دیده بانی و تیربار با مهمات آماده و سنگرهای تانک احداث شده بود. این دژ، دشمن را از موقعیت ممتازی برای اشراف و تسلط کامل بر منطقه برخوردار میکرد. در پشت خط اول چند موضع هلالی شکل احداث، که قطر هر یک به 300 الی 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر میرسید. در پشت مواقع هلالی، برای تردد و استقرار تانک، جاده ساخته شده بود و به این وسیله تانک میتوانست با استقرار روی مواضع مشخص شده، کل منطقه درگیری را زیر پوشش گلوله مستقیم و تیربار قرار دهد.
دومین خط دشمن به فاصله صد متر از خط اول و به موازات آن احداث، و سیل بندی بود به عرض 205 و ارتفاع 4 متر که دارای موضع پیاده، کانال مواصلاتی و مواضع تانک بود. این سیل بند از جنوب جاده شروع میشد و به سمت اروند ادامه داشت.
سومین خط دشمن، خاکریزی بود به موازات خط دوم و دارای مواضع پیاده و تانک که در جلوی آن کانال متروکه ای به عرض 4 و عمق 2 متر احداث شده بود. چهارمین رده دشمن در پشت نهر دوعیجی قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندین موضع هلالی پی در پی، که بر توانایی دشمن برای مقابله و دفاع میافزود.
پنجمین رده دشمن در پشت نهر جاسم قرار داشت. ضمن آن که در حد فاصل خط چهارم و پنجم، قرارگاه دشمن، خصوصا قرارگاه تاکتیکی سپاه سوم (مقر فرماندهی لشکر 11)، دارای مواضع مستحکمی بود و پدافند مستقل داشت. پس از خط جاسم تا کانال زوجی، مرکز توپخانه، لجستیک و عقبه لشکر 11 قرار گرفته بود و رده ششم و هفتم دشمن شامل کانال زوجی و مثلثیهای غرب کانال زوجی بود. در منطقه شلمچه، دشمن زمین را به شکل پنج ضلعی درآورده بود. که از استحکامات بسیار پیچیده ای بر خوردار بود.
- اهداف عملیات
منطقه شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی آن، به عنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. در صورت تسلط بر این منطقه، جمهوری اسلامی میتوانست برتری خود در جنگ را به اثبات برساند.
- منطقه عملیات
منطقه عملیاتی شلمچه که در جنوب شرقی شهر مهم بصره قرار گرفته و تقریبا نزدیکترین محور وصولی به این شهر به شمار میآید، به مناطق و محورهای زیر محدود میباشد:
از شمال، به آب گرفتگی جنوب زید.
از شرق، به دژ مرزی ایران و عراق.
از جنوب، به رودخانه اروند و اروند صغیر.
از غرب، به کانال زوجی و شهرهای تنومه و الحارثه.
این منطقه از تعداد زیادی نهر، کانال، خاکریز، جاده و .... تشکیل شده است که همه آنها در بخش شمالی اروند قرار دارند. هم چنین، آب گرفتگیهای متعددی در این منطقه وجود دارند که از سوی ارتش عراق به عنوان موانعی در مقابل هر گونه نفوذ قوای جمهوری اسلامی ایجاد شدهاند.
- استعداد دشمن
منطقه عملیاتی در حوزه پدافندی سپاه سوم عراق بود و سه لشکر 11 پیاده، 5 مکانیزه و 3 زرهی در این منطقه مستقر بودند.
- با شروع عملیات، تعداد دیگری از لشکرهای عراق به تدریج در منطقه عملیاتی حضور یافتند. این لشکرها عبارت بودند از:
الف – پیاده:
لشکرهای 2، 4، 7، 8، 22، 32، 14، 15، 25، 18، 30، 29، 27، 28، 33، 20 و 35
ب – زرهی:
لشکر های 6، 10 و 12.
ج – مکانیزه:
لشکر 1.
د – گارد ریاست جمهوری:
لشکرهای 1، 2، 3 و 6.
- در ذیل، تمام یگانهایی که به منطقه کربلای 5 اعزام شدند، بر حسب تیپ آورده شده است:
الف – پیاده:
تیپهای 36، 4، 5، 29، 18، 19، 38، 39، 23، 22، 28، 45، 47، 48، 14، 44، 71، 72، 74، 75، 76، 78، 79، 81، 82، 83، 84، 88، 90، 91، 93، 94، 95، 96، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 109، 111، 112، 113، 114، 116، 117، 118، 119، 120، 238، 412، 413، 417، 418، 421، 422، 423، 426، 428، 429، 430، 431، 435، 436، 437، 438، 439، 442، 443، 501، 502، 506، 603، 604، 605، 701، 702، 703، 704، 707، 801 و 805.
ب – زرهی:
تیپهای 34، 6، 12، 26، 30، 16، 17، 42، 37 و 50 و گردان تانک لشکر 11 پیاده.
ج – مکانیزه:
تیپهای 27، 8، 20، 15، 25، 24 و 46.
د – گارد ریاست جمهوری:
تیپهای 4، 5، 6، 7، 8، 16، 17 پیاده، 2 و 10 زرهی، 3 نیروی مخصوص و 11 کماندو.
هـ – نیروهای مخصوص:
تیپهای 65، 66 و 68.
و – کماندو:
تیپهای 1، 2 و 3 ستاد کل، هفت تیپ کماندویی از سپاه های هفت گانه و پنج گردان مستقل کماندو.
ز – توپخانه:
46 گردان.
قوای خودی
- براساس موجودی 200 گردان نیرو، نحوه رزم به شکل زیر طراحی شد:
قرارگاه خاتم الانبیاء(صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان قرارگاه مرکزی.
قرارگاه کربلا تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 25 کربلا.
لشکر 41 ثارالله (علیهالسلام.)
لشکر 31 عاشورا.
تیپ مستقل 33 المهدی (عج).
تیپ مستقل 18 الغدیر.
تیپ مستقل 48 فتح.
قرارگاه نجف تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت:
لشکر 17 علی بن ابی طالب (علیهالسلام.)
لشکر 5 نصر.
لشکر 105 قدس.
لشکر 155 ویژه شهدا.
لشکر 21 امام رضا (علیهالسلام.)
تیپ مستقل 57 حضرت ابوالفضل (علیهالسلام.)
تیپ مستقل 12 قائم (عج).
- قرارگاه قدس تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت:
لشکر 27 محمد رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم.)
لشکر 7 ولی عصر (عج).
لشکر 8 نجف اشرف.
لشکر 14 امام حسین (علیهالسلام.)
لشکر 32 انصارالحسین (علیهالسلام.)
تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم (علیهالسلام.)
هم چنین، گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار، تیپ 20 زرهی رمضان و تیپ توپخانه 15 خرداد تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بودند. در مجموع، 24 گردان توپخانه، آماده آتش وجود داشت.
در جریان عملیات نیز قرارگاه عملیاتی نوح و تیپهای مستقل 110 خاتم الانبیاء(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و 22 بدر به نیروهای عمل کننده ملحق شدند.
شرح عملیات
در آستانه شروع عملیات، با توجه به محدودیت زمان، آخرین اقدامات شامل جا به جایی و نقل و انتقال نیروها و امکانات، تکمیل بحث مانور عملیات و غیره انجام گرفت و نیروهای زرهی و توپخانه نسبت به ماموریت اصلی و گروه های مواصلاتی برای اجرای آتش و مانور توجیه شدند.
و با توجه به تجارب عملیات کربلای 4، ابهام نسبت به میزان هوشیاری دشمن موجب شده بود که کلیه تحرکات دشمن تا قبل از آغاز درگیری کنترل شود. اجرای آتش کاتیوشا در داخل حوضچه لشکر 41 ثارالله(ع) و خسارتهای وارده، به میزان حساسیتها افزود. از سوی دیگر، افزایش تردد خودروهای دشمن به سمت منطقه فاو، این تصور را تقویت کرد که دشمن قصد حمله به فاو را دارد. اما هم چنان نسبت به میزان هوشیاری دشمن در منطقه شلمچه ابهام و تردید وجود داشت و هیچ گونه نتیجه مشخصی ارایه نمیشد. در این حالت، نیروها در انتظار صدور فرمان حمله از سوی فرماندهی کل در شرق بصره بودند. با توجه به نور مهتاب، ساعت شروع حمله، 2 بامداد روز 19/10/1365 تعیین شده بود. اما نظر به محدودیت زمان برای شکستن خط و پاکسازی و تثبیت آن، مقرر شد که نیروها با استفاده از نور مهتاب حرکت کنند و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند.
پس از نیمه شب، که نور مهتاب منطقه را روشن کرده بود، درگیری در برخی محورها آغاز شد. که این خود بر نگرانی مبنی بر هوشیاری دشمن افزود: با این که تا غروب نور مهتاب هنوز زمان زیادی باقی مانده بود، از سوی فرمانده صحنه نبرد، سردار سرلشکر محسن رضایی، در ساعت 1:35 بامداد فرمان حمله با رمز مقدس یا زهرا(سلام الله علیه) صادر شد و بدین ترتیب برادران بسیجی و سپاهی یورش خود را به عظیمترین و پیچیدهترین استحکامات دشمن در شرق بصره آغاز کردند. خبرهای واصله به قرارگاه کربلا حاکی از پیشروی در محورهای مختلف و شکسته شدن خط دشمن بود، از این رو اطمینان به غافلگیری دشمن به وجود آمد و ابهامات مبنی بر عدم امکان شکسته شدن خطوط دشمن نیز بر طرف شد.
پس از اطمینان عبور از خط، تلاش برای پاکسازی، الحاق و تثبیت آغاز شد. و چون الحاق لشکر 25 کربلا به لشکر 31 عاشورا نقش تعیین کننده ای در تصرف پوزه کانال پرورش ماهی و باز شدن عقبه خشکی نیروهای عبور کننده از کانال داشت، مورد تایید قرار گرفت.
هم چنین الحاق لشکر 19 فجر و لشکر 31 عاشورا در منطقه 5 ضلعی نیز حایز اهمیت بود و ضمن این که ضرورت پاکسازی قرارگاه تیپ دشمن در منطقه 5 ضلعی، همواره به یگانهای عمل کننده در منطقه گوشزد میشد. در واقع الحاق یگانهای محور 5 ضلعی و محور کانال ماهی و نیز شکستن مقاومت دشمن در قرارگاه فرماندهی تیپ در 5 ضلعی، دو مساله اساسی بود که فرماندهی قرارگاه کربلا میبایست تدابیر لازم را برای انجام آن اتخاذ میکرد. علاوه بر آن، منطقه جناح راست عملیات نیز بایستی تثبیت میشد.
دشمن پس از عملیات کربلای 4، براساس این تحلیل که ایران فعلا قادر به عملیات نیست، توجه خود را به بازپس گیری فاو معطوف کرده بود.
عراقیها میپنداشتند، ایران در برابر یک تهاجم سنگین در منطقه فاو قادر به مقاومت نیست و تلاشهای گسترده دشمن، به ویژه جا به جایی و انتقال نیرو و توپخانه به فاو، تماما حاکی از آمادگی دشمن برای حمله به منطقه فاو بود. اما انجام عملیات در منطقه کربلای 5، آن هم در مقیاس گسترده، موجب گردید عملیات در فاو منتفی و نیرو و امکانات دشمن به منطقه شرق بصره اعزام شود. در واقع دشمن ضمن غافل گیر شدن نسبت به عملیات شرق بصره از نظر زمان و مکان در مورد تاکتیک ویژه عملیات که عمدتا معطوف به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی و حرکت از شمال به جنوب در پشت مواضعش بود، غافلگیر شد.
- مرحله اول عملیات
محور های اصلی تلاشهای قرارگاه کربلا، شامل خروج از 5 ضلعی، تثبیت سرپل غرب کانال پرورش ماهی و باز کردن جاده شلمچه بود. هدف از این تلاشها تصرف منطقه مورد نظر، تامین جای پا و فراهم کردن شرایط برای تثبیت منطقه و هم چنین تحویل خط به قرارگاه های قدس و نجف اشرف بود. تدبیر قرارگاه این بود که جناح راست منطقه عملیات توسط تیپ 18 الغدیر و لشکر 33 المهدی (عج) تثبیت شود و سرپل غرب کانال پرورش ماهی با الحاق لشکر 41 ثارالله(ع) به لشکر 25 کربلا تامین گردد. هم چنین برای خروج از 5 ضلعی، علاوه بر تلاش برای پاکسازی مقر تیپ دشمن درمنطقه و الحاق لشکر 19 فجر به 31 عاشورا، نسبت به الحاق لشکر 31 به لشکر 25 در مثلثی پوزه کانال پرورش ماهی، نیز تاکید میشد، زیرا علاوه بر باز شدن عقبه خشکی نیروهای غرب کانال پرورش ماهی، شرایط را برای پیشروی در عمق، توسط قرارگاه قدس، با تامین جناح راست این قرارگاه، فراهم نماید. هم چنین باز کردن جاده شلمچه توسط لشکر 10 سید الشهدا (علیهالسلام) – که شرایط را برای عبور دو قرارگاه قدس و نجف فراهم میکرد – از سوی فرماندهی عملیات دنبال میشد. فشارهای دشمن ابتدا معطوف به باز پس گیری منطقه سرپل غرب کانال پرورش ماهی با تاکید به جناح راست منطقه عملیات و به منطقه سرپل بود. مقاومت قرارگاه تیپ دشمن در منطقه 5 ضلعی و مقابله با الحاق لشکرهای 31 عاشورا و 25 کربلا در پوزه کانال پرورش ماهی نیز بدین منظور انجام میگرفت که با ایجاد تاخیر در این الحاق بتواند با پاکسازی منطقه سرپل و عقب راندن نیروهای خودی از این منطقه، گسترش عملیات را مهار کند.
- مرحله دوم عملیات
بعد از گذشت 24 ساعت از آغاز حمله، با وارد کردن قرارگاه قدس و نجف به صحنه نبرد، عملیات شدت گرفت. هدف تشدید فشار بردشمن برای بازشدن جاده شلمچه و گسترش عملیات بود. در مرحله دوم، دشمن کاملا هوشیار بود و نیروهای خودی نیز طی 24 ساعت درگیری مداوم خسته به نظر میرسیدند. به همین دلیل، اهداف مورد نظر تامین نشد. هم چنین افزایش فشار دشمن در روز دوم و ناکامی در مرحله دوم، موجب گردید تا نسبت به پشتیبانی عملیات توسط نیروی هوایی و هوانیروز اقدام شود. ادامه مقاومت در غرب کانال پرورش ماهی و تلاش برای خروج از 5 ضلعی و باز شدن جاده شلمچه، هم چنان در تدبیر و تداوم عملیات مورد نظر بود.
در این شرایط، فشار دشمن در غرب کانال پرورش ماهی به شدت افزایش یافت، که با عقب راندن نیروهای ایران از منطقه سرپل مانع توسعه و تأمین عملیات گردید.
از روز دوم عملیات، با انتقال امکانات و نیروهای دشمن از منطقه فاو، فشار عراقیها روی عقبه نیروهای ایرانی با افزایش بمباران تشدید شد، به گونه ای که پیوسته از سوی قرارگاه خاتم الانبیاء(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نسبت به تامین پدافند منطقه، پیگیری و تلاش میشد. تشدید فشارهای دشمن و عدم پیشروی به سمت اهداف مورد نظر، کلیه دستاوردهای مرحله اول عملیات نیز در معرض تهدید قرار گرفت و شب سوم، عملیات در شرایط سرنوشت سازی قرار گرفت.
شرایط ویژه الحاق لشکر 25 کربلا و لشکر 27 محمد رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در غرب کانال پرورش ماهی، این امیدواری را به وجود آورد که با توجه به موفقیت یگانهای یاد شده در غرب کانال، سرپل در برابر فشارهای دشمن تثبیت شود.
باز شدن جاده شلمچه و فراهم شدن زمینه ورود قرارگاه قدس و نجف به منطقه، به ویژه پیشروی لشکر 8 نجف و لشکر 14 امام حسین (علیهالسلام) از قرارگاه قدس نیز این مکان را به وجود آورد که با توسعه وضعیت از تمرکز فشار دشمن در برخی محورها، از جمله در منطقه سرپل غرب کانال ماهی کاسته شود.
پیشروی در منطقه قرارگاه نجف گرچه با کندی صورت گرفت، اما این امکان را به وجود آورد که با پیشروی تدریجی در منطقه جنوب عملیات، جناح چپ قرارگاه قدس تامین شود. هم چنین جناح راست منطقه عملیات توسط قرارگاه کربلا تثبیت گردد و چنین تدبیر شد که با اقدامات مهندسی از هر گونه پیشروی دشمن جلوگیری شود تا عقبه یگانهای مستقر در غرب کانال از هر گونه تهدید در امان باشند.
در شب چهارم، مجدداً به منظور تکمیل اهداف عملیات، همان مانور دنبال شد و با توجه به وضعیت کلی عملیات، تلاش اصلی بر روی قرارگاه های قدس و نجف متمرکز گردید. ورود لشکر 5 نصر به جزیره بوارین و در هم شکستن استحکامات دشمن، بخشی از موفقیتهای حاصله بود.
طی درگیریهای شب و روز پنجم، گر چه اهداف مورد نظر کاملا تحقق نیافت، لیکن ناتوانی دشمن از عقب راندن نیروهای اسلام از منطقه سرپل غرب کانال و ممانعت از پیشروی در جاده شلمچه، نشانه ای از امیدواری نسبت به تثبیت منطقه بود.
پیچیدگی زمین، وجود موانع طبیعی، مقاومت دشمن و سایر عوامل موجب شد تا پیشروی در محورهای مختلف با کندی انجام گیرد، از این رو در تدبیر کلی عملیات تاکید بر اقدامات مهندسی، به منظور تثبیت منطقه و هم چنین استفاده از آتش برای در هم کوبیدن مقاومت دشمن، مورد توجه قرار گرفت.
طی شب و روز ششم و هفتم علاوه بر پیشروی در برخی محورها، تلاش قابل ملاحظه ای نسبت به دفع حملات دشمن در غرب کانال پرورش ماهی انجام گرفت. تشدید فشار دشمن و خبرهای واصله برگزاری جلسه فرماندهان دشمن، این احتمال را تقویت کرد که دشمن در آستانه تصمیم گیری اساسی میباشد. در واقع تلاشهای دشمن طی چند روز و ناکامی در عقب راندن مدافعان ایران اسلامی و یا متوقف نمودن آنها؛ نشانه ناتوانی دشمن ارزیابی میشد در چنین شرایطی رژیم عراق میبایست با توجه به ارزش سیاسی – نظامی زمین منطقه، نسبت به بازپس گیری آن تلاش، و تلفات انبوهی را متحمل شود و یا این که حفظ نیرو را بر حفظ زمین ترجیح دهد، عقب نشینی کند. سرانجام پس از هشت شبانه روز نبرد در منطقه شرق نهر جاسم، دشمن به خاطر حفظ نیروهایش از منطقه شرق نهر جاسم عقب نشینی کرد.
ضرورت تعقیب دشمن و پیشروی در عمق منطقه شرق بصره، تداوم عملیات را به عنوان یک اصل اساسی مورد تاکید قرار میداد. ادامه فشار نظامی بر عراق میتوانست بر دست آوردهای عملیات و کسب امتیاز و پیروزی سیاسی جمهوری اسلامی در جنگ بیافزاید. اما با عنایت به درگیری طولانی با دشمن و عدم تامین امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای ادامه عملیات از یک سو و عکس العمل شدید دشمن از شب دهم عملیات به بعد، باعث شد که با وجود یک هفته درگیری درنهر جاسم و تصرف سرپل، عملیات متوقف شود تا یگانها پس از بازسازی و تهیه امکانات مورد نیاز به نبرد ادامه دهند.
- نتایج عملیات کربلای 5
عبور از موانع نفوذ ناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه این شهر به گونه ای اهمیت یافت که متعاقب این عملیات:
موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این کشور به مراکز اقتصادی، صنعتی و مسکونی ایران بار دیگر آغاز شد. اوضاع جبهه های نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یکی از ارزندهترین تجارب نظامی خود را کسب کرد. تلاشهای بین المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطع نامه 598، که در آن برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده بود، در شورای امنیت سازمان ملل انجامید. حضور گسترده نظامی امریکا و متحدین او در خلیج فارس آغاز شد و یکی از هواپیماهای مسافربری ایران توسط ناوگان امریکا ساقط گردید.
- تعدادی از حجاج بی دفاع ایران توسط رژیم سعودی به شهادت رسیدند. آخرین آمار انهدام نیروی دشمن از شروع عملیات کربلای 5 تا پس از عملیات تکمیلی کربلای 5 به شرح زیر است:
1- مناطق و تاسیسات آزاد شده:
12 کیلومتر پیشروی به طرف بصره و آزاد کردن 150 کیلومتر مربع.
آزاد سازی پاسگاه های بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین.
آزاد سازی 14 کیلومتر از جاده آسفالته شلمچه – بصره.
آزاد سازی جزایر بوارین، فیاض و ام الطویل.
آزاد سازی 11 قرارگاه تیپ ارتش عراق.
آزاد سازی روستاهای خرنوبیه، سعیدیه، حنین، سلیمانیه، هسجان، جاسم.
عبور از کانال ماهی گیری، نهر دوعیجی و جاسم.
استقرار در 10 کیلومتری بصره.
تصرف دریاچه بوبیان و بخشی از کانال ماهی.
2- تجهیزات منهدم شده دشمن:
بیش از 80 فروند هواپیما.
700 دستگاه تانک و نفربر.
250 قبضه توپ صحرایی و ضد هوایی.
صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین.
1500 دستگاه خودرو.
400 دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی.
مقدار زیادی سلاح سبک و مهمات.
در این عملیات 81 تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و 24 تیپ و گردان مستقل نیز آسیب کلی دیدند و تعداد 40 هزار نفر کشته یا زخمی و 270 نفر نیز اسیر شدند.
http://www.sajed.ir/detail/80837
پیامدها
- بازتاب عملیات کربلای 5
شکستن خطوط و استحکامات و پیشروی در شرق بصره، تواناییها و قابلیتهای نظامی عراق را بار دیگر، زیر سؤال برد، چنان که روزنامه آبزِرِور چاپ پاریس به نقل از کارشناسان غربی نوشت: «برای اولین بار از آغاز جنگ تاکنون، ناظران و کارشناسان غربی در مورد امکانات دفاعی عراق دچار تردید شدهاند.»
هم چنین تاکید بر توانایی نظامی ایران، بخشی دیگری از تحلیلهای ارایه شده در رسانه های خبری بود، چنان که رادیو بی. بی. سی طی تحلیل در همین زمینه، با توجه به تجربه سپاه درعملیات فاو و عبور از رودخانه اروند، ضمن اشاره به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی در عملیات کربلای 5 گفت: «موفقیت ایران در عبور از دریاچه ماهی، یک بار دیگر توانایی ایران در عبور از آبراهها را نشان میدهد.» هفته نامه نیوزویک نیز ضمن تاکید بر پیروزی ایران در عملیات کربلای 5، بر شرایط پیروزی ایران بر عراق اشاره کرد:
«تهاجم ایرانیها در نزدیکی بصره، حداقل یک چیز را در خصوص جنگ ایران و عراق تغییر داده و آن این مساله است که برای اولین بار طی چند سال گذشته، این احتمال را که یک طرف حقیقتاً بر دیگری پیروز شود، مطرح ساخته است.»
http://www.sajed.ir/detail/80837
- تو مردهای سردار
نامهای را که شهید احمد شوشه فرزند عباس از گرگان، بعد از عملیات کربلای 5، به صدام نوشته است.
تو مردهای سردار، مردان ما یک بار دیگر آمدند سردار، مردان صخره و دشت. مردان رود و نیزار، مردان راز و نیاز؛ اینان مثل رگهای نورانی صاعقهاند، مثل پارههای آهن و مثل برادههای نورند. ببین چگونه ارابههای پولادین تو در دستهای مردان ما مثل موم آب میشوند و چگونه سربازان مفلوک تو بر خاک زانو میزنند، ببین چگونه خاکریزها و سنگرهایت در دشت گسترده شلمچه از هم فرو میپاشد و دهان فرماندهانت از ترس قفل میشود. تناور مردان ما را ببین. حریتی در دل آنها است که به وسعت شقاوت تو زبانه میکشد. باید این مردان را شناخته باشی.
باید به تو گفته باشند که اینان کیانند. این مردان یک شبه اروندرود را به خواب ناز فرو بردند تا به بیداری فاو برسند. همین مردان بودند که پوزهٔ تو را از حمیدیه تا به فاو به خاک مالیدند و ازمهران تا کرکوک نعش تو را بر خاک کشیدند و امروز از شلمچه تا بصره و فردا تا کربلا تو را لگدمال خواهند کرد، سردار، تو مردهای تو روزی مردی که نتوانستی آن نور را خاموش کنی، نوری که از غار حرا به قلوب ملت ما تابیده بود. و اکنون میرود تا جهانی را روشنی بخشد. سردار، تو روزی مردی که ما بسیاری از آنچه را که دوست میداشتیم از دست دادیم.
نخلهای شکسته را به یاد فرزندانمان با خون و آتش زینت دادیم و امواج رودها را به نام دلاوری نام گذاری کردیم. این قلل مرتفع که به آبی آسمان عزّت و صلابت میبخشند به نام نامی گمنامی ثبت شدند تا گلهایی که بر دامن آن میرویند سرخ باشند. حتی سرختر از خون پاکی که تخته سنگهای آن را رنگین کرده بود. سردار، تو همان روز مردی روزی که دختر بچه روستایی از پنجره کومهاش نگاه معصومش به کلاه آهنی سربازانت افتاده، روشنی قلب کوچکش خاموش شد، و در بستر عروسکش به خواب ابدی فرو رفت. آری، سردار امروز ما پیروزیم، به برکت آن نور، پیروزیم به برکت خونهایی که مثل فواره به آسمان پاشید و تنور سرخ این همه شقایق، دشتها و کوههای ما را گرم کرد. سردار، تو مثل هر دیکتاتور دیگری میترسی و میلرزیی، تو میدانستی که بخاری کرملین برای همیشه آدمی را گرم نمیکند و شومینه کاخ سفید ممکن است با فوت یک بسیجی خاموش شود، برای همین است که تو باد کردهای به روی دست آن پوست فروش که خندههای آهنین دارد و روی زین اسب آن گاوچران هفتاد ساله باد کردهای.
سردار، آیا میدانی که آنها پاپیونهای مشکی خود را آماده گذاشتهاند تا برایت اعلام عزا کنند، به پشت تریبون حماقت در ستایش جنایات تو نطق کنند. سردار، آنهایی که تو را با زاغه مهمات نوازش میکردند نگفتند که این سرزمین، سرزمین رسول الله(ص) است، نگفتند که این مردان فرزندان حیدرند، آیا به تو نگفتند که این مردان بر نوک قلهها گلولهٔ خمپاره میگذارند و تخته سنگها را پله میکنند. نه سردار، آنها هم نمیدانستند و نمیدانند، تو هم نمیدانی بعد از این مدالهایت را برای بچهها بگذار تا سرگرم شوند. یونیفرم، شنل و دستکش مخمل را برای مترسکی بگذار که شرمنده صاحب جالیز است، سردار آماده باش، مردان ما میآیند تناور مردانی که سبزی جنگل از دم گرم آنان است. آماده باش سردار، تا مردان ما نقطه سرخ رنگ و مرطوبی را بر شقیقهات هدیه کنند. آری سردار! تو مردهای پیش از آن که مردان ما از راه برسند. هفته گذشته یک بار دیگر بازوان قدرتمند رزمندگان غیور اسلام حماسه آفرید و سیلی محکم دیگری بر چهره کریه حکام مزدور بغداد و اربابان غربی و شرقی آنان نواخت.
عملیات پیروزمند کربلای 5 که در شرایطی بسیار حساس انجام شد، پاسخ دندان شکنی بود به یاوهگوییهای حکام بغداد و همه بوقهای تبلیغاتی استکباری و صهیونیستی که میخواستند از صدام مزدور و مفلوک یک قهرمان بسازند و یک بار دیگر چهره رنگ باخته او را با سرخ آب و سفید آبهایی که در کارخانجات دروغ سازی آمریکا و اروپا و اسراییل تهیه میشوند بزرگ نمایند. عملیات دشمن شکن کربلای 5 در عمل نشان داد که اکنون هیچ سلاحی جز سلاح تبلیغات دروغین در دست جبهه متحد کفر و استکبار و صهیونیسم جهانی نیست و ثابت کرد که این سلاح هم کارآیی چندانی ندارد استقامت ملت باعث شد که سردار قادسیه و کسی که ماموریت فتح سه روزه تهران را به عهده گرفته بود به یک فرمانده شکست خورده و بیآبرو تبدیل شود که حتی دوستانش هم در ادامه حمایتش دچار تردید شدهاند. و به صلاح خود میدانند که حساب خود را از حساب سردار نگون بخت قادسیه جدا کنند.
در پی عملیات انهدامی و پیروزمند کربلای 4 که ضربه بر پیکر ارتش رو به زوال صدام بود حکام بغداد برای سرپوش گذاشتن بر شکستهایشان و به منظور فریب حامیان خود اقدام به برگزاری جشن و پایکوبی کردند و برای یکدیگر نامه و تلگراف فرستادند و تبلیغات وسیعی را به راه انداختند که کم سابقه بود. آنچه در عملیات کربلای 5 انجام شد نشان داد که حتی کودتای تبلیغاتی حکام بغداد نیز هیچ گرهای از مشکلات لاینحل آنان نخواهد گشود و آنان چارهای جز تن دادن به شکست ندارند اکنون وقت آن است که (طالع خلیل الحیم الدوری) فرمانده سپاه سوم عراق که در منطقه شلمچه در جریان عملیات ظفرمند کربلای 5 دچار شکست بزرگی شده است باز هم به ارباب خود صدام نامه بنویسد و از او به عنوان (سردار بزرگ قادسیه نام ببرد) و گزارش به فلاکت افتادن خود و سایر افسران و سرابازانش را به او بدهد. فرمانده سپاه تار و مار شده سوم عراق که در بغداد بسیار روی آن حساب میکنند خوب است اکنون به سردار نگون بخت قادسیه گزارش دهد که صدها نفر از افسران و درجهداران و سربازانش به اسارت رفته و هزاران تن از آنان کشته و زخمی شدهاند. 12
فروند هواپیمایش در یک روز سرنگون شده و تجهیزات جنگیاش توسط رزمندگان اسلام به غنیمت رفته علیه ارتش شکست خورده بعث به کار گرفته شدهاند. (الدوری) هر چند به این رسوایی اعتراف نخواهد کرد ولی او این را هم خوب میداند که نامههای سر تا پا دروغ و فریب او نیز دیگر کاری از پیش نخواهد برد. درست مثل سلاحهای اهدایی و پیچیده شرق و غرب که هیچ کاری از پیش نبردند. در منطقه شلمچه دشمن بعثی صهیونیستی، استحکامات زیادی به وجود آورده بود و نیروهای زبده و دسته اول خود را در آنجا به کار گماشته بود و آنچه اهمیت عملیات پیروزمندانه کربلای 5 را بیشتر میکند همین است.
رزمندگان توانمند اسلام: با شیوههای پیچیده و بسیار پیشرفته خود از طریق آب و خاک به قلب زبدهترین نیروهای دشمن حمله بردند و مهمترین استحکامات دشمن را در نوردیدند و گلوی او را فشردند. وجود موانع طبیعی مانند باتلاق در منطقه از یک سو و موانع ایزایی متعدد و استحکامات عظیم از سوی دیگر، منطقه عملیاتی شلمچه را که برای رژیم بعثی صهیونیستی عراق نقطه امید بود به دژی تسخیر ناپذیر مبدل کرده بود تسخیر این دژ مستحکم توسط توانمندان اسلام، هشدار بیدار کنندهای است برای صاحبان منطقهای صدام که به خواب خرگوشی فرو رفته و فریب تبلیغات دروغین شیّادی همچون صدام را خوردند. این حملهها و عملیاتهای متعدد برای حامیان منطقهای و ماورا مجازی رژیم بغداد هم هشدار دهنده است و قاعدتاً پیامهای بسیاری را نیز به همراه دارد. اگر مسکو تلاش میکند که با ادامه حمایت تبلیغاتی خود از جنایت کاران جنگی حاکم در بغداد، چیزی را تغییر دهد و یک ملت و یک انقلاب را به پای میز مذاکره با متجاوزین و جنایت کاران جنگی بنشاند و اگر واشنگتن تصور میکند که با ادامه کمکهای اطلاعاتی و تجهیزاتی خود میتواند چیزهایی را تغییر دهد و اگر حامیان منطقهای صدام هنوز هم در اعلام حرف دل خود تردید دارند و از این مسئله بیمناکاند که مبادا رژیم بعث عراق بر اریکه قدرت باقی بماند و آنها را به خاطر پشت کردن به جنایت کاران جنگی عقوبت نمایند.
همه و همه میبایست با در نظر گرفتن قدرت رزمندگان اسلام و پیروزیهای شگرف ارتش اسلام در جریان عملیات کربلای 5 به این نتیجه برسند که رژیم بغداد کمترین شانسی برای ماندن ندارد و ایران اسلامی در تعهد خود در راه مجازات متجاوزین و سرنگونی رژیم جنایتکار عراق تا آخر ایستاده تا پایان این راه فاصله چندانی باقی نمانده است اینک همه چیز حکایت از فرا رسیدن روز سرنوشت دارد. مرگ صدام نزدیک شده و هیچ چیزی نمیتواند روحیه در هم شکسته دار و دسته صدام را ترمیم کند. دشمن نفسهای آخر را میکشد و عربدههای مستانه فرزندان میشل عفلق دیگر در کاخ بغداد نمیپیچد. این درس خوبی برای همسایگان عراق است. همسایگانی که ترسوتر از صداماند و در عین حال مثل خود او پر مدعا. حکام شیخ نشین کویت خوب است اکنون عاقبت اندیشی را پیشه کنند و این همه اسیر هواها و هوسهای یک جنگافروز مفلوک که روزهای آخر عمر خود را میگذراند نباشند و بر روی برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در کشور ناامن خود اصرار نورزند و شاید تا فرا رسیدن روز اجلاس سران ممالک اسلامی سرنوشت صدام روشن شده باشد.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900716000328
- یادمانهای مرتبط با عملیات کربلای 5
شهید احمد شوشه بعد از این عملیات نامه ای به صدام نوشته است.
منطقه شلمچه محلی برای پشتیبانی عملیات کربلای 5 محسوب میشد و نقش مهمی در اجرای این عملیات داشت.
منطقه خرمشهر شاهد اجرای عملیات کربلای 5 بود.
منطقه نهر خین در این عملیات آزاد شد.
بیمارستان امام حسین (علیه السلام) پشتیبانی و مداوای مجروحین عملیات کربلای 5 را به عهده داشت.
ایستگاه حسینیه در جریان عملیات کربلای 5 به عنوان یکی از عقبههای مهم و فعال یگانهای خودی بود.
جاده شهید صفوی محور اصلی عملیات کربلای 5 بود.
رزمندگان، عملیات کربلای 5 را از آبگرفتگی که در محل جاده زید - حسینیه ایجاد شده بود، شروع کردند.
خاطرات مرتبط با عملیات کربلا 5
- عاشورایی جنگیدیم
سردار حاج محمدکوثری: فرماندهی و مدیریت صحیح، در سختترین شرایط راهگشای مسائل ما در جنگ بود و همچنین تدبیر و تفکر و تعقل در جبهه بسیار بود به طوری که گاه جلسات فرماندهان تا نیمههای شب به طول میانجامید.
- عاشورایی جنگیدیم
بعد از عدم موفقیت در عملیات کربلای 4، 25 تن از فرماندهان با حضور هاشمی رفسنجانی نماینده امام (ره) در جنگ جلسهای به مدت نزدیک به 40 ساعت برگزار کردند. بحث در فضای باز و آزادی بیان برگزار گردید به طوری که تمام 25 نفر نظرات خود را که هر یک کاملاً جدا از دیگری بود مطرح کردند، چون شرایطی مشورت و نظرخواهی صورت میگرفت. آقای هاشمی رفسنجانی گفت: فرمانده در نهایت گفتند: عاشورایی میجنگیم در مورد نحوه عملیات، شما تصمیم بگیرید.
به اذعان کارشناسان نظامی عراق 93 درصد منطقه شلمچه را مسلح کرده بود.
در دی ماه 1365 صدای فارسی رادیو عراق اعلام کرد: چهار کارشناس برتر نظامی دنیا از جمله از آمریکا، شوروی سابق، انگلیس، و آلمان و فرانسه منطقه شلمچه را دیده و گفته بودند: 93 درصد زمین منطقه از لحاظ نظامی مسلح و مجهز است و هیچ کس نمیتواند از اینجا عبور کند. تا یک هفته بعد منطقه توسط نیروهای ایرانی مورد شناسایی و بررسی قرار گرفت.
سیم خاردارهای حلقوی و فرشی، آب با عمق 30 سانتیمتر که نه با قایق میشد عبور کرد و نه با پای پیاده. مینهای متنوع ضدنفر، ضد تانک و در بین همه این موانع کمین از جمله تجهیزاتی بود که بر سر راه نیروهای ایرانی قرار داشت که البته طراحی آن از خود عراقیها نبود.
برای شناسایی، رزمندهها هر شب از مسیرهای مختلف عبور میکردند و اگر به کمین میخوردند مسیر دیگری را میرفتند و آنقدر این کار تکرار شد تا منطقه به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت.
با الگوگیری از آقا اباعبداللهالحسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) بر متجاوز پیروز شدیم.
ماههای اول جنگ بود که من از کردستان عازم مناطق جنگی جنوب شدم. در آن زمان به اندازه کافی سلاح نداشتیم تا در اختیار نیروهای مردمی و سپاه قرار دهیم. بنیصدر فرمانده کل قوا اعلام کرده بود حتی یک فشنگ به سپاه ندهید و فقط داشتن انگیزه الهی و الگو قرار دادن آقا اباعبداللهالحسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) باعث شد تا ما در عین نداشتن سلاح در برابر متجاوزی تا دندان مسلح پیروز شویم.
داشتن الگویی با قداست، مقاومت و ایستادگی بچهها در عملیات کربلای 5 باعث شد به 10 کیلومتری بصره برسیم و استکبار را به وحشت اندازیم.
ما در طول جنگ دو نقطه عطف داشتیم یک بار با پیروزی در باز پسگیری خرمشهر با عملیات در خاک خودمان و بار دیگر با عملیات کربلای 5 در خاک عراق. در این عملیات عراق با 135 تیپ آمد و در نقاط مختلف از پنج درصد تا 100 درصد ضربه خورد. وزیر دفاع عراق در گزارش خود به صدام گفته بود: در این عملیات ما دو هزار لوله توپ به سمت ایرانیها شلیک کردیم اما آنها مقاومت و ایستادگی کردند.
- یک خاطره
شب 18 بهمن سال 64، محسن رضایی، همه فرماندهان را جمع کرد و خواست در مورد چگونگی انتقال تجهیزات و پشتیبانی عملیات والفجر 8 صحبت کنند. مهندس پورشریف از برادران بسیجی جهاد سازندگی که شباهت زیادی در اخلاق و رفتار به شهید مهدی باکری داشت پیشنهاد کرد تجهیزات پشتیبانی با وسیلهای شبیه «کلک» که بعد نامش را «خضر» گذاشتند انتقال یابد که همین پیشنهاد بعدها موضوع پایاننامه فوق لیسانس برخی از دانشجویان شد.
- و ماجرای حسینیهی کرخه...
رزمنده 16 سالهای از تهران با دستکاری شناسنامهاش و تغییر آن به 17 سال به جبهه رفته بود. این رزمنده با وجود این که از خانواده دارای تمکن مالی بالایی برخوردار بود اما در وصیتنامهاش خطاب به پدرش نوشته بود: اگر من شهید شدم در پادگان دوکوهه حسینیه بسازید که بعد از شهادتش در آن طرف کانال ماهی آن هم بعد از 13 سال با وجود پیدا نشدن پیکرش، خانوادهاش برای عمل به وصیت فرزندشان به من مراجعه کردند و من به آنها گفتم: دوکوهه حسینیه بهتر است شما در اردوگاه کرخه یک حسینیه بسازید که این طور هم شد. گفتنی است این میزگرد در سالن شهید قریب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد.