شهید نصر اله عزیزی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید نصراله عزیزی

تاریخ تولد :1340/05/04

تاریخ شهادت : 1367/01/29

محل شهادت : نامشخص

محل آرامگاه :فارس - خرم بید - شهدای قادراباد


زندگی نامه

شهید ناوبان یکم نصرالله عزیزی در سال 1340 در قادر آباد مرودشت متولد شد و پس از اخذ دیپلم با معدل 19 و گذراندن دوران سربازی که بیشتر با زمان جنگ یکی شده بود، به نیروی دریایی پیوست تا در رشته مورد علاقه اش به تحصیل بپردازد. پنج سال اول آموزش را در دبستان شمس تبریزی با معدل بالا گذراند و دوران راهنمایی را نیز با موفقیت کم نظیر به پایان رساند و در این دوران شوق سرشاری به کسب علم و آگاهی داشت چنان که همواره از طرف معلمانش مورد تشویق قرار می گرفت. آری اولین نشانه های حرکت به سوی الله در همین دوران دیده و وجه تمایزی با دیگر نوجوانان پیدا کرد به طوری که در جهت نیل به اهدافش از هیچ کوششی دریغ نمی کرد و در کارهایش پشت کار عجیبی داشت و سعی می نمود که در هر کاری آگاهی لازم را داشته باشد. در انجام فرایض الهی سخت همت می گماشت و بهترین سرمایه زندگی را برای خود و دیگران تقوا، پرهیزکاری و کسب علم و دانش می دانست و لذا به دنبال اهدافش در یکی از دبیرستان های شیراز در رشته ریاضی به ادامه تحصیل پرداخت و در این دوران بود که جوانه های انقلاب در قلب ها شکوفه زد و دل ها بیدار شد و با تظاهرات و راهپیمایی های مردم و انقلاب شکوهمند و خونین اسلامی به پیروزی رسید. شهید بزرگوار نصرالله عزیزی با شور و اشتیاق وصف ناپذیری فعالانه در تظاهرات شرکت می کرد و مانند هر فرد انقلابی دیگر در پیروزی انقلاب نقش خود را ایفا نمود و در این زمان با تمام درگیری های انقلاب و با وجود محدودیت هایی که این شهید بزرگوار داشت دست از تحصیل و ادامه دانش اندوزی برنداشت و همواره می گفت: بایستی برای پیشبرد اهداف انقلاب در تلاش باشیم. او با توجه به تمام مشکلاتی که در راه تحصیل و دور از خانواده بودن داشت با معدل 19 دیپلم ریاضی خود را گرفت و برای ادامه تحصیل می خواست در کنکور دانشگاه شرکت کند که به علت بسته بودن دانشگاه در این راه موفق نگردید. او راهی خدمت مقدس سربازی شد و پس از خاتمه سربازی بر خلاف دیگر دوستان که هر کدام به راهی رفتند و زندگی راحتی را برای خود ترتیب دادند ادامه تحصیل در راه رسیدن به اهداف خود که همانا مقید بودن برای دین و میهن بود دنبال کرد و سرانجام به دانشگاه عالی علوم دریایی نوشهر راه یافت و بعد از 6 سال زحمت شبانه روزی در رشته مهندسی مکانیک فارغ التحصیل گردید. مدتی از این دوران را در کشورهای هندوستان، بنگلادش، پاکستان و کلمبو جهت کسب تجربه و آگاهی با موفقیت گذراند و درجه ناوبان دومی را از مقام ریاست جمهوری دریافت نمود و خدمت رسمی خود را در ناو سهند در دریای نیلگون خلیج فارس شروع کرد ولی در راه علم و دانش اندوزی کوتاهی نمی کرد و در همین مدت کمی که در نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران خدمت کرد سعی در بدست آوردن تجربیاتی داشت که بتواند وابستگی ما را به کشوهای خارجی کم کند و در این زمینه در قسمت مهندسی نیروی دریایی و موتور ناو طرح هایی را ارائه کرده بود که مورد موافقت قرار گرفت. ولی او آن قدر متواضع و دور از تکبر بود که هرگز موفقیت هایش را که در نظر خانواده، دوستانش، مردم روستا و شهرش به دور از تصور بود، بر زبان نمی آورد و همیشه این نیت و هدف را که هر جوان ایرانی می تواند با تلاش خود به موفقیت هایی دست یابد که چشم دشمنان دین و میهن را کور نماید، دنبال می کرد و در این راه از هیچ گونه تلاش و کوششی فرو گذار نبود و برادران و دوستان خود را نیز در این راه تشویق و راهنمایی می کرد. سنگ صبوری بود که خود می سوخت ولی التیام بخش دردها و گرفتاری های دیگران و خانواده اش بود؛ به طوری که در مدت کمی که در ناو سهند مشغول به خدمت بود بنا به اظهار تمام دوستان و همکارانش در نیروی دریایی محبوبیتی به خاطر تلاش بی وقفه اش و داشتن اهداف مقدس و متدین بودنش بدست آورد که زبان زد خاص و عام گردیده بود. او با استعدادی که در راه رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی در نیروی دریایی از خود نشان می داد امید آن بود که بتواند در این زمینه نیز به موفقیت های شایان توجهی دست یابد و مانع از وابستگی ها در نیروی دریایی نیز بشود ولی افسوس که عمر او دوام نداشت و سرانجام در روز دوشنبه 29 فروردین ماه سال 1367 در حالی که جهت یاری رزمندگان و تلافی حملات مزدوران آمریکایی در حرکت بودند از طرف دریا و هوا مورد حمله شش فروند ناوگان و چند فروند هواپیما و هلی کوپتر قرار گرفتند. با این وجود مدافعان آب های نیلگون خلیج فارس با دو فروند ناو سهند و سبلان شجاعانه به مقابله پرداختند و در این درگیری ناو سهند مورد اصابت چند موشک قرار گرفت و در حال غرق شدن بود که شهید بزرگوار نصرالله عزیزی ناچار به ترک ناو شد و خود را بر قایق نجات رسانید و به یاری دوستانش که مجروح و بر روی آب بودند شتافت و تنی چند از یارانش را نجات داد. در این هنگام یک موشک دیگر به طرف ناو شلیک شد و ترکشی از این موشک عزیزی عزیزمان را انتخاب نمود و آن بزرگوار را به درجه رفیع شهادت رسانید و روح مصمم او را در عالم ملکوت به پرواز در آورد. او همان گونه که در بهمن 1357 کفن پوشان به خیابان زد و به تأخیر ورود امام اعتراض کرد، در تاریخ 1367/01/29 نیز تجدید بیعت خویش را با خون پاکش، به رهبر آسمانی خود عرضه نمود.[۱]

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش


رده‌ها