شهیدابراهیم گشتاسبی: تفاوت بین نسخهها
Mirdadi9705 (بحث | مشارکتها) |
Kheyri9803 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
شهید [[ابراهیم گشتاسبی]] فرزند مرحوم گشتاسب در سال [[1344]] شمسی دیده به جهان گشود.دوران طفولیت و نوجوانی را در خانه زیر نظر پدر و مادر سپری نمود.دوران ابتدائی را در روستای محل زادگاه و زندگی اش روستای شیر بیم گذراند چون روستا مدرسه راهنمائی نداشت جهت ادامه تحصیل دوران راهنمائی به روستی؟؟؟ سیاه عازم و ادامه تحصیل داد ولی به علت فقر مالی و همکاری و مساعدت در امر هزینه خانواده همراه پدرش که به شغل استادی مشغول بود همراه شد. شهید طبعی شوخ و روحیه ای شاداب داشت و در عصر هر روز به علت سختی کار و زحمات کشیده شده روزانه هر کس استراحت می کرد ولی شهید به خانه فامیل ها و اهالی روستا که فقیر بودند و کارهای فنی داشتند می پرداخت.همه او را دوست داشتند. در میان مردم محبوبیتی عجیب داشت قبل از ایام سربازی یک بار به مدت چهار ماه به صورت بسیجی عازم جبهه کردستان شد و در جنگ های چریکی با دموکراتها جنگید و وقتی به سن بیست سالگی رسید و ایام اعزام به سربازی وی فرا رسید به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. در صورتی که همیشه اظهار می داشت که قبلا و داوطلبانه به جبهه برود.ولی چون فرزند ارشد خانواده بود و بعد از سپری که متولد شده و از بین رفته بود وی متولدشده بود و عزیز خانواده بود پدر و مادرش از رفتن داوطلبانه به جبهه؟؟؟ منع می کردند.زیرا پدرش نیز تنها فرزند سومار هرگاه دشمن بعثی پیدا می شد [[شهید]] ابراهیم را اطلاع می دادند [[شهید]] هم به همرزمانش علامت می داد و می پرسید کجای او را نشانه بگیرم. همرزمان هر کجا را که می گفتند همانجا را نشانه می گرفت و عراقی بعثی را به هلاکت می رساند. به هر حال [[شهید]] بعد از انجام یازده ماه از خدمت سربازی خود در سال 1365 در [[جبهه]] [[سومار]] به دست بعثی های عراقی به درجه رفیع [[شهادت]] نائل گردید. | شهید [[ابراهیم گشتاسبی]] فرزند مرحوم گشتاسب در سال [[1344]] شمسی دیده به جهان گشود.دوران طفولیت و نوجوانی را در خانه زیر نظر پدر و مادر سپری نمود.دوران ابتدائی را در روستای محل زادگاه و زندگی اش روستای شیر بیم گذراند چون روستا مدرسه راهنمائی نداشت جهت ادامه تحصیل دوران راهنمائی به روستی؟؟؟ سیاه عازم و ادامه تحصیل داد ولی به علت فقر مالی و همکاری و مساعدت در امر هزینه خانواده همراه پدرش که به شغل استادی مشغول بود همراه شد. شهید طبعی شوخ و روحیه ای شاداب داشت و در عصر هر روز به علت سختی کار و زحمات کشیده شده روزانه هر کس استراحت می کرد ولی شهید به خانه فامیل ها و اهالی روستا که فقیر بودند و کارهای فنی داشتند می پرداخت.همه او را دوست داشتند. در میان مردم محبوبیتی عجیب داشت قبل از ایام سربازی یک بار به مدت چهار ماه به صورت بسیجی عازم جبهه کردستان شد و در جنگ های چریکی با دموکراتها جنگید و وقتی به سن بیست سالگی رسید و ایام اعزام به سربازی وی فرا رسید به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. در صورتی که همیشه اظهار می داشت که قبلا و داوطلبانه به جبهه برود.ولی چون فرزند ارشد خانواده بود و بعد از سپری که متولد شده و از بین رفته بود وی متولدشده بود و عزیز خانواده بود پدر و مادرش از رفتن داوطلبانه به جبهه؟؟؟ منع می کردند.زیرا پدرش نیز تنها فرزند سومار هرگاه دشمن بعثی پیدا می شد [[شهید]] ابراهیم را اطلاع می دادند [[شهید]] هم به همرزمانش علامت می داد و می پرسید کجای او را نشانه بگیرم. همرزمان هر کجا را که می گفتند همانجا را نشانه می گرفت و عراقی بعثی را به هلاکت می رساند. به هر حال [[شهید]] بعد از انجام یازده ماه از خدمت سربازی خود در سال 1365 در [[جبهه]] [[سومار]] به دست بعثی های عراقی به درجه رفیع [[شهادت]] نائل گردید. | ||
یادش گرامی و اجرش با خدا باد<ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/23219 سایت شهدای ارتش]</ref> | یادش گرامی و اجرش با خدا باد<ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/23219 سایت شهدای ارتش]</ref> | ||
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | |||
+ | Image:1644460KAKA001-001.jpg | ||
+ | Image:1644460KAKA002-001.jpg | ||
+ | Image:1644460KAKA003-001.jpg | ||
+ | Image:1786476KAKA001-001.jpg | ||
+ | |||
+ | </gallery> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۶ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۴۱
شهید ابراهیم گشتاسبی تاریخ تولد :1344/02/12 تاریخ شهادت : 1366/07/28 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :فارس - ممسنی - شیربم
زندگینامه
بسمه تعالی شهید ابراهیم گشتاسبی فرزند مرحوم گشتاسب در سال 1344 شمسی دیده به جهان گشود.دوران طفولیت و نوجوانی را در خانه زیر نظر پدر و مادر سپری نمود.دوران ابتدائی را در روستای محل زادگاه و زندگی اش روستای شیر بیم گذراند چون روستا مدرسه راهنمائی نداشت جهت ادامه تحصیل دوران راهنمائی به روستی؟؟؟ سیاه عازم و ادامه تحصیل داد ولی به علت فقر مالی و همکاری و مساعدت در امر هزینه خانواده همراه پدرش که به شغل استادی مشغول بود همراه شد. شهید طبعی شوخ و روحیه ای شاداب داشت و در عصر هر روز به علت سختی کار و زحمات کشیده شده روزانه هر کس استراحت می کرد ولی شهید به خانه فامیل ها و اهالی روستا که فقیر بودند و کارهای فنی داشتند می پرداخت.همه او را دوست داشتند. در میان مردم محبوبیتی عجیب داشت قبل از ایام سربازی یک بار به مدت چهار ماه به صورت بسیجی عازم جبهه کردستان شد و در جنگ های چریکی با دموکراتها جنگید و وقتی به سن بیست سالگی رسید و ایام اعزام به سربازی وی فرا رسید به خدمت مقدس سربازی اعزام شد. در صورتی که همیشه اظهار می داشت که قبلا و داوطلبانه به جبهه برود.ولی چون فرزند ارشد خانواده بود و بعد از سپری که متولد شده و از بین رفته بود وی متولدشده بود و عزیز خانواده بود پدر و مادرش از رفتن داوطلبانه به جبهه؟؟؟ منع می کردند.زیرا پدرش نیز تنها فرزند سومار هرگاه دشمن بعثی پیدا می شد شهید ابراهیم را اطلاع می دادند شهید هم به همرزمانش علامت می داد و می پرسید کجای او را نشانه بگیرم. همرزمان هر کجا را که می گفتند همانجا را نشانه می گرفت و عراقی بعثی را به هلاکت می رساند. به هر حال شهید بعد از انجام یازده ماه از خدمت سربازی خود در سال 1365 در جبهه سومار به دست بعثی های عراقی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. یادش گرامی و اجرش با خدا باد[۱]