شهید محمد حسن گندمگون: تفاوت بین نسخهها
سطر ۵۷: | سطر ۵۷: | ||
[[رده: شهدای دفاع مقدس]] | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
[[رده: شهدای ایران]] | [[رده: شهدای ایران]] | ||
− | [[رده: شهدای استان | + | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] |
[[رده: شهدای شهرستان گناباد]] | [[رده: شهدای شهرستان گناباد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۵۸
محمدحسنگندمگون | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | گناباد |
شهادت | 1365/06/10 |
سمتها | تیربارچیـ ادوات |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:عباس |
کد شهید: 6531799 تاریخ تولد : نام : محمدحسن محل تولد : گناباد نام خانوادگی : گندمگون تاریخ شهادت : 1365/06/10 نام پدر : عباس مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : تیربارچیـ ادوات گلزار :
خاطرات
- موضوع خواب و روياي شهيد
به یاد دارم زمانی که برادرم محمدحسن قصد رفتن به جبهه را داشت خوابی که دیده بود برای ما نقل کرد و گفت: در خواب دیدم که موقع رفتن تمام اقوام و دوستان دور هم جمع هستند و من در بین آنها هستم که ناگهان به صورت کبوتری در آمده و به آسمان پر کشیدم و به سوی آسمان پرواز کردم و آن قدر بالا رفتم که دیگر آن ها را ندیدم و در ادامه ی حرفهایش گفت: من این بار آخری است که به جبهه می روم و دیگر بر نمی گردم و ان شاءالله به شهادت می رسم. راوی اکبر گندمگون
- موضوع خواب و روياي شهيد
یادم هست آخرین باری که برادرم محمدحسن به مرخصی آمده بود خوابی دیده بود که به ما می گفت: من این بار که به جبهه بروم بر نخواهم گشت و شهید می شوم. من به او گفتم: مرگ و زندگی انسان دست خداست و هر موقع که او صلاح بداند مرگ به سراغ انسان می آید. ان شاءالله شما سربازی ات را تمام می کنی و به خانه باز می گردی، او در جواب من گفت: به من الهام شده که به شهادت می رسم و شما باید افتخار کنید که برادرتان را در راه خدا تقدیم می کنید. بعد از این که مرخصی اش تمام شد و به جبهه رفت طولی نکشید که خبر شهادت او را برای ما آوردند. راوی شهربانو گندمگون [۱]