شهید مهدی باکری
مهدی باکری | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | ۱۳۳۳/۰۱/۱۲ ، میاندوآب ، آذربایجان غربی |
شهادت | ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ، هورالعظیم |
مفقود | اروندرود |
جانباز | فتحالمبین، از ناحیه چشم الی بیتالمقدس، از ناحیه کمر رمضان، از ناحیه سینه |
نیرو | سپاه پاسداران |
یگانهای خدمت | لشگر ۳۱ عاشورا |
درجه | سرلشگر پاسدار |
سمتها | فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
عملیات | ثامنالائمه الی بیتالمقدس فتحالمبین رمضان مسلم بن عقیل والفجر مقدماتی والفجر ۱ والفجر ۲ والفجر ۴ خیبر بدر |
تحصیلات | مهندسی مکانیک |
شغل | شهردار |
خانواده | برادر: شهید علی باکری، شهید حمید باکری همسر: صفیه مدرس فرزندان: احسان، آسیه |
شهید مهدی باکری در دوازدهم فروردینماه ۱۳۳۳ در شهرستان میاندوآب به دنیا آمد. پدرش فیض الله نام داشت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و سپس وارد دانشگاه تبریز شد. در سال ۱۳۵۹ با صفیه مدرس ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر شد. فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا بود. بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۶۳، در هورالعظیم به شهادت رسید. پیکرش در اروندرود بر جای ماند.
زندگینامه
خاطرات
آثار
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
یا الله یا محمد (ص) یا علی (ع) یا فاطمه زهرا (س) یا حسن (ع) یا حسین (ع) یا علی (ع) یا محمد (ع) یا جعفر (ع) یا موسی (ع) یا علی (ع) یا محمد (ع) یا علی (ع) یا حسن (ع) یا حجة (عج) و شما ای ولیمان یا روح الله و شما ای پیروان صادق امام یا شهیدان.
خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالیکه سراپا گناه و معصیت، سراپا تقصیر و نا فرمانیام. گرچه از رحمت و بخشش تو نا امید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. میترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم.
یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالیکه از من راضی نباشی. ای وای که سیه روز خواهم بود. خدایا که چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی. هیهات که نفهمیدم. خون باید میشد و در رگهایم جریان مییافت و سلولهایم یا رب یا رب میگفت. خدایا قبولم کن. یا اباعبدالله شفاعت.
آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، ولی چه کنم تهیدستم، خدایا قبولم کن.
سلام بر روح خدا نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر. عصر ظلم و ستم عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعیاش.
عزیزانم اگر شبانه روز شکرگزار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده باز کم است.
آگاه باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسههای درونی و دنیا فریبی را شناخته و برحذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل تنها چارهساز ماست. ای عاشقان ابا عبدالله، بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونهها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نمائیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری بجا آورده باشیم.
وصیت به مادرم و خواهران و برادرهایم و فامیلهایم که بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست. به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب مقلد امام باشید. اهمیت زیاد به نماز و دعاها و مجالس یاد ابا عبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است.
همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همانگونه تربیت بدهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل، برای اسلام ببار آیند.
از همه کسانی که از من رنجیدهاند و حقی بر گردنم دارند طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناههای بسیار بیامرزد.
خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مهدی باکری
۱۳۶۳/۱/۲
نگارخانه
جستارهای وابسته
منابع