شهید مهدی قزی: تفاوت بین نسخه‌ها
(صفحه‌ای جدید حاوی « کد شهید: 6615281 تاریخ تولد : نام : مهدی محل تولد : سبزوار نام خانوادگی : قزی ت...» ایجاد کرد) |
|||
| (۴ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
| − | + | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | |
| + | |نام فرد = مهدى قزى | ||
| + | |خانواده =پدر[[علی]]{{سخ}} | ||
| + | |تصویر =شهيد مهدى قزى.jpg | ||
| + | |توضیح تصویر = | ||
| + | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
| + | |شهرت = | ||
| + | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
| + | |سمت‌ها = جهادگر | ||
| + | |شهادت =[[۱۳۶۶/۰۸/۱۲]]،[[جزیره مجنون]] | ||
| + | |محل دفن = [[گلزار شهدا]] | ||
| + | |جنگ‌‌ها = [[جنگ ایران و عراق]] | ||
| + | }} | ||
| + | |||
کد شهید: 6615281 تاریخ تولد : | کد شهید: 6615281 تاریخ تولد : | ||
نام : مهدی محل تولد : سبزوار | نام : مهدی محل تولد : سبزوار | ||
| سطر ۱۰: | سطر ۲۳: | ||
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : جهادگر | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : جهادگر | ||
گلزار : شهدا | گلزار : شهدا | ||
| − | خاطرات | + | ==خاطرات== |
| − | لحظه و نحوه شهادت | + | |
| − | + | * موضوع لحظه و نحوه شهادت | |
| − | راوی علی اکبر قزی | + | |
| − | + | یکی از همرزمان مهدی برایم تعریف کرد که ایشان در [[جزیره مجنون]] همراه من در یک سنگر بود. یادم هست موقع ناهار ظهر بود و ایشان مسئول توضیح کنسروها بین بچه ها بود وقتی آن ها را توضیح کرد و به سنگر برگشت یکی اضافه آمد. آن را نگه داشت و گفت: شاید یکی از بچه ها غذا نداشته باشد به بیرون از سنگر رفت بعد از چند لحظه صدای صوت خمپاره را شنیدم وقتی به بیرون رفتم متوجه شدیم که خمپاره به نزدیکی ایشان اصابت کرده و ایشان به شهادت رسیده است.راوی علی اکبر قزی | |
| − | + | * موضوع لحظه و نحوه شهادت | |
| − | + | ||
| − | موضوع لحظه و نحوه شهادت | + | |
| − | + | ||
| − | + | ||
| − | همرزمان مهدی این طور برای ما تعریف می کردند که مهدی در حال تقسیم کردن کنسروها بود که یکی از آن ها اضافه مانده و او می خواسته تا او را به یکی از دوستانش که بیرون سنگر بوده بدهد از سنگر که خارج می شود گلوله ی خمپاره به نزدیکی او اصابت می کند و ایشان در اثر ترکش خمپاره به شهادت می رسد | + | همرزمان مهدی این طور برای ما تعریف می کردند که مهدی در حال تقسیم کردن کنسروها بود که یکی از آن ها اضافه مانده و او می خواسته تا او را به یکی از دوستانش که بیرون سنگر بوده بدهد از سنگر که خارج می شود [[گلوله]] ی [[خمپاره]] به نزدیکی او اصابت می کند و ایشان در اثر [[ترکش]] [[خمپاره]] به [[شهادت]] می رسد.راوی خدیجه قزی |
| − | + | <ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=16807 یاران رضا]</ref> | |
| + | ==پانویس== | ||
| + | <references/> | ||
| + | ==نگارخانه تصاویر== | ||
| + | <gallery> | ||
| + | Image:شهيد مهدى قزى.jpg | ||
| + | </gallery> | ||
| + | ==رده== | ||
| + | {{ترتیب‌پیش‌فرض: مهدی قزی}} | ||
| + | [[رده: شهدا]] | ||
| + | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
| + | [[رده: شهدای ایران]] | ||
| + | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
| + | [[رده: شهدای شهرستان سبزوار]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۶
| مهدى قزى | |
|---|---|
 | |
| ملیت |  ایرانی
|
| دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
| شهادت | ۱۳۶۶/۰۸/۱۲،جزیره مجنون |
| محل دفن | گلزار شهدا |
| سمت‌ها | جهادگر |
| جنگ‌‌ها | جنگ ایران و عراق |
| خانواده | پدرعلی |
کد شهید: 6615281 تاریخ تولد :
نام : مهدی محل تولد : سبزوار
نام خانوادگی : قزی تاریخ شهادت : 1366/08/12
نام پدر : صفر مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : جهادگر گلزار : شهدا
محتویات
خاطرات
- موضوع لحظه و نحوه شهادت
یکی از همرزمان مهدی برایم تعریف کرد که ایشان در جزیره مجنون همراه من در یک سنگر بود. یادم هست موقع ناهار ظهر بود و ایشان مسئول توضیح کنسروها بین بچه ها بود وقتی آن ها را توضیح کرد و به سنگر برگشت یکی اضافه آمد. آن را نگه داشت و گفت: شاید یکی از بچه ها غذا نداشته باشد به بیرون از سنگر رفت بعد از چند لحظه صدای صوت خمپاره را شنیدم وقتی به بیرون رفتم متوجه شدیم که خمپاره به نزدیکی ایشان اصابت کرده و ایشان به شهادت رسیده است.راوی علی اکبر قزی
- موضوع لحظه و نحوه شهادت
همرزمان مهدی این طور برای ما تعریف می کردند که مهدی در حال تقسیم کردن کنسروها بود که یکی از آن ها اضافه مانده و او می خواسته تا او را به یکی از دوستانش که بیرون سنگر بوده بدهد از سنگر که خارج می شود گلوله ی خمپاره به نزدیکی او اصابت می کند و ایشان در اثر ترکش خمپاره به شهادت می رسد.راوی خدیجه قزی [۱]
