شهید هادی کاظمی خواه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | ||
+ | |نام فرد = هادیکاظمیخواه | ||
+ | |تصویر =هادیکاظمیخواه.jpg | ||
+ | |توضیح تصویر = | ||
+ | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
+ | |شهرت = | ||
+ | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
+ | |تولد =[[سبزوار]] | ||
+ | |شهادت = [[1366/03/08]] | ||
+ | |وفات = | ||
+ | |مرگ = | ||
+ | |محل دفن = | ||
+ | |مفقود = | ||
+ | |جانباز = | ||
+ | |اسارت = | ||
+ | |نیرو = | ||
+ | |یگانهای خدمت = | ||
+ | |طول خدمت = | ||
+ | |درجه = | ||
+ | |سمتها =[[رزمنده]] | ||
+ | |جنگها = [[جنگ ایران و عراق]] | ||
+ | |نشانهای لیاقت = | ||
+ | |عملیات = | ||
+ | |فعالیتها = | ||
+ | |تحصیلات = | ||
+ | |تخصصها = | ||
+ | |شغل = | ||
+ | |خانواده = نام پدر:محمدقاسم | ||
+ | }} | ||
+ | |||
کد شهید: 6615700 تاریخ تولد : | کد شهید: 6615700 تاریخ تولد : | ||
سطر ۱۰: | سطر ۴۰: | ||
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | ||
گلزار : شهدا | گلزار : شهدا | ||
− | خاطرات | + | ==خاطرات== |
− | + | ||
− | موضوع پيش بيني شهادت | + | * موضوع پيش بيني شهادت |
− | راوی فاطمه اسماعیل آبادی | + | |
− | + | برای آخرین بار که می خواست به جبهه برود به من گفت: مادر جان به احتمال خیلی زیاد من دیگربر نمی گردم و [[شهید]] می شوم. من هم گریه می کردم و او می گفت: مادر جان من اگر درراه خدا [[شهید]] بشوم بهتراست یا اینکه در زیر یک ماشین کشته شوم من گفتم: بازدوباره شیخ شده ای و او خندید وگفت: مادر جان نترس و ناراحت نشو من لیاقت [[شهادت]] را ندارم.راوی فاطمه اسماعیل آبادی | |
− | + | * موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد | |
− | + | ||
− | موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد | + | |
− | + | ||
− | + | ||
− | یک شب خواب دیدم که هادی روبه آسمان درازکشیده و یک پیشانی بند قرمز که با خط زرد روی او نوشته شده بود یا حسین بسته است درآن موقع من بلند گفتم:یا حسین ، یاحسین. که پدرش مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در این موقع شب چه شده است که یا حسین می گویی؟ گفتم: خواب دیده ام که هادی شهید شده است و او گفت: نه خواب دم صبح تعبیر ندارد مگر تو می خواهی هادی شهید شود. گفتم: معلوم است که نه. ولی به طور یقین می دانم که اتفاقی برای او افتاده است. که تا شب نشده بود با ما تماس گرفتند که پسرتان به مقام والای شهادت رسیده است. | + | یک شب خواب دیدم که هادی روبه آسمان درازکشیده و یک پیشانی بند قرمز که با خط زرد روی او نوشته شده بود یا حسین بسته است درآن موقع من بلند گفتم:یا حسین ، یاحسین. که پدرش مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در این موقع شب چه شده است که یا حسین می گویی؟ گفتم: خواب دیده ام که هادی شهید شده است و او گفت: نه خواب دم صبح تعبیر ندارد مگر تو می خواهی هادی شهید شود. گفتم: معلوم است که نه. ولی به طور یقین می دانم که اتفاقی برای او افتاده است. که تا شب نشده بود با ما تماس گرفتند که پسرتان به مقام والای شهادت رسیده است.راوی فاطمه اسماعیل آبادی |
<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17163 یاران رضا]</ref> | <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17163 یاران رضا]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | Image:هادیکاظمیخواه.jpg | ||
+ | </gallery> | ||
+ | ==رده== | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض: هادی کاظمیخواه}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان سبزوار]] |
نسخهٔ ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۳۹
هادیکاظمیخواه | |
---|---|
200px | |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | سبزوار |
شهادت | 1366/03/08 |
سمتها | رزمنده |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:محمدقاسم |
کد شهید: 6615700 تاریخ تولد : نام : هادی محل تولد : سبزوار نام خانوادگی : کاظمیخواه تاریخ شهادت : 1366/03/08 نام پدر : محمدقاسم مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار : شهدا
محتویات
خاطرات
- موضوع پيش بيني شهادت
برای آخرین بار که می خواست به جبهه برود به من گفت: مادر جان به احتمال خیلی زیاد من دیگربر نمی گردم و شهید می شوم. من هم گریه می کردم و او می گفت: مادر جان من اگر درراه خدا شهید بشوم بهتراست یا اینکه در زیر یک ماشین کشته شوم من گفتم: بازدوباره شیخ شده ای و او خندید وگفت: مادر جان نترس و ناراحت نشو من لیاقت شهادت را ندارم.راوی فاطمه اسماعیل آبادی
- موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
یک شب خواب دیدم که هادی روبه آسمان درازکشیده و یک پیشانی بند قرمز که با خط زرد روی او نوشته شده بود یا حسین بسته است درآن موقع من بلند گفتم:یا حسین ، یاحسین. که پدرش مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در این موقع شب چه شده است که یا حسین می گویی؟ گفتم: خواب دیده ام که هادی شهید شده است و او گفت: نه خواب دم صبح تعبیر ندارد مگر تو می خواهی هادی شهید شود. گفتم: معلوم است که نه. ولی به طور یقین می دانم که اتفاقی برای او افتاده است. که تا شب نشده بود با ما تماس گرفتند که پسرتان به مقام والای شهادت رسیده است.راوی فاطمه اسماعیل آبادی [۱]
پانویس
نگارخانه تصاویر
- هادیکاظمیخواه.jpg