شهید پرویز محمد بیگی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۲ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۳۰: سطر ۳۰:
 
}}
 
}}
  
زندگی نامه
+
==زندگی نامه==
 
محمدبیگی، پرویز: چهارم خرداد ۱۳۴۱، در روستای ورسج از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش مطلب (فوت۱۳۵۶) و مادرش راحله نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. [[پاسدار]] بود. ازدواج کرد. بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴، در [[اروندرود]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به [[شهادت]] رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
 
محمدبیگی، پرویز: چهارم خرداد ۱۳۴۱، در روستای ورسج از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش مطلب (فوت۱۳۵۶) و مادرش راحله نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. [[پاسدار]] بود. ازدواج کرد. بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴، در [[اروندرود]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به [[شهادت]] رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
  
سطر ۳۶: سطر ۳۶:
 
شهید، پرویز مُحمّدبیگی: من بنا به فرمان خداوند و بنا به مسؤولیتی که داشتم، برای رضای خدا و برای نابودی دشمنان [[اسلام]] به [[جنگ]] کفار رفتم تا بتوانم کمکی به اسلام کرده باشم. ای برادر عزیزم! اگر من [[شهید]] شدم، خانواده را به تو می سپارم و از شما می خواهم راه من و شهیدان را ادامه ده ی. ای ملت شهیدپرور و ای اسلامیان! بخروشید و خدا را از خود راضی و خشنود کنید. مادر عزیزم! من از شما می خواهم مرا ببخشی؛ چون ممکن است دیگر همدیگر را نبینیم. اگر من به یاری خدا شهید شدم، حاضر نیستم برای مراسم من خرج تراشی کنی. ای جوانان! همه در برابر ملت های تحت ستم [[فلسطین]]، [[لبنان]] و [[عراق]] مسؤولید. برخیزید و بکوشید تا -به یاری الله- آن ها را از زیر یوغ چپاول گران نجات دهید. خواهرم! حجابت و برادر! نگاهت را حفظ کن.۱ (۱۶۶۷۳۳۱) پرویز مُحمّدبیگی ۰۷/۰۸/۱۳۶۴
 
شهید، پرویز مُحمّدبیگی: من بنا به فرمان خداوند و بنا به مسؤولیتی که داشتم، برای رضای خدا و برای نابودی دشمنان [[اسلام]] به [[جنگ]] کفار رفتم تا بتوانم کمکی به اسلام کرده باشم. ای برادر عزیزم! اگر من [[شهید]] شدم، خانواده را به تو می سپارم و از شما می خواهم راه من و شهیدان را ادامه ده ی. ای ملت شهیدپرور و ای اسلامیان! بخروشید و خدا را از خود راضی و خشنود کنید. مادر عزیزم! من از شما می خواهم مرا ببخشی؛ چون ممکن است دیگر همدیگر را نبینیم. اگر من به یاری خدا شهید شدم، حاضر نیستم برای مراسم من خرج تراشی کنی. ای جوانان! همه در برابر ملت های تحت ستم [[فلسطین]]، [[لبنان]] و [[عراق]] مسؤولید. برخیزید و بکوشید تا -به یاری الله- آن ها را از زیر یوغ چپاول گران نجات دهید. خواهرم! حجابت و برادر! نگاهت را حفظ کن.۱ (۱۶۶۷۳۳۱) پرویز مُحمّدبیگی ۰۷/۰۸/۱۳۶۴
 
<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1387 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و ۳۰۰۰شهید استان قزوین] </ref>
 
<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1387 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و ۳۰۰۰شهید استان قزوین] </ref>
 +
==نگارخانه تصاویر==
 +
<gallery>
 +
 +
Image:پرویز24.jpg
 +
Image:پرویز 1.jpg
 +
Image:پرویز.jpg
 +
Image:پرویز2.jpg
 +
Image:پرویز23.jpg
 +
 +
</gallery>
 +
 +
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references/>
 
<references/>
 
== رده‌ها ==
 
== رده‌ها ==
{{ترتیب‌پیش‌فرض:شهید پرویز محمد بیگی}}
+
{{ترتیب‌پیش‌فرض:شهید پرویز محمد بیگی}}
 +
[[رده: شهدا]]
 
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 
[[رده: شهدای ایران]]
 
[[رده: شهدای ایران]]
 
[[رده: شهدای استان قزوین]]
 
[[رده: شهدای استان قزوین]]
[[رده: شهدای شهرستان قزوین]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۳۱

پرویز محمد بیگی
A12.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد تاکستان ، روستای ورسج1341/03/04
شهادت ایران،خوزستان،اروند رود1364/11/26
محل دفن گلزار شهداى تاکستان،روستای ورسج
تحصیلات پنجم ابتدایی
شغل پاسدار


زندگی نامه

محمدبیگی، پرویز: چهارم خرداد ۱۳۴۱، در روستای ورسج از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش مطلب (فوت۱۳۵۶) و مادرش راحله نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. پاسدار بود. ازدواج کرد. بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

وصیت نامه شهید، پرویز مُحمّدبیگی: من بنا به فرمان خداوند و بنا به مسؤولیتی که داشتم، برای رضای خدا و برای نابودی دشمنان اسلام به جنگ کفار رفتم تا بتوانم کمکی به اسلام کرده باشم. ای برادر عزیزم! اگر من شهید شدم، خانواده را به تو می سپارم و از شما می خواهم راه من و شهیدان را ادامه ده ی. ای ملت شهیدپرور و ای اسلامیان! بخروشید و خدا را از خود راضی و خشنود کنید. مادر عزیزم! من از شما می خواهم مرا ببخشی؛ چون ممکن است دیگر همدیگر را نبینیم. اگر من به یاری خدا شهید شدم، حاضر نیستم برای مراسم من خرج تراشی کنی. ای جوانان! همه در برابر ملت های تحت ستم فلسطین، لبنان و عراق مسؤولید. برخیزید و بکوشید تا -به یاری الله- آن ها را از زیر یوغ چپاول گران نجات دهید. خواهرم! حجابت و برادر! نگاهت را حفظ کن.۱ (۱۶۶۷۳۳۱) پرویز مُحمّدبیگی ۰۷/۰۸/۱۳۶۴ [۱]

نگارخانه تصاویر


پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و ۳۰۰۰شهید استان قزوین

رده‌ها