شهید برات الله محمدزاده: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «rId4 کد شهید : 6126878 نام : براتاله نام خانوادگی : محمدزادهتمام نام پدر :...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۳۸: | سطر ۳۸: | ||
− | خاطره ای که یادم هست . زمانی که جهت بهیاری و دیدن دوره امدادگری به مشهد رفت . بعد از 15 روز به روستا آمد . به قدری عوض شده بود که می گفت : مادر من یک شب دیگر مهمان شما هستم امیدوارم درطی این مدت عمرم اگر کوتاهی یا قصوری از طرف من به شما رسیده به بزرگواری خود مرا حلال کنید و شب آخر را نمی خوابید . می گفت : مادر نخوابید بگذارید شما وپدر وبرادران وبستگان که اینجا جمع شدند خوب ببینم چون مطمئن هستم که دوباره شما را نمی بینم ولی امیدوارم که دیدار درقیامت وبا شفاعت ائمه اطهار همه دور هم جمع باشیم . ان شاء الله | + | خاطره ای که یادم هست . زمانی که جهت بهیاری و دیدن دوره امدادگری به [[مشهد]] رفت . بعد از 15 روز به روستا آمد . به قدری عوض شده بود که می گفت : مادر من یک شب دیگر مهمان شما هستم امیدوارم درطی این مدت عمرم اگر کوتاهی یا قصوری از طرف من به شما رسیده به بزرگواری خود مرا حلال کنید و شب آخر را نمی خوابید . می گفت : مادر نخوابید بگذارید شما وپدر وبرادران وبستگان که اینجا جمع شدند خوب ببینم چون مطمئن هستم که دوباره شما را نمی بینم ولی امیدوارم که دیدار درقیامت وبا شفاعت ائمه اطهار همه دور هم جمع باشیم . ان شاء الله |
عشق به جهاد | عشق به جهاد | ||
− | موضوع : عشق به جهاد | + | موضوع : عشق به [[جهاد]] |
راوی : مرضیه حسین پور | راوی : مرضیه حسین پور | ||
سطر ۴۹: | سطر ۴۹: | ||
− | زمانی که می خواست به جبهه برود . یکی از خاله هایش آمده بود و به عنوان نصیحت به او گفت : اگر صبر کنی و دیپلمت را بگیری بعداً می روی دانشگاه و از این طریق می توانی به انقلاب خدمت کنی . ایشان در جواب گفت : اگر من مثلاً بروم به ارتش و آخرین درجه آن را هم بگیرم آخرش مرگ است . پس چه مرگی بهتر از شهادت در راه اسلام است . | + | زمانی که می خواست به جبهه برود . یکی از خاله هایش آمده بود و به عنوان نصیحت به او گفت : اگر صبر کنی و دیپلمت را بگیری بعداً می روی دانشگاه و از این طریق می توانی به انقلاب خدمت کنی . ایشان در جواب گفت : اگر من مثلاً بروم به ارتش و آخرین درجه آن را هم بگیرم آخرش مرگ است . پس چه مرگی بهتر از [[شهادت]] در راه اسلام است . |
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18551 | منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18551 |
نسخهٔ ۱۸ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۱۳
rId4
کد شهید : 6126878
نام : براتاله
نام خانوادگی : محمدزادهتمام
نام پدر : محمد
تاریخ تولد :
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت : 1361/11/20
مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
شغل : ندارد یگان خدمتی :
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده
گلزار :
خاطرات
عشق شهادت
موضوع : عشق شهادت
راوی : مرضیه حسین پور
متن کامل خاطره
خاطره ای که یادم هست . زمانی که جهت بهیاری و دیدن دوره امدادگری به مشهد رفت . بعد از 15 روز به روستا آمد . به قدری عوض شده بود که می گفت : مادر من یک شب دیگر مهمان شما هستم امیدوارم درطی این مدت عمرم اگر کوتاهی یا قصوری از طرف من به شما رسیده به بزرگواری خود مرا حلال کنید و شب آخر را نمی خوابید . می گفت : مادر نخوابید بگذارید شما وپدر وبرادران وبستگان که اینجا جمع شدند خوب ببینم چون مطمئن هستم که دوباره شما را نمی بینم ولی امیدوارم که دیدار درقیامت وبا شفاعت ائمه اطهار همه دور هم جمع باشیم . ان شاء الله
عشق به جهاد
موضوع : عشق به جهاد
راوی : مرضیه حسین پور
متن کامل خاطره
زمانی که می خواست به جبهه برود . یکی از خاله هایش آمده بود و به عنوان نصیحت به او گفت : اگر صبر کنی و دیپلمت را بگیری بعداً می روی دانشگاه و از این طریق می توانی به انقلاب خدمت کنی . ایشان در جواب گفت : اگر من مثلاً بروم به ارتش و آخرین درجه آن را هم بگیرم آخرش مرگ است . پس چه مرگی بهتر از شهادت در راه اسلام است .
منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18551