شهیدابراهیم کشوری: تفاوت بین نسخهها
Kheyri9803 (بحث | مشارکتها) (←وصیتنامه) |
جز (Khoshkenar9712 صفحهٔ شهید ابراهیم کشوری را به شهیدابراهیم کشوری منتقل کرد) |
||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۳: | سطر ۴۳: | ||
<ref>[http://ajashohada.ir/Home/Martyrdetails/22732 سایت شهدای ارتش]</ref> | <ref>[http://ajashohada.ir/Home/Martyrdetails/22732 سایت شهدای ارتش]</ref> | ||
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | |||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری1.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری2.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری3.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری4.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری5.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری6.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری7.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری8.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری9.jpg | ||
+ | Image:شهید ابراهیم کشوری10.jpg | ||
+ | |||
+ | </gallery> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۵۸
ابراهیم کشوری | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | روستای عالیوند،شهرستان ممسنی ۱۳۴۲/۷/۱۰ |
شهادت | سومار تپه انگشتی، ۱۳۶۴/۴/۱۷ |
زندگینامه
به نام خدا شهید ابراهیم کشوری در سال 1342 در روستای عالیوند از توابع شهرستان ممسنی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همان زادگاهش در کمال فقر و بیچارگی به کمک زحمات پدر زحمتکش خود به پایان برد. پس از آن برای گذراندن دوران تحصیلات راهنمایی و دبیرستان به شهرستان ممسنی عزیمت نمودند و آن دوران را نیز با معدل خوب به پایان رسانید. در سال 1360 به جمع ارتشیان اسلام در مرکز پیاده شیراز پیوست و پس از گذراندن یک دوره فشرده تاکتیکی، نظامی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید. چهار سال را در جبهه های نبرد حق علیه باطل به نبرد مشغول بودند در ضمن وی در دوران تحصیلات خود در نهدهایی همچون نهضت سوادآموزی خدمت نموده و در مراسم عاشورای حسینی و تعزیه خوانی و مرثیه خوانی نیز نقش مهمی به عهده داشت وی در دوران چهارساله خود در نبرد حق علیه باطل در جبهه های سر پل ذهاب مهاباد و سومار دلاورانه و بی امان با دشمنان بعثی جنگیدند. همه مردم هم در زمان او از حسن اخلاق و شیوه رفتار او تعریف می کنند. در تمام دوران عمر کوتاه خود هیچ کس از وی حتی سربازان زیر دستش شکویه و گلایه ای نداشته و ندارند. تا این که در تیرماه 1364 پس از دلاوریهای فراوان و رشادت های بی نظیر خود در جبهه سومار تپه انگشتی خون سرخ خود را نثار درخت همیشه سبز اسلام نمود و به دیدار دوست شتافت. روحش شاد و راهش مستدام باد
وصیتنامه
بسمه تعالی افتخار می کنم با جوان هایی هستم که هدفشان فقط نابودی جنایتکاران علیه حکومت اسلامی است. می روم تا با قطره خون ناچیز خودم درخت اسلام را آبیاری کنم. می روم تا به همه دولت های استکبار بفهمانم که شهیدان زنده اند. به آنها بفهمانم که چگونه پس از 14 قرن علی اکبرها در جبهه می جنگند و علی اصغرها نارنجک به خود می بندند و برای نابودی کفار به میدان جنگ می شنابند. اگر تکه تکه شوم برای من بهتر از آن است که در بستر مرگ بمیرم. هر چند می دانم با شهادت من منافقین و کفار خوشحال می شوند اما من این مرگ با عزت را به زندگی حیوانی آن ترجیح می دهم. آنها مانند کرمها از درون خون مردم را می مکند و خونخوارند. نه من و نه همه جوانانی که عطر خوش شهادت، جوانمردی و اسلام را بوئیده اند اهمیتی به آنها نمی دهیم. ایران ایران شاهنشاهی نیست. ایران، ایران حزب الله و روحانیت است، جوانان نیز، جوانان جندالله هستند. والسلام.
نگارخانه تصاویر
پانویس
- ردهها