شهید حسن قربان زاده: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده)
سطر ۳۰: سطر ۳۰:
  
  
کد شهید: 6310826 تاریخ تولد :
+
کد شهید: 6310826
نام : حسن‌ محل تولد : گناباد
+
نام خانوادگی : قربانزاده‌ تاریخ شهادت : 1363/07/27
+
نام : حسن‌
نام پدر : محمدباقر مکان شهادت :
+
  
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
+
نام خانوادگی : قربانزاده‌
شغل : دانش آموز یگان خدمتی :
+
 
 +
نام پدر : محمدباقر
 +
 
 +
محل تولد : گناباد
 +
 
 +
تاریخ شهادت : 1363/07/27
 +
 
 +
تحصیلات : نامشخص
 +
 +
شغل : دانش آموز
 +
 
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
 
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌
+
 
 +
نوع عضویت : سایر شهدا
 +
 
 +
مسئولیت : رزمنده‌
 +
 
 
گلزار : شهداءبجستان‌
 
گلزار : شهداءبجستان‌
==وصیتنامه==
+
 
 +
==وصیت نامه==
  
 
بي عشق خميني نتوان عاشق مهدي شد بي ياري او هم نتوان يار خميني شد سخنم را به ستايش خدايي آغاز مي کنم که بدون توان او يا از توانايي بي پايان او کاري آغاز نگردد و به فرجام نرسد و با عرض سلام و درود به پيشگاه اختر آسمان ولايت و عدالت مهدي موعود ونايب برحقش امام خميني. مادرم شيرت را حلالم کن چرا که تو اگر شير پاک به من نمي دادي من حال شايسته اين مقام نمي شدم اگر در دوراني که در خانه بودم خطايي از من سرزد من حقير را ببخشيد و در تربيت برادران کوچکم سعي کن و آنها به جبهه بفرست و هرگز مانع رفتن آنها نشوي. و برادر کوچکم حسين تو بايد با درس خواندنت تداومگر راه من و ديگر [[شهدا]] باشي. خواهر عزيزم بعد از من زينب وار با ناملايمات دست و پنجه نرم کنيد و رسالت زينب گونه به دوش کشيد. خدايا تو خود مي داني مرا از شهادت باکي نيست [[شهادت]] برايم مانند مادري است که فرزندش را در اغوش مي کشد خدايا دردمندم روحم از شدت درد مي سوزد قلبم مي خروشد وجودم از شدت درد صحيح مي زند ديگر آرزويي ندارم خدايا به سوي تو مي ايم و با خواهرهايم ، مادرم و برادرهايم خداحافظي مي کنم.و مي خواهم با خداي خويش تنها بمانم.  
 
بي عشق خميني نتوان عاشق مهدي شد بي ياري او هم نتوان يار خميني شد سخنم را به ستايش خدايي آغاز مي کنم که بدون توان او يا از توانايي بي پايان او کاري آغاز نگردد و به فرجام نرسد و با عرض سلام و درود به پيشگاه اختر آسمان ولايت و عدالت مهدي موعود ونايب برحقش امام خميني. مادرم شيرت را حلالم کن چرا که تو اگر شير پاک به من نمي دادي من حال شايسته اين مقام نمي شدم اگر در دوراني که در خانه بودم خطايي از من سرزد من حقير را ببخشيد و در تربيت برادران کوچکم سعي کن و آنها به جبهه بفرست و هرگز مانع رفتن آنها نشوي. و برادر کوچکم حسين تو بايد با درس خواندنت تداومگر راه من و ديگر [[شهدا]] باشي. خواهر عزيزم بعد از من زينب وار با ناملايمات دست و پنجه نرم کنيد و رسالت زينب گونه به دوش کشيد. خدايا تو خود مي داني مرا از شهادت باکي نيست [[شهادت]] برايم مانند مادري است که فرزندش را در اغوش مي کشد خدايا دردمندم روحم از شدت درد مي سوزد قلبم مي خروشد وجودم از شدت درد صحيح مي زند ديگر آرزويي ندارم خدايا به سوي تو مي ايم و با خواهرهايم ، مادرم و برادرهايم خداحافظي مي کنم.و مي خواهم با خداي خويش تنها بمانم.  
<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=16655 سایت یاران رضا]</ref>
 
  
 +
<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=16655 سایت یاران رضا]</ref>
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
 
<references />
 
<references />
 
==نگارخانه تصاویر==
 
==نگارخانه تصاویر==
 
[[File:16655.jpg]]
 
[[File:16655.jpg]]
 
 
==رده==
 
==رده==
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض: حسن قربان زاده}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض: حسن قربان زاده}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۵۹

شهید حسن قربان زاده
16655.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد گناباد
شهادت 1363/07/27
محل دفن شهداءبجستان‌
سمت‌ها رزمنده‌
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
شغل دانش آموز
خانواده نام پدر:محمدباقر


کد شهید: 6310826

نام : حسن‌

نام خانوادگی : قربانزاده‌

نام پدر : محمدباقر

محل تولد : گناباد

تاریخ شهادت : 1363/07/27

تحصیلات : نامشخص

شغل : دانش آموز

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : رزمنده‌

گلزار : شهداءبجستان‌

وصیت نامه

بي عشق خميني نتوان عاشق مهدي شد بي ياري او هم نتوان يار خميني شد سخنم را به ستايش خدايي آغاز مي کنم که بدون توان او يا از توانايي بي پايان او کاري آغاز نگردد و به فرجام نرسد و با عرض سلام و درود به پيشگاه اختر آسمان ولايت و عدالت مهدي موعود ونايب برحقش امام خميني. مادرم شيرت را حلالم کن چرا که تو اگر شير پاک به من نمي دادي من حال شايسته اين مقام نمي شدم اگر در دوراني که در خانه بودم خطايي از من سرزد من حقير را ببخشيد و در تربيت برادران کوچکم سعي کن و آنها به جبهه بفرست و هرگز مانع رفتن آنها نشوي. و برادر کوچکم حسين تو بايد با درس خواندنت تداومگر راه من و ديگر شهدا باشي. خواهر عزيزم بعد از من زينب وار با ناملايمات دست و پنجه نرم کنيد و رسالت زينب گونه به دوش کشيد. خدايا تو خود مي داني مرا از شهادت باکي نيست شهادت برايم مانند مادري است که فرزندش را در اغوش مي کشد خدايا دردمندم روحم از شدت درد مي سوزد قلبم مي خروشد وجودم از شدت درد صحيح مي زند ديگر آرزويي ندارم خدايا به سوي تو مي ايم و با خواهرهايم ، مادرم و برادرهايم خداحافظي مي کنم.و مي خواهم با خداي خويش تنها بمانم.

[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا

نگارخانه تصاویر

16655.jpg

رده