شهیداحمد حاجیوند الیاسی: تفاوت بین نسخهها
(صفحه را خالی کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | ||
+ | |نام فرد = احمد حاجیوند الیاسی | ||
+ | |تصویر = Ahmad-hajivandelyasi.jpg | ||
+ | |توضیح تصویر = | ||
+ | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
+ | |شهرت = | ||
+ | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
+ | |تولد = | ||
+ | |شهادت = | ||
+ | |وفات = | ||
+ | |مرگ = | ||
+ | |محل دفن = | ||
+ | |مفقود = | ||
+ | |جانباز = | ||
+ | |اسارت = | ||
+ | |نیرو = | ||
+ | |یگانهای خدمت = | ||
+ | |طول خدمت = | ||
+ | |درجه = | ||
+ | |سمتها = | ||
+ | |جنگها = | ||
+ | |نشانهای لیاقت = | ||
+ | |عملیات = | ||
+ | |فعالیتها = | ||
+ | |تحصیلات = | ||
+ | |تخصصها = | ||
+ | |شغل = | ||
+ | |خانواده = | ||
+ | }} | ||
+ | |||
+ | شهید احمد حاجیوند الیاسی | ||
+ | ==وصیت نامه== | ||
+ | بسم رب الوفا و رب اشهدا و رب الصدیقین | ||
+ | پدر و مادر عزیزتر از جانم سلام؛ | ||
+ | خیلی شرمنده ام که اینقدر اذیتتان کردم و بی خبر رفتم. | ||
+ | بار اول که خواستم با اجازه برم، نذاشتید، دیگه این بار ترجیح دادم بی سر و صدا برم برای نابودی کافرهای [[تکفیری]] ،[[وهابی]] ،[[داعش]] و [[النصره]] و یهودی های خبیث. | ||
+ | در شرایطی که جهان اسلام و علی الخصوص و محور مقاومت به رهبری ایران اسلامی و هدایت امام خامنه ای عزیز در میدان مبارزه با باطل قرار گرفته است و هر چند روزی عده ای از برادران دینی و هم وطنم در دفاع از امت های مظلوم در سوریه و عراق و علی الخصوص یمن به شهات می رسند، ننگم آمد و در این راه نروم و بمانم. | ||
+ | من که در دو دهه از عمرم با ذکر یا حسین (ص) رشد و نمو یافته ام، حق بود با سر برای این راه تلاش کنم نه با دست و پا. پدر و مادرم عزیزم، در ایامی که از عمرم گذشت، شاید شما توقع جبرانی نداشتید، ولی من هم هیچ کاری برای آسایش و نیکی به شما، آن گونه که شایسته شماست، انجام نداده ام و همیشه ی خدا شرمنده ی شما بودم و هستم. | ||
+ | امیدوارم حالا که توفیق شد و لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب (ص) در میدان جنگ به دین و اسلام ناب محمدی (ص) و علوی پیدا کرده ام، خداوند به حرمت عمه ی سادات توفیق دهد اگر ذره ای ثواب نصیبم شد، آن را هدیه ی فرزند بی معرفتتان به شما قرار دهند و اگر لیاقت شهادت پیدا نمودم، خداوند این اندک آبرو را شفاعت دنیا و آخرت روشن و صادقانه ی شما برای مراتب عالی تر زندگی قرار دهند. | ||
+ | پس بی طاقت نباشید و بی صبری نکنید که خداوند خود نگهدار رزمندگان است. | ||
+ | خواهران و برادرانم؛ | ||
+ | شما نیز بی طاقت نباشید. این بهترین راه بشریت هست، خوشحال باشید و برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنید و آنها را یاری نمایید، حتی اگر با یک صلوات. | ||
+ | مرا حلال کنید... | ||
+ | شوق این راه، لحظه ای آرامم نگذاشت و به هزاران زحمت موافقت اعزام را گرفتم. | ||
+ | شما را به اطاعت مطلق از فرمان رهبر انقلاب دعوت می کنم سرباز ولایت مطلقه ی فقیه باشید که پشت سر رهبر بودن افتخار دارد؛ سربازی رهبری، امام زمان (عج) را در پی دارد. | ||
+ | خواهرانم، تلاش کنید نشر دهندگان حجاب و حیاء زینبی و فاطمی باشید و فرزندان ولایی تربیت کنید. | ||
+ | همه مرا حلال کنید. راستی که شهدا قدرشان به اندازه ی ایمانشان بوده است اما امثال من بدبخت به اندازه ی امکانات در دستم. شرمنده که برایتان برادری خاص نبودم. | ||
+ | دعا برای همه ی رزمندگان را فراموش نکنید که این راه، عشق من بوده و عشق، جگر می خواهد.1<ref>[https://www.google.com/search?q=شهید+احمد+حاجیوند+الیاسی&oq=شهید+احمد+حاجیوند+الیاسی&aqs=chrome..69i57j0l3j69i60.4001j0j4&client=ms-android-huawei&sourceid=chrome-mobile&ie=UTF-8 سایت نوید شاهد]</ref> | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ ۷ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۰۷:۰۷
احمد حاجیوند الیاسی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
شهید احمد حاجیوند الیاسی
وصیت نامه
بسم رب الوفا و رب اشهدا و رب الصدیقین پدر و مادر عزیزتر از جانم سلام؛ خیلی شرمنده ام که اینقدر اذیتتان کردم و بی خبر رفتم. بار اول که خواستم با اجازه برم، نذاشتید، دیگه این بار ترجیح دادم بی سر و صدا برم برای نابودی کافرهای تکفیری ،وهابی ،داعش و النصره و یهودی های خبیث. در شرایطی که جهان اسلام و علی الخصوص و محور مقاومت به رهبری ایران اسلامی و هدایت امام خامنه ای عزیز در میدان مبارزه با باطل قرار گرفته است و هر چند روزی عده ای از برادران دینی و هم وطنم در دفاع از امت های مظلوم در سوریه و عراق و علی الخصوص یمن به شهات می رسند، ننگم آمد و در این راه نروم و بمانم. من که در دو دهه از عمرم با ذکر یا حسین (ص) رشد و نمو یافته ام، حق بود با سر برای این راه تلاش کنم نه با دست و پا. پدر و مادرم عزیزم، در ایامی که از عمرم گذشت، شاید شما توقع جبرانی نداشتید، ولی من هم هیچ کاری برای آسایش و نیکی به شما، آن گونه که شایسته شماست، انجام نداده ام و همیشه ی خدا شرمنده ی شما بودم و هستم. امیدوارم حالا که توفیق شد و لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب (ص) در میدان جنگ به دین و اسلام ناب محمدی (ص) و علوی پیدا کرده ام، خداوند به حرمت عمه ی سادات توفیق دهد اگر ذره ای ثواب نصیبم شد، آن را هدیه ی فرزند بی معرفتتان به شما قرار دهند و اگر لیاقت شهادت پیدا نمودم، خداوند این اندک آبرو را شفاعت دنیا و آخرت روشن و صادقانه ی شما برای مراتب عالی تر زندگی قرار دهند. پس بی طاقت نباشید و بی صبری نکنید که خداوند خود نگهدار رزمندگان است. خواهران و برادرانم؛ شما نیز بی طاقت نباشید. این بهترین راه بشریت هست، خوشحال باشید و برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنید و آنها را یاری نمایید، حتی اگر با یک صلوات. مرا حلال کنید... شوق این راه، لحظه ای آرامم نگذاشت و به هزاران زحمت موافقت اعزام را گرفتم. شما را به اطاعت مطلق از فرمان رهبر انقلاب دعوت می کنم سرباز ولایت مطلقه ی فقیه باشید که پشت سر رهبر بودن افتخار دارد؛ سربازی رهبری، امام زمان (عج) را در پی دارد. خواهرانم، تلاش کنید نشر دهندگان حجاب و حیاء زینبی و فاطمی باشید و فرزندان ولایی تربیت کنید. همه مرا حلال کنید. راستی که شهدا قدرشان به اندازه ی ایمانشان بوده است اما امثال من بدبخت به اندازه ی امکانات در دستم. شرمنده که برایتان برادری خاص نبودم. دعا برای همه ی رزمندگان را فراموش نکنید که این راه، عشق من بوده و عشق، جگر می خواهد.1[۱]