شهید محمد پرویزیان
محمدپرویزیان | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | اسفراین، 1342/06/05 |
شهادت | 1363/07/14 |
محل دفن | اسفراین |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
تحصیلات | چهارم ابتدایی |
شغل | کارگر |
خانواده | نام پدر:غلامرضا |
تاریخ تولد : 1342/06/05 نام : محمد محل تولد : اسفراین نام خانوادگی : پرویزیان تاریخ شهادت : 1363/07/14 نام پدر : غلامرضا مکان شهادت : تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : کارگر یگان خدمتی : گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده محل آرامگاه : خراسان شمالی اسفراین
خاطرات
من و همسرم زندگی خوبی را شروع کردیم و خداوند به ما پسری داد که بسیار خوشحال بودیم اما خوشحالی ما طولی نکشید که فرزندم را از دست دادم و چون من تجربه ای نداشتم خداوند هفت پسر به من داد ولی هیچکدام نماند و قبل از تولد امیر محمد نذر کردم که اگر خداوند دوباره به من پسر دهد و برایم بماند نامش را امیر محمد بگذارم و خداوند دعای مرا مستجاب کرد و امیر محمد را به من داد و من به اتفاق پدرش در ماه محرم به مسجد می رفتیم و در آنجا درباره نذر کردیم که خدایا امیر محمد را به شما می سپارم و می خواهم ایشان را غلام حلقه به گوش آقا امام حسین (ع) کنم و از اول محرم تا آخر محرم سیاه پوش باشد و در دسته های عزاداری سقا باشد و مانند حضرت ابوالفضل (ع) سقا باشد و همینطور هم بود و بخاطر عشقی که به امام حسین (ع) داشت شهادتش در ماه محرم بودو وقتی پیکر مطهرش را آوردند درست مصادف بود با سوم آقا امام حسین (ع) و چهلمین روز شهادت هم همزمان با اربعین حسینی و از اینکه خداوند چنین هدیه ای را از من قبول نمود خداوند را شاکرم . این طور که دوستان و همرزمان امیر محمد برای ما تعریف کرده اند گویا ایشان به همراه هم سنگران خود در حال استراحت و طرح ریزی عملیاتی برای سرکوبی نیروهای دشمن بوده اند که امیر محمد برای آوردن آب به بیرون از سنگر می رود که در همان لحظه یکی از خمپاره های دشمن نزدیک ایشان اصابت می کند و او به شهادت می رسد .
زندگی نامه
شهيد محمد پرويزيان اولين فرزند خانواده بود. پدرش علاقه فراواني به وي داشت. او پس از دوران كودكي وارد دبستان شد و تا كلاس چهارم درس خواند و ترك تحصيل كرد. از همان دوران نوجواني به انجام فرائض ديني و مذهبي و مساجد علاقه مند شد و دوران كودكي و نوجواني را به آرامي پشت سرگذاشت تا اين كه انقلاب اسلامي به اوج خود رسيد و وي را به سوي خود كشاند. با آغاز تجاوز رژيم بعثي عراق عليه ايران جهت انجام خدمت مقدس سربازي به خدمت رفت و پس از آموزش نظامي به جبهه اعزام گرديد و مشغول نبرد شد. سرانجام يك ماه به اتمام دوره خدمت سربازي مانده بود كه در جبهه كوشك به تاريخ 63/07/1413 نداي حق را لبيك گفت و شربت شهادت نوشيد و خون خود را با شهداي اسلام پيوند ناگسستني زد تا در نسل ها و عصرها نشستگان را به قيام فرا خواند.[۱]