شهید نریمان خلیلی: تفاوت بین نسخهها
Barkhordari (بحث | مشارکتها) |
|||
(۳ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات افراد نظامی | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | ||
|نام فرد = نریمان خلیلی | |نام فرد = نریمان خلیلی | ||
− | |تصویر = | + | |تصویر = m7.jpg |
|توضیح تصویر = | |توضیح تصویر = | ||
|ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
|دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
|تولد = هشترود[[زادروزهای|1339/10/10]] | |تولد = هشترود[[زادروزهای|1339/10/10]] | ||
− | |شهادت = شلمچه[[الگو:شهدای 22فروردین|1366/01/22]] | + | |شهادت = خرمشهر-شلمچه[[الگو:شهدای 22فروردین|1366/01/22]] |
|وفات = | |وفات = | ||
|مرگ = | |مرگ = | ||
− | |محل شهادت = [[خوزستان | + | |محل شهادت = [[خوزستان]] |
− | |محل دفن = قزوین- | + | |محل دفن = قزوین-گلزارشهدای الوند |
|مفقود = | |مفقود = | ||
|جانباز = | |جانباز = | ||
سطر ۳۲: | سطر ۳۲: | ||
==زندگي نامه== | ==زندگي نامه== | ||
− | خلیلی ، نریمان : دهم دی ۱۳۳۹ ، در شهر هشترود به دنیا آمد. پدرش رستم، کارگر بود و مادرش گللر نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و دوم فروردین ۱۳۶۶ ، در شلمچه به شهادت رسید . پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۴ پس از تفحص در شهر الوند تابعه شهر قزوین به خاک سپرده شد. | + | خلیلی ، نریمان : دهم دی ۱۳۳۹ ، در شهر [[هشترود]] به دنیا آمد. پدرش رستم، کارگر بود و مادرش گللر نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت . بیست و دوم فروردین ۱۳۶۶ ، در [[شلمچه]] به [[شهادت]] رسید . پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۴ پس از [[تفحص]] در شهر الوند تابعه شهر [[قزوین]] به خاک سپرده شد. |
==وصيت نامه== | ==وصيت نامه== | ||
− | شهید نریمان خلیلی : پدر بزرگوار و مادر مهربان و خواهران گرامی ! قبل از همه چیز از تمام اهل خانواده نسبت به اخلاق و رفتار و عمل این جانب -که زمانی در پیش شما بودم و با هم زندگی می کردیم - خدای ناکرده اگر از گفته هایتان و فرمان تان سرپیچی کرده باشم، ضمن بخشش از شما، حلالیت می طلبم و بعد از حلالیت، باید بگویم که برای هر مسلمانی واجب است از امر و فرمان الهی سرپیچی و خدای نکرده کوتاهی نکند؛ بنابراین بر ما واجب بود که در این موقعیت حساس در سرنوشت جنگ تحمیلی شرکت کرده و شریک باشیم و این جانب هم در این مورد یک قدم کوچ کی برداشته ام و امیدوارم به خواست خداوند شربت شهادت را بنوشم. ...و سفارشم این است که هیچ گونه درباره ی این جانب نگران و یا ناراحت نباشید؛ بلکه برعکس شاد و خرم باشید، حتی افتخار هم باید بکنید؛ چرا که این سعادت را همه کس ندارند که از چنین خانواده ها گلچین شوند و امیدوارم همین طوری که در پیشگاه خداوند سربلند می باشید، در بین مردم شهیدپرور، خصوصاً در پیش دوستان و آشنایان و حتی پیش دشمنان جمهوری اسلامی هم شاد و سربلند باشید . امروز، ما مسلمان ها باید از خداوند و از پیغمبران و دوازده امام و از مراجع تقلی دمان و از رهبران دینی و اسلامی اطاعت کامل کنیم که سرپیچی از آن ها سرپیچی از اسلام است. خلاصه ی کلام اینکه خود را در مقابل شما بزرگان، پدر و مادرم، نسبت به اطاعت نکردن از شما و عدم توجه به هدف های شما، در پیشگاه خداوند مقصر می دانم و آن طوری که باید به شما خدمت می کردم، متأسفانه نتوانستم بکنم و مطیع فرمان تان نبودم که امیدوارم مرا ببخشید . ...و اما خانواده ی خودم! ضمن سلام و آرزوی موفقیت برای شما، امیدوارم طی دورانی که با هم بودیم اگر از این جانب اخلاق و رفتار ناخوشایندی احساس نمودید و گاهی اوقات اگر از من رنجیده شُدید، امیدوارم مرا ببخشید و دیگر این که موقع آمدن به جبهه نتوانستم خداحافظی کنم و حلالیت بطلبم؛ ولی از فاصله های دور امیدوارم این بنده ی حقیر را حلال کنید و در تحویل دادن بچه هایی اسلامی به جامعه، کوشا باشید . ۱ (۱۲۷۵۴۲۷) نریمان خلیلی ۳۰/۱۱/۶۵.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2394 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> | + | [[شهید نریمان خلیلی]] : پدر بزرگوار و مادر مهربان و خواهران گرامی ! قبل از همه چیز از تمام اهل خانواده نسبت به اخلاق و رفتار و عمل این جانب -که زمانی در پیش شما بودم و با هم زندگی می کردیم - خدای ناکرده اگر از گفته هایتان و فرمان تان سرپیچی کرده باشم، ضمن بخشش از شما، حلالیت می طلبم و بعد از حلالیت، باید بگویم که برای هر مسلمانی واجب است از امر و فرمان الهی سرپیچی و خدای نکرده کوتاهی نکند؛ بنابراین بر ما واجب بود که در این موقعیت حساس در سرنوشت [[جنگ تحمیلی]] شرکت کرده و شریک باشیم و این جانب هم در این مورد یک قدم کوچ کی برداشته ام و امیدوارم به خواست خداوند شربت [[شهادت]] را بنوشم. ...و سفارشم این است که هیچ گونه درباره ی این جانب نگران و یا ناراحت نباشید؛ بلکه برعکس شاد و خرم باشید، حتی افتخار هم باید بکنید؛ چرا که این سعادت را همه کس ندارند که از چنین خانواده ها گلچین شوند و امیدوارم همین طوری که در پیشگاه خداوند سربلند می باشید، در بین مردم شهیدپرور، خصوصاً در پیش دوستان و آشنایان و حتی پیش دشمنان [[جمهوری]] [[اسلامی]] هم شاد و سربلند باشید . امروز، ما مسلمان ها باید از خداوند و از پیغمبران و دوازده امام و از مراجع تقلی دمان و از رهبران دینی و اسلامی اطاعت کامل کنیم که سرپیچی از آن ها سرپیچی از اسلام است. خلاصه ی کلام اینکه خود را در مقابل شما بزرگان، پدر و مادرم، نسبت به اطاعت نکردن از شما و عدم توجه به هدف های شما، در پیشگاه خداوند مقصر می دانم و آن طوری که باید به شما خدمت می کردم، متأسفانه نتوانستم بکنم و مطیع فرمان تان نبودم که امیدوارم مرا ببخشید . ...و اما خانواده ی خودم! ضمن سلام و آرزوی موفقیت برای شما، امیدوارم طی دورانی که با هم بودیم اگر از این جانب اخلاق و رفتار ناخوشایندی احساس نمودید و گاهی اوقات اگر از من رنجیده شُدید، امیدوارم مرا ببخشید و دیگر این که موقع آمدن به [[جبهه]] نتوانستم خداحافظی کنم و حلالیت بطلبم؛ ولی از فاصله های دور امیدوارم این بنده ی حقیر را حلال کنید و در تحویل دادن بچه هایی اسلامی به جامعه، کوشا باشید . ۱ (۱۲۷۵۴۲۷) نریمان خلیلی ۳۰/۱۱/۶۵.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2394 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
+ | |||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:نریمان_خلیلی}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان آذربایجان شرقی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان هشترود]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۰
نریمان خلیلی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | هشترود1339/10/10 |
شهادت | خرمشهر-شلمچه1366/01/22 |
محل دفن | قزوین-گلزارشهدای الوند |
سمتها | بسیجی |
تحصیلات | پایان دوره ابتدایی |
شغل | کارگر |
محتویات
زندگي نامه
خلیلی ، نریمان : دهم دی ۱۳۳۹ ، در شهر هشترود به دنیا آمد. پدرش رستم، کارگر بود و مادرش گللر نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و دوم فروردین ۱۳۶۶ ، در شلمچه به شهادت رسید . پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۴ پس از تفحص در شهر الوند تابعه شهر قزوین به خاک سپرده شد.
وصيت نامه
شهید نریمان خلیلی : پدر بزرگوار و مادر مهربان و خواهران گرامی ! قبل از همه چیز از تمام اهل خانواده نسبت به اخلاق و رفتار و عمل این جانب -که زمانی در پیش شما بودم و با هم زندگی می کردیم - خدای ناکرده اگر از گفته هایتان و فرمان تان سرپیچی کرده باشم، ضمن بخشش از شما، حلالیت می طلبم و بعد از حلالیت، باید بگویم که برای هر مسلمانی واجب است از امر و فرمان الهی سرپیچی و خدای نکرده کوتاهی نکند؛ بنابراین بر ما واجب بود که در این موقعیت حساس در سرنوشت جنگ تحمیلی شرکت کرده و شریک باشیم و این جانب هم در این مورد یک قدم کوچ کی برداشته ام و امیدوارم به خواست خداوند شربت شهادت را بنوشم. ...و سفارشم این است که هیچ گونه درباره ی این جانب نگران و یا ناراحت نباشید؛ بلکه برعکس شاد و خرم باشید، حتی افتخار هم باید بکنید؛ چرا که این سعادت را همه کس ندارند که از چنین خانواده ها گلچین شوند و امیدوارم همین طوری که در پیشگاه خداوند سربلند می باشید، در بین مردم شهیدپرور، خصوصاً در پیش دوستان و آشنایان و حتی پیش دشمنان جمهوری اسلامی هم شاد و سربلند باشید . امروز، ما مسلمان ها باید از خداوند و از پیغمبران و دوازده امام و از مراجع تقلی دمان و از رهبران دینی و اسلامی اطاعت کامل کنیم که سرپیچی از آن ها سرپیچی از اسلام است. خلاصه ی کلام اینکه خود را در مقابل شما بزرگان، پدر و مادرم، نسبت به اطاعت نکردن از شما و عدم توجه به هدف های شما، در پیشگاه خداوند مقصر می دانم و آن طوری که باید به شما خدمت می کردم، متأسفانه نتوانستم بکنم و مطیع فرمان تان نبودم که امیدوارم مرا ببخشید . ...و اما خانواده ی خودم! ضمن سلام و آرزوی موفقیت برای شما، امیدوارم طی دورانی که با هم بودیم اگر از این جانب اخلاق و رفتار ناخوشایندی احساس نمودید و گاهی اوقات اگر از من رنجیده شُدید، امیدوارم مرا ببخشید و دیگر این که موقع آمدن به جبهه نتوانستم خداحافظی کنم و حلالیت بطلبم؛ ولی از فاصله های دور امیدوارم این بنده ی حقیر را حلال کنید و در تحویل دادن بچه هایی اسلامی به جامعه، کوشا باشید . ۱ (۱۲۷۵۴۲۷) نریمان خلیلی ۳۰/۱۱/۶۵.[۱]