شهید محمدمهدی حکمت‌پور

محمدمهدی حکمت‌پور
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد ۱۳۴۱/۰۱/۲۲ ، جهرم ، فارس
شهادت ۱۳۶۵/۱۱/۰۷ ، شلمچه
نیرو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.png سپاه پاسداران
یگانهای خدمت لشگر ۳۳ المهدی (عج)
سمت‌ها فرمانده گردان لشگر ۳۳ المهدی
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
عملیات‌ بیت‌المقدس
آزادسازی خرمشهر
کربلای ۵
تحصیلات دیپلم


شهید محمدمهدی حکمت‌پور در بیست و دوم فروردین‌ماه ۱۳۴۰ در شهرستان فیروزآباد به دنیا آمد. پدرش غلام‌حسين نام داشت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند. فرمانده گردان لشگر ۳۳ المهدی (عج) بود. هفتم بهمن ماه ۱۳۶۵، در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسید. مزار او در گلستان فردوس زادگاهش قرار دارد.


زندگی‌نامه

خاطرات

آثار

وصیت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحيم با سلام و درود فراوان به پيشگاه امام عصر عج الله تعالى فرج و نايب بر حقش امام امت خمينى بت شكن و تمامى انبياء و اوصياء و علما اسلام و مردان صالح و درستكار و شهيدان بخون خفته و رزمندگان اسلام. چون موقع عمليات فرا رسيده لازم دانستم سخنى و وصيتى با عزيزان بزرگوار مخصوصا خانواده و دوستان وآ شنايان داشته باشم پس از عرض سلام سلامتى شما را از درگاه ايزد متعال خواهانم و اميدوارم كه حال همگى شما خوب باشد از شما مى‌خواهم كه در خط اسلام و امام كه همان خط ولايت‌فقيه مى‌باشد حركت كنيد و سعى كنيد كه بين همه خانواده و مردم وحدت و هماهنگى باشد و تا آنجا كه جان داريد. تابع امام امت باشيد و از نماينده ايشان اطاعت كنيد كوشش كنيد كه سخنان امام را گوش كنيد و به آن عمل نمائيد و تلاش كنيد دل امام امت را بدرد نياوريد كه از اين راه امام زمان و خدا و امام از شما راضى خواهند شد دعا براى سلامتى امام امت و بقاى جمهورى اسلامى يادتان نرود زيرا دنيا محل گذر است و همه ما مسافر مى‌باشيم ولى آن كه مى‌ماند تنها عمل صالح ما مى‌باشد. و همه چيز براى دنياى ديگر آفريده شده است و در اين دنيا فقط ما امتحان مى‌شويم اميدوارم كه از اين امتحان سخت و مشكل با دست پر و سالم بيرون بيايد. سخنى با همسرم دارم تو اى همسر من كه بهترين همسران بودى تو واقعا نسبت به من باوفا بودى صداقت داشتى. دلسوز و تابع بودى اگر من شهيد شدم از تو مى‌خواهم كه مرا حلال كنى و اگر نتوانستم حق همسرى و يك مرد خانه را بجا آورم مرا ببخش و مى‌خواهم كه فرزندم، دخترم زينب را خوب تربيت كنى و مى‌خواهم كه او همچون زينب كبرى با عصمت و با حجاب و شير زن تربيت كنى. سخنى با دخترم زينب دارم. اما تو اى فرزندم وقتى كه بزرگ شدى آرزو دارم كه با حجاب و با عصمت باشى، آرزو دارم كه همچون زينب كبرى باسختى‌ها مبارزه كنى مى‌دانم كه يتيمى سخت است اما بدان كه من هم از كوچكى يتيم شدم و مى‌خواهم بدانى كه پدرت براى چه شهيد شده است آرى پدرت در راه خدا براى يارى دين خدا، براى لبيك گفتن به نداى امام حسين(ع) و براى رسيدن به كربلا شهيد شده است و فرزندم بدان كه من خودم اين راه‌را انتخاب كرده‌ام. اما تو اى مادر خوبم مى‌دانى كه من از كوچكى يتيم شدم و تو از براى من هر پدر و هر مادرى بودى براى تو بسيار سخت است اما يقين دارم تو طاقت اين دشوارى را دارى زيرا تو هم در مجالس روزه خوانى امام حسين(ع) و هر در مساجد شركت كرده‌اى و اين را مى‌دانى كه ائمه اطهار و حضرت زهرا(س) و زينب كبرى چقدر سختى و مرارت دنيا كشيده‌اند اما بدان كه اين شهيد در دامن تو بزرگ شده شير تو را خورده است تو در پيشگاه امام زمان (عج) و حضرت محمد(ص) روسفيد هستى و زحمتهايت به هدر نرفته و افتخار كن كه فرزندت در اين راه مقدس و بزرگ و در راهى كه پيامبران الهى و ائمه معصومين و حسين عزيز و علما بزرگ جان داده اند و درراه امام زمان (عج) شهيد شده است و خوشحا ل باش كه فرزندت خداى نكرده د رخانه تيمى به نام منافق دستگير يا كشته نشده است و مادر عزيزم اميدوارم مرا حلال كنى و شما خواهران بزرگوار كه من به شما افتخار مى كنم كه درستان را از حضرت زينب گرفته ايد وهميشه مرا تشويق به جهاد وجنگ با كفار مى كرديد ا زشما مى خواهم كه فرزندانتان را در راه حق واسلام و امام وولايت فقيه تربيت كنيد از شما مى خواهم كه مرا حلال كنيد وشما برادران عزيزم كه حق پدرى بر من دارى اميدوارم سالم باشى و بتوانى به جهاد با كفار درراه خدا ادامه دهى . و به فرزندانت بگو كه عمويشان براى يارى دين خدا رفته بود و شهيد شد وبه آرزوى خود رسيد و خلاصه مرا حلال كن و شما دوستان و آشنايان و همشهريان و هر كس مرا مى شناسد اميدوارم مرا حلال كنيد و سعى كنيد با همديگر اخوت و برادرى داشته باشيد ووحدت خودتان را حفظ كنيدودرخط ولايت قدم برداريد و از امام امت اطاعت كامل كنيد و سعى كنيد كه مقلد ايشان باشيد و حتما به نماز جمعه برويد و اين جايگاه اسلام را خالى نگذاريد و از نماينده امام و شهرمان اطاعت كنيد حرف ايشان را گوش كنيد و از ايشان جلوتر نرويد و فكر وحدت شهرمان باشيد چون ايشان بسيار د رفكر وحدت شهر هستند بنده حدود 5 سال درخدمت ايشان بودم و تاحدى اين بزرگوار را مى شناسم اين مرد عزيز و شريف حتى حاضرند خودشان هم فداى وحدت شهر كنند چون اسلام بيشتر از هرچيز به وحدت نياز دارد و سعى كنيد كه رزمندگان اسلام را يارى كنيد و از بعضى از دوستان كه هنوز خواب هستند مى خواهم كه از اين خواى شيطانى بيدار شوند و فكر كنند آيا وقت آن نرسيده كه به نداى امام حسين(ع) لبيك گويند و ما خدمت نماينده امام و امام جمعه محترم شهرمان حضرت حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاى حاج سيد حسين آيت الهى( دامت بركاته) سلام عرض مى‌كنم و از اين بابت كه مدتى در خدمتشان بودم و افتخار خدمتگزارى حضرت عالى داشتم جدا خوشحالم و عاجزانه از حضرت عالى مى‌خواهم كه اگر از من بدى ديده‌ايد مرا ببخشيد و حلالم كنى در خاتمه ظهور هر چه زودتر امام زمان و طول عمر امام عزيز و پيروزى رزمندگان و سلامتى و طول عمر حضرت عالى را از خداوند بزرگ مسئلت مى‌جويم و از زحمات شما قدر دانى مى‌كنم. ازآ قاى حاج حضورى و حاج رستگار حلال بودى مى‌طلبم. در خاتمه از مادر- خواهرانم- همسر و فرزندم و برادرم و خانوادهايشان مى‌خواهم كه صبور باشند و دقت كنند كه با خدا باشند و در راه خدا گام بر دارند و نمونه باشند. در روزنامه خواندم كه يك زن چهار فرزند خود و شوهر خود را در اين جنگ از دست داده و با افتخار مى‌گويد كه چهار سال است كه براى رزمندگان اسلام نان مى‌پزم و از دستمزدم پيراهن و كلاه و دستكش مى‌بافم و بر جبهه مى‌فرستم.آفرين بر اين زن. از كليه خانواده‌ام مى‌خواهم كه اگر مى‌خواهند گريه كنند اشكال ندارد ولى گريه‌شما بخاطر من نباشد به ياد مظلوميت امام حسين(ع) و فرزندانش گريه كنيد و گريه خود را بلندنكنيد كه دشمنان خوشحال بشوند. باز در آخر از همه خداحافظى مى‌كنم و حلال بودى مى‌طلبم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار والسلام

دوستدار همگى شما محمدمهدى حكمت پور


نگارخانه‌

جستارهای وابسته

منابع


رده‌ها

آخرین تغییر ‏۸ بهمن ۱۳۹۳، در ‏۰۹:۰۸