شهید مهدی علی سواری: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳۸: | سطر ۳۸: | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | [[ | + | [[شهید مهدی علی سواری]] : خدایا ! تو را شُکر می کنم که این توفیق را به منِ ناتوان دادی تا بتوانم در راه رضای تو گامی بردارم و عاشق معشوقم - که همانا [[شهادت]] در راه خودت است - شَوم و من نمی دانم چگونه این نعمت را شُکر کنم که همان نعمتی را که به آقا [[امام حسین(ع)]] داده بودی، به من روسیاه هم عنایت کردی؟ ! پدر عزیزم ! اولین خواهشی که از شما دارم این است که مرا ببخشی و از جُرم و خطاهای من بگذری - ان شاء الله - خدا اَجری عظیم به شما عنایت کند . اولین وظیفه ای که یک پدر [[شهید]] دارد این است که روحیه ی خود را از دست ندهد و ایمان خود را حفظ کند و با دادن یک فرزند، سست و بدبین به [[انقلاب]] نشود و هم چون حسین ( ع ) و اکثر پدران [[شهدای ایران]] ، صبور و مقاوم باشد و به گفته این و آن گوش نکند و با عمل های خود، دوست را ناراحت و دشمن را شاد نکند . ... و اما پدر عزیز ! امیدوارم ادامه دهنده ی راه من و شهدای دیگر باشی و خدا به شما - ان شاء الله - توفیقِ نکردن معصیت و انجام دادن وظایف و واجباتْ را عنایت کند . مادر ! وقتی من مرخصی آمدم، موقع برگشتْ از شما طلب کردم مرا ببخشی؛ اما شما گریه کردی و جواب مرا ندادی . من هم به ناراحت شدن شما راضی نشدم و دیگر بر خواسته ام تکیه نکردم؛ ولی الآن از شما عاجزانه طلب دارم که مرا حلال کنی و برای کارهای ناپسندی که - برابر زحماتی که شما برایم کشیده بودی - کرده ام، مرا ببخشی . مبادا با [[شهید]] شدن من روحیه ی خود را از دست بدهی و از ایمان خود کم کنی . مادرم ! باید بعد از [[شهید]] شدنم، ایمانت قوی تر و روحیه ات عالی تر گردد و هم چون [[زینب ( س )]] مقاوم باشی و استقامت کنی . ... و اما درباره ی وضعیت دنیا : اولاً آن طور که خودتان خبر دارید، بنده یک طلبه بودم و خوشبختانه مال و منال ندارم و تمام دارایی من چند جلد کتاب است که اگر آن را برادرانم استفاده کردند، هیچ و اگر استفاده نکردند، به طلبه های دهات هدیه بدهید . (۱۵۳۲۷۸۸) مهدی علی سواری ت نامه<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1328 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و ۳۰۰۰شهید استان قزوین] </ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۰۴
مهدی علی سواری | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | تاکستان ، روستای شنستق سفلی 1348/06/01 |
شهادت | عراق ، بصره، فاو 1364/11/25 |
محل دفن | گلزار شهداى تاکستان،روستای شنستق سفلی |
سمتها | بسیجی |
تحصیلات | سطح دو حوزوی |
شغل | طلبه |
محتویات
زندگی نامه
علیسواری، مهدی : یکم شهریور ۱۳۴۸ ، در روستای شنستق سفلی از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد . پدرش علی، کارگری میکرد و مادرش طاهره نام داشت . تا پایان سطح دوم در حوزه علمیه درس خواند . طلبه بود . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴ ، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .
وصیت نامه
شهید مهدی علی سواری : خدایا ! تو را شُکر می کنم که این توفیق را به منِ ناتوان دادی تا بتوانم در راه رضای تو گامی بردارم و عاشق معشوقم - که همانا شهادت در راه خودت است - شَوم و من نمی دانم چگونه این نعمت را شُکر کنم که همان نعمتی را که به آقا امام حسین(ع) داده بودی، به من روسیاه هم عنایت کردی؟ ! پدر عزیزم ! اولین خواهشی که از شما دارم این است که مرا ببخشی و از جُرم و خطاهای من بگذری - ان شاء الله - خدا اَجری عظیم به شما عنایت کند . اولین وظیفه ای که یک پدر شهید دارد این است که روحیه ی خود را از دست ندهد و ایمان خود را حفظ کند و با دادن یک فرزند، سست و بدبین به انقلاب نشود و هم چون حسین ( ع ) و اکثر پدران شهدای ایران ، صبور و مقاوم باشد و به گفته این و آن گوش نکند و با عمل های خود، دوست را ناراحت و دشمن را شاد نکند . ... و اما پدر عزیز ! امیدوارم ادامه دهنده ی راه من و شهدای دیگر باشی و خدا به شما - ان شاء الله - توفیقِ نکردن معصیت و انجام دادن وظایف و واجباتْ را عنایت کند . مادر ! وقتی من مرخصی آمدم، موقع برگشتْ از شما طلب کردم مرا ببخشی؛ اما شما گریه کردی و جواب مرا ندادی . من هم به ناراحت شدن شما راضی نشدم و دیگر بر خواسته ام تکیه نکردم؛ ولی الآن از شما عاجزانه طلب دارم که مرا حلال کنی و برای کارهای ناپسندی که - برابر زحماتی که شما برایم کشیده بودی - کرده ام، مرا ببخشی . مبادا با شهید شدن من روحیه ی خود را از دست بدهی و از ایمان خود کم کنی . مادرم ! باید بعد از شهید شدنم، ایمانت قوی تر و روحیه ات عالی تر گردد و هم چون زینب ( س ) مقاوم باشی و استقامت کنی . ... و اما درباره ی وضعیت دنیا : اولاً آن طور که خودتان خبر دارید، بنده یک طلبه بودم و خوشبختانه مال و منال ندارم و تمام دارایی من چند جلد کتاب است که اگر آن را برادرانم استفاده کردند، هیچ و اگر استفاده نکردند، به طلبه های دهات هدیه بدهید . (۱۵۳۲۷۸۸) مهدی علی سواری ت نامه[۱]