عملیات طریق‌القدس

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
(تغییرمسیر از طریق القدس)
پرش به: ناوبری، جستجو
عملیات طریق‌القدس
بخشی از جنگ ایران و عراق
نیروهای ایرانی در یک کانال، منطقه‌ی عملیاتی طریق‌القدس.jpg
نیروهای ایرانی در یک کانال، منطقه‌ی عملیاتی طریق‌القدس
زمان ۸ آذر ۱۳۶۰ تا ۱۵ آذر ۱۳۶۰
مکان منطقه عملیاتی چزابه، شمال شهر بستان
نتیجه آزادسازی شهر بستان و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی، قطع ارتباط بین نیروهای عراق در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکه – جفیر)، تصرف تنگه‌ی چزابه و دسترسی به هورالهویزه
علت جنگ ایران می‌خواست با تصرف چزابه و دسترسی به هورالهویزه، راه ارتباطی شمال و جنوب عراق را قطع نماید، از دیگر اهداف این عملیات،‌آزادسازی شهر بستان نیز بود.
طرف‌های درگیر
پرچم ایران.png ایران پرچم سابق عراق.png عراق
نیروها
ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.png ستاد کل نیروهای مسلح
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.png سپاه پاسداران
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران.png نیروی زمینی ارتش
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران.png نیروی هوایی ارتش
هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران.png هوانیروز ارتش
نشان سابق ملی عراق.png ستاد کل نیروهای مسلح
آرم نیروی زمینی عراق.png نیروی زمینی ارتش
آرم سابق نیروی هوایی عراق.png نیروی هوایی ارتش
پس از عزل بنی‌صدر و عملیات ثامن‌الائمه، هماهنگی بین فرماندهان ارتش و سپاه بیشتر شد که حاصل آن، کسب موفقیت در این عملیات بود.
پس از این عملیات، امام خمینی، این پیروزی را فتح‌الفتوح خواند.

عملیات طریق‌القدس در تاریخ ۸ آذر ۱۳۶۰ در منطقه‌ی جنوبی دشت آزادگان، بستان، چزابه، هورالهویزه و غرب سوسنگرد، به منظور تصرف تنگه‌ی چزابه جهت قطع ارتباط نیروهای عراق در جبهه‌ی شمال و جنوب و همچنین آزادسازی شهر بستان، به طور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و با رمز یا حسین (ع) اجرا شد و در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۶۰ با پیروزی قاطع و رسیدن به اهداف خود، پایان پذیرفت.

معرفی عملیات طریق‌القدس


فهرست دلیل انجام عملیات * معرفی عملیات * اهداف عملیات * نتایج عملیات * پیامدها


دلیل انجام عملیات

با عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا، زمینه همکاری لازم برای ارتش و سپاه و نیز طراحی عملیات‌های گسترده فراهم آمد. فرماندهان این دو سازمان نظامی طی جلسات متعددی، وضعیت جدید را مورد بررسی قرار داده و مبتنی بر آن استراتژی نوینی را تعریف کردند که یکی از این استراتژی‌ها باز پس گیری مناطق اشغالی از رژیم بعث عراق بود. عملیات طریق‌القدس مقارن ساعت 30 دقیقه بامداد با رمز 'یا حسین (ع)' در غرب سوسنگرد و منطقه عمومی بستان از توابع شهرستان دشت‌آزادگان در غرب خوزستان آغاز شد. هدف این عملیات که به مدت 14 روز به طول انجامید آزادسازی بستان و تأمین مرز و دسترسی به 'هورالهویزه' بود که رزمندگان اسلام با موفقیت به اهداف از پیش تعیین شده دست یافتند و علاوه بر آزادسازی شهر بستان تا نقطه مرزی 'چذابه' از وجود متجاوزان بعثی پاک‌سازی شد.

http://samen.sajed.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=1698:1391-08-27-07-16-52&catid=155:moharam&Itemid=110


معرفی عملیات

عملیاتی با اهداف بزرگ خورشید شنبه ۷ آذر سال ۶۰ کم کم غروب می‌کرد و همزمان ماه شب دوم عملیات طلوع می‌نمود. رزمندگان اسلام هر کدام در تهیه و تدارک وسایل مورد نیاز بودند.

هجوم نیروهای عراقی به خوزستان بعد از ۳۱ شهریور ۵۹ از محورها و معابر متعدد و با به‌کارگیری نیروهای زرهی و مکانیزه مجهز، باعث تصرف بخش‌های وسیعی از استان زرخیز خوزستان شد؛ به طوری که دشمن تا چند کیلومتری دزفول و اهواز پیشروی کرد. دشمن متجاوز در اوائل جنگ تحمیلی از طریق تنگ چزابه و جاده مرزی جفیر با بهره گیری از ۲ لشکر پیاده و پیاده – مکانیزه به بستان حمله کرد و با اشغال بستان و ۷۰ روستای اطراف آن عده ای از اهالی این شهر را شهید و به اسارت خود در آورد و جنایات بی شماری را نیز در این منطقه مرتکب گردید. در جبهه های میانی خوزستان، نیروهای بعثی با تصرف شهر بستان حمله خود را به منظور قطع جاده اهواز – دزفول ادامه داده و قسمت‌های وسیعی از دشت عباس را به تصرف خود درآوردند و در پایین رودخانه کرخه متوقف و مستقر شدند. در محور جنوبی رودخانه کرخه، پس از تصرف بستان و ادامه پیشروی خود، شهر سوسنگرد را نیز به تصرف در آوردند. در شمال رود کرخه نیز با تصرف ارتفاعات الله اکبر پادگان نظامی دشت‌آزادگان مورد تهدید قرار گرفت، اما در جبهه میانی بستان و مناطق گسترده ای از استان خوزستان علی رغم اجرای چندین عملیات کوچک و بزرگ تا مهر ماه 1360 این مناطق همچنان در تصرف دشمن بود؛ اگر چه رزمندگان اسلام قبل از فتح نهایی بستان، حملات و فداکاری‌هایی را در باز پس گیری این مناطق از خود نشان دادند. به عنوان مثال در تاریخ ۱۵/۱۰/۵۹ نیروهای تیپ همدان و برادران سپاه مواضع سد کننده ای در مقابل دشمن به وجود آورده و با هجوم به آن‌ها باعث متلاشی شدن ۲ تیپ و انهدام تعداد زیادی از تانک‌های بعثیان گردیدند. در ادامه این نبردها در تاریخ ۳۱/۲/۶۰ ارتفاعات الله اکبر پس از ۷ ماه به دست رزمندگان اسلام افتاد و نیروهای دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگین تا ۱۲ کیلومتری بستان عقب نشینی کردند. سرانجام در تاریخ یکشنبه ۸ آذر ۶۰ به هنگام ظهر، شهر بستان و ۷۰ روستای تابعه آن به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و تا تاریخ ۲۲/۹/۶۰ منطقه عملیاتی طریق‌القدس به طور کامل از لوث دشمن اشغالگر پاک‌سازی شد. عملیات طریق‌القدس از چنان اهمیتی برخوردار بود که امام خمینی (ره) در پیام تبریک خود آن را «فتح الفتوح» نامیدند.

پس از انجام موفقیت آمیز عملیات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه کارون توسط نیروهای ایرانی که منجر به شکستن حصر آبادان شد و در حقیقت مرحله اول عملیات آزاد سازی خرمشهر محسوب می‌گردید، بررسی برای استفاده از موفقیت این عملیات هم در منطقه خرمشهر و هم در منطقه بستان و غرب دزفول آغاز گردید وبا توجه به ویژگی‌های منطقه بستان تقدم تلاش به این منطقه داده شد.

انتصاب سرهنگ علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی ارتش سبب نزدیکی بیشتر ارتش و سپاه شد و این امکان به وجود آمد که فرماندهان سپاه و ارتش استراتژی عملیاتی جدیدی را طراحی کنند. عملیات «طریق‌القدس» اولین مرحله از این استراتژی محسوب می‌شد. ویژگی اصلی عملیات طریق‌القدس، گذشتن از زمین‌های رملی غیر قابل عبور در شمال منطقه عملیاتی بود که سبب غافلگیری دشمن گردید. با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی نیز متزلزل شد و عملیات در این محور هم به پیروزی رسید. در این عملیات کلیه اهداف تأمین شد. شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد و پس از گذشت ۴۲۰ روز از شروع جنگ، رزمندگان توانستند در منطقه عمومی سوسنگرد و بستان در مرز مستقر شوند. همچنین تصرف چزابه سبب شد که اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. به این ترتیب توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتح المبین پدید آمد. در این عملیات لشکر ۹ عراق نیز آسیب فراوان دید.


اهداف عملیات

مهم‌ترین اهدافی که در عملیات طریق‌القدس مورد نظر بود، عبارت است از:

۱- قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب، به طوری که این هدف با تصرف تنگه چزابه و بستن آن امکان پذیر می‌گردید.

۲- آزاد سازی شهر بستان، که دشمن مخصوصاً شخص صدام روی آن تبلیغات وسیعی به راه انداخته بود.

۳- انهدام نیروهای دشمن که حدود ۶ تیپ برآورد می‌شد.

۴- آزاد سازی ۷۰ روستا و۴۵۰۰ الی ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی که تحت سلطه نیروهای عراق در مناطق اشغال شده به سر می‌بردند.

۵- رسیدن به مرز بین‌المللی در حد فاصل هور العظیم.

۶-آزاد سازی منطقه ای با وسعت حداقل ۳۰۰ – ۳۵۰ کیلومتر مربع که بیش از ۲ برابر منطقه آزاد شده در جریان شکستن حصر آبادان بود. برای اجرای این عملیات گسترده که در کنار هدف اصلی آن یعنی انهدام دشمن، آزاد سازی بستان، رسیدن به مرز و تأمین تنگه چزابه را نیز در بر می‌گرفت و در چند نوبت در محورهای مختلف، عملیات کم دامنه ای طرح ریزی شده بود که با انجام این عملیات، دشمن از منطقه الله اکبر تا غرب جابر حمدان و در غرب سوسنگرد تا دهلاویه به عقب رانده شد.

به طور کلی اهدافی که در این طرح دنبال می‌شد، علاوه بر آزاد سازی بستان و آزاد سازی بیش از ۱۰۰ روستای مناطق محروم به همراه برادران و خواهران عرب اسیر در این مناطق، اهدافی چون قطع ارتباط راه شمالی و جنوب که مورد استفاده ارتش عراق بوده و از لحاظ نظامی ارزش فراوانی داشت و همچنین انهدام نیروها را نیز در برداشت.


سایر اهداف عملیات

تصرف تنگ چزابه که در عمق خطوط دشمن قرار داشت، مهم‌ترین هدف طرح بود که برای دستیابی به آن شاهد، یکی از شاهکارهای تمام جنگ بودیم. چزابه منطقه ای است که تا چهار کیلومتری برای عبور از آن عرضی بیش از ۱۰۰۰ تا۱۵۰۰متر ندارد و راه عبور نیروهای دشمن از شمال منطقه به جنوب است. علاوه بر این موارد، بعد از عملیات ثامن الائمه (ع)، این اولین عملیاتی بود که از برنامه ریزی و انسجام دقیق‌تری نسبت به سایر عملیات‌های انجام شده برخوردار بود. افزایش سطح اهداف عملیاتی نشانگر ظرافت و دقت برنامه ریزی در تدبیر و طراحی عملیات بود. یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در مورد گسترش سازمان رزم سپاه می‌گوید:

۱- ما به خوبی توانستیم با تجدید نظر و سازماندهی نیروهایمان بخش وسیعی از نیروهای مردمی که عامل مؤثری در این عملیات بودند را وارد صحنه کرده و تجارب با ارزشی به دست آوریم.

۲- طراحی عبور از رمل، به عنوان محور شمالی عملیات یکی دیگر از ویژگی‌ها و اهداف عملیات بود. عملیات طریق‌القدس در واقع بیانگر لیاقت ایرانی‌ها در ایجاد و کنترل عملیات نظامی مختلف در سطح وسیع بود علاوه بر آن پاتک بستان ایران را قادر ساخت که برای اولین بار با موفقیتی چشمگیر تاکتیک‌های موج انسانی را که بعدها تاکتیک حاکم بر جبهه های جنگ شد، به مرحله آزمایش بگذارد.


موقعیت و محدودیت جغرافیایی منطقه عملیاتی

منطقه عملیاتی طریق‌القدس حدوداً بین عرض ۳۱ درجه و ۲۹ دقیقه، ۳۱ درجه و ۵۲ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۴ دقیقه و ۴۸ درجه و ۹ دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این منطقه در حدود ۷۵ کیلومتری شهر اهواز و در منطقه عمومی دشت‌آزادگان و در۲۵ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد. منطقه عملیاتی مذکور دارای وسعت حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع بوده و از حیث جمعیتی دارای جمعیت عرب و فرهنگی عشایری می‌باشد. این منطقه از شمال به ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات الله اکبر و از شرق به شهر حمیدیه و رودخانه کرخه و از غرب به هورالعظیم و از جنوب به هویزه محدود می‌گردد. شهر بستان در مرکز منطقه عملیاتی و مهم‌ترین قسمت این منطقه در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۹ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۱ درجه و ۴۳ دقیقه ارتفاع ۱۲ متری از سطح دریا قرار دارد. از حیث منطقه عملیاتی،در این منطقه رودخانه های فصلی و رودهای دائمی متعددی چون کرخه وجود دارد که قابل انالیزه شدن برای واحدهای نظامی می‌باشد. از لحاظ موقعیت جغرافیایی، شمال منطقه عملیاتی طریق‌القدس را منطقه رملی و تپه‌های شنی و غرب منطقه را باتلاق‌های هور الهویزه تشکیل داده است که غیر قابل عبور می‌باشد. از لحاظ اقلیمی، بستان شهری گرم و خشک بیابانی بوده که در دشت نسبتاً مسطح بر روی رسوبات دانه ریز ساحلی قرار گرفته است.

به طور کلی آب و هوای منطقه مذکور گرم و مرطوب بوده و بیشترین درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر می‌رسد و متوسط باران سالیانه آن به ۱۵۰ میلی‌متر می‌رسد و در کل منطقه، در فصل زمستان بارندگی زیاد می‌گردد. به استثنای روستاها و در کنار رودخانه‌ها پوشش گیاهی وجود نداشته و پوشش گیاهی موجود در منطقه عمدتاً گیاهان عمومی است. تنها رود مهم و حائز اهمیت در این قسمت، رود کرخه است که بعد از کارون طولانی‌ترین رود خوزستان به شمار می‌رود.

شهرهای مهم منطقه شامل شهرهای سوسنگرد، بستان و حمیدیه می‌باشد. شبکه راه های موجود در منطقه منحصر به یک جاده آسفالته از مسیر سوسنگرد – بستان – چزابه بوده و یک جاده خاکی که از حمیدیه به بستان متصل می‌شد و نهایتاً به چزابه وصل شده و به عراق منتهی می‌شود. نیروهای دشمن که در محورهای غرب تپه‌های الله‌اکبر یعنی شمال منطقه عملیاتی بستان در غرب سوسنگرد یعنی جنوب بستان مستقر بودند، بیش از چندین تیپ بوده است. و منطقه ای که در آن حمله صورت گرفت، رودخانه کرخه را به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم کرده و وقتی به حمیدیه می‌رسد، به طرف غرب می‌پیچد و به باتلاق‌های هورالعظیم می‌ریزد. رود کرخه که در ابتدا به نام گاماساب موسوم است، از دره های جنوبی الوند و دره شمالی کوه گرو در استان همدان سرچشمه گرفته و پس از طی مسیر به جهت غربی و نزدیکی کرمانشاه به رودخانه قره سو می‌پیوندد و بعد از عبور از لرستان که در آنجا به سمیره موسوم است، به سمت جنوب حرکت کرده و با نام کرخه پس از مشروب نمودن اراضی مجاور خود در استان خوزستان و بخش بستان به باتلاق‌های هورالعظیم می‌ریزد. در طول عملیات، خطوط اول دشمن درشمال کرخه (نور)، منطقه جابر حمدان بوده که در 5 کیلومتری شرق شهر بستان قرار داشته و خطوط مقدمش به طول ۸ کیلومتر از شمال به کوه های میشداغ و رمل‌ها (تپه‌های شنی) و از سمت جنوب به رودخانه کرخه وصل می‌شد. از جنوب رودخانه کرخه خطوط دشمن به طول ۱۵کیلومتر شروع می‌شد و به نقطه دغاغله که روستایی در کنار رودخانه نیسان و در۴ یا ۵ کیلومتری غرب هویزه بود، ختم می‌شد. این خطوط مقدم جبهه بود. یعنی چیزی در حدود ۳ کیلومتر که تمام طول این خط به استحکامات نظامی از میدان مین با سنگرهای تیر بار مجهز بود و به سمت غرب این منطقه یعنی هورالعظیم وصل می‌شد و شهر بستان نیز در اطراف رودخانه کرخه در غرب جابر حمدان قرار داشت. در ناحیه غرب نیروهای دشمن باتلاق بوده و در قسمت شمال و شرق آن‌ها هم رزمندگان اسلام بودند و در جنوبشان هم رودخانه نیسان قرار داشت. چون این حمله از چند جبهه صورت گرفت، دشمن هیچ راه فراری نداشت. زیرا در این عملیات رودخانه نیسان و پل‌های متعددی به دست نیروهای اسلام می‌افتاد تنها راه تدارکاتی بستان از داخل خاک ایران یعنی شهر سوسنگرد بود و در داخل عراق نیز از بصره در جنوب و دارالعماره در شمال بصره استفاده می‌شد که به علت باتلاقی بودن مرز دو کشور نیروهای عراقی در هر حال مجبور بودند باتلاق را دور بزنند.

زمین شناسی و ژئومورفولوژی منطقه عملیاتی

به طور کلی بستان که در بخشی از منطقه دشت‌آزادگان قرار دارد، از نظر زمین شناسی جزئی از یک گودال نسبتاً عمیق ساختمانی است که از رسوبات دوران چهارم و عصر حاضر پر و انباشته شده است. عمیق‌ترین بخش این گودال در شمال غرب دشت‌آزادگان یعنی اطراف بخش بستان و غرب این دشت یعنی اطراف هور الهویزه است. لبه خارجی گودال نیز در شمال شرق و شرق دشت‌آزادگان، به صورت کوه های میشداغ و کوه های الله اکبر بیرون آمده و از سطح دشت ارتفاع گرفته و پایدار شده است؛ به طوری که کوه های میشداغ و الله اکبر از طبقاتی تشکیل شده‌اند که با شیبی متوسط به طرف غرب به زیر دشت فرو می‌روند و زیر بنای عمیق این منطقه را به وجود می‌آورند. کل رسوبات انباشته شده در درون گودال دشت‌آزادگان و همچنین منطقه بستان متعلق به دوره کواترنر است و قشر بسیار کم ضخامت خاک و ماسه های بادی و آبرفت‌های بسیار کم ضخامتی که بر روی دشت در تماس با آتمسفر گسترش دارد، به عصر حاضر تعلق دارد. رسوبات عصر حاضر که قشر سطحی منطقه دشت‌آزادگان را پوشانیده است، به ترتیب شامل:

خاک‌ها، تپه‌های ماسه ای بادی یا رمل، رسوبات رودخانه ای، سیلابی و به ویژه گرد و غبار و رسوباتی که به وسیله باد از خارج منطقه به سطح دشت آورده می‌شود و در آنجا به ضخامت‌های نسبتاً قابل ملاحظه ای ته نشین می‌گردد. در این رابطه خاک‌ها گسترده‌ترین تشکیلات عصر حاضر را بر سطح منطقه تشکیل داده‌اند که بلافاصله بعد از خاک‌ها تپه‌های ماسه ای، بادی یا رمل‌ها مهم‌ترین تشکیلات جدید منطقه را تشکیل می‌دهد.

تجمعات این ماسه بادی‌ها به صورت تپه‌های ماسه ای بخش شمال شرق دشت را می‌پوشاند. از لحاظ شکل زمین و وضعیت توپوگرافی منطقه نیز مرتفع‌ترین زمین‌ها (حداکثر۱۵متر) در برجستگی‌های وسط دشت و حاشیه کوه های میشداغ و الله اکبر واقع شده است. شعف عوارض توپوگرافی و شیب بسیار کم زمین‌ها نیز به نوبه خود از جمله عوامل مهمی است که مشکلات مختلفی را برای این دشت به وجود آورده است. بالاخره شبکه هیدروگرافی این دشت و بخش بستان تحت تسلط رودخانه کرخه و شعبات آن به وجود آمده است.


وضعیت اقلیمی و آب و هوایی منطقه عملیاتی

به طور کلی اقلیم دشت‌آزادگان و بخش بستان اقلیم بیابانی گرم است که بخش بستان به علت واقع شدن در جوار هور و همچنین قرار گرفتن در شمال شهر بستان دارای آب و هوای معتدل‌تر می‌باشد. از لحاظ تقسیم بندی اقالیم مختلف ایران این منطقه یعنی ناحیه پست دشت خوزستان در منتهی‌الیه جنوب غربی کشور که منطقه غرب بستان مطابق با مرز ایران و عراق است از جنوب بستان تا دهانه اروند و در جنوب اهواز جزء اقلیم خشک بیابانی A۱.۲ و اقلیم فراخشک A۱.۱ قرار گرفته است. اختلاف درجه حرارت شدید گرمای فصل تابستان و زمستان در مجاور بستان یعنی دشت میشان (آزاد) در حدود ۴۵ الی ۵۰ درجه بوده و فرسایش مکانیکی صحرایی حاصل این پدیده و عاملی تهدید کننده است. بیشترین درجه حرارت بخش بستان در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر می‌رسد و متوسط باران سالیانه این بخش به ۱۵۰ میلی‌متر می‌رسد. بدیهی است که وجود رشته کوه‌های عقب میشان در مجاور بستان و دشت عباس در پدیدار ساختن باران‌های محلی مؤثر است؛ ولیکن بیشتر رطوبت این نواحی جذب بدنه گچی کوهپایه‌ها می‌شود. فصل باران در سرتاسر این مناطق و دشت میشان از ماه های بهمن تا اردیبهشت است و ماه های مهر تا دی ماه خشکی به حداکثر خود می‌رسد. بنابراین باران در منطقه طی ۵/۴ماه می‌بارد. در کل، بستان با آب و هوای گرم دارای پوشش گیاهی چون درختان گز و کنار و گیاهان دارویی و صنعتی و علوفه برای چرای دام می‌باشد.

از لحاظ وضعیت اقتصادی و انسانی، اقتصاد بستان را کشاورزی دامداری و صنایع دستی و ماهیگیری تشکیل می‌دهد و وجود رودخانه پر آب کرخه و زمین‌های بارور ناحیه، وضع این بخش را نسبتاً مطلوب ساخته است.

طبیعت بستان و عوارض طبیعی موجود در اطراف این شهر برای نیروهای عراقی که بیش از ۱۴ ماه منطقه را در دست داشتند دژ تسخیر ناپذیری ایجاد کرده بود. زیرا در شمال و شمال شرقی بستان وجود ارتفاعات رملی میشداغ و الله اکبر و در جنوب وجود هور الهویزه تقریباً آزاد سازی شهر بستان را غیرممکن می‌ساخت. در اینجا به این عوارض مهم که نقش مؤثری در منطقه عملیاتی طریق‌القدس داشته اشاره می‌نماییم:

۱- ارتفاعات

به طور کلی رشته ارتفاعات داخلی خوزستان دارای قلل و ارتفاعات زیادی نبوده و بلندترین نقاط ارتفاعی بیش از ۱۰۰الی ۱۲۰ متر از جلگه مجاور ندارد. این ارتفاعات مرکب از چند رشته می‌باشد که مهم‌ترین آن، رشته ارتفاعات مرکزی در مجاورات اهواز، از ارتفاعات الله اکبر در شرق منطقه عملیاتی طریق‌القدس بوده و ارتفاع دیگر در مجاورت بستان، ارتفاعات میشداغ است که در مجاورت بستان و فکّه به ابوادوار و بعداً حمرین نامیده شده است. در این میان ارتفاعات شرق منطقه عملیاتی مرکب از چندین رشته بوده که بهترین نقاط آن ارتفاعات حمیدیه در۳۲ کیلومتری غرب اهواز قرار دارد. در۶۰۰متری حمیدیه و در شمال این رشته، یک رشته تپه ماهورهای زمینی به عرض ۲ کیلومتر دیده می‌شود که دارای شیارهای بزرگ عمیق می‌باشد که به واسطه لغزندگی خاک و شن‌ها حرکت در آن‌ها بی اندازه سخت و خطرناک بوده و در صورت حرکت، این تپه‌ها اکثراً فرو می‌ریزد. در شمال این رشته، به مسافت ۵/۲ کیلومتر یک رشته دیگر تپه‌های موازی با رشته اولیا ملاحظه می‌شود.

این رشته تپه‌های وسیع و مرتفعی هستند با شیارهای بزرگ و وسیع که ارتفاع آن بیش از ۲ رشته دیگر است؛ به طوری که پس از رسیدن به رود کرخه قطع شده و در سمت راست رودخانه کرخه به طرف غرب ادامه می‌یابد. این رشته در مجاورت بستان به ارتفاعات میشداغ موسوم است و اکثراً سیاه رنگ و گاهی رنگ‌های مختلفی در آن دیده می‌شود، ولی عموماً چون رملی است فوق‌العاده لغزنده و خطرناک است و مرتفع‌ترین قلل آن ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر نسبت به جلگه مجاور خود ندارد.

۲- رمل (تل ماسه‌ها) یکی از ویژگی‌های جغرافیایی منطقه عملیاتی طریق‌القدس، وجود زمین‌های رملی یا آغشته از تل ماسه‌هاست. این عارضه طبیعی از جمله رسوبات عهد حاضر است که در سطح تقریباً وسیعی قسمت‌هایی از سطح منطقه خوزستان به خصوص غرب منطقه عملیاتی بستان را پوشش داده است. این رسوبات از آن جهت که توسط بادها جا به جا شده، قدرت تحرک فراوان دارند و غالباً دشواری‌هایی را برای روستاها و دیگر مراکز تجمع انسانی به وجود می‌آورد.

به طور کلی منشأ این رمل‌ها در خوزستان را تخریب مکانیکی و فرسایش بادی ماسه های حمل شده به این منطقه و یا سنگ مادر که همان ماسه سنگ‌هاست می‌دانند. این ذرات اکثراً به صورت چند ضلعی‌هایی که با زاویه های تند می‌باشند، با آن‌ها همراه است این ماسه‌ها بیش از ۶۰% آهکی بوده و با ماسه سنگ‌های آغاجاری تطابق دارد. سطح رمل‌ها در مجموع از ۳۰۰ کیلومتر مربع تجاوز نمی‌کند که در مجموع تل ماسه‌هایی که همگی مربوط به ارتفاعات میشداغ و الله اکبر بوده و گسترده‌ترین تپه‌ها را تشکیل می‌دهند؛ به طوری که حوزه گسترش این رمل‌ها بین دو یال رودخانه کرخه که با جهت جنوب غربی و شمال و شمال غربی جریان دارد را پر کرده و از کرخه گذشته و تا حوالی راه آهن را به طور پراکنده پوشش می‌دهد.

۳- هور یا هورالعظیم یکی دیگر از ویژگی‌های مهم جغرافیایی طبیعی در جنوب غرب منطقه عملیاتی طریق‌القدس یعنی بستان، هور است. این هور بزرگ دارای طول۱۰۰کیلومتر و عرض ۱۵ الی ۷۵ کیلومتر است که حد شمالی آن در خاک ایران پاسگاه سولا و حد جنوبی آن پاسگاه جفیر می‌باشد. به عبارت دیگر جنوب آن حدود پاسگاه ژاندارمری طلائیه و شمال آن به نواحی جنوبی بستان می‌رسد و سرتاسر آن پوشیده از نی و گیاهان مردابی است.

هورالعظیم زاییده رودخانه های کرخه، دجله و دویرج می‌باشد و منشأ تشکیل آن عمدتاً از رسوبات این رودخانه‌هاست که مهم‌ترین رود وارده به آن کرخه است. این رود در تابستان به علت گرما و تبخیر کاهش می‌یابد و در مواقع طغیان به ۸ متر می‌رسد، به طوری که حداکثر میزان آب آن در قسمت عمیق هور یعنی شمال هور الهویزه بوده و از لحاظ توپوگرافی شیب کف هور به صورت شرقی – غربی و شمالی – جنوبی است. لذا رودخانه‌هایی چون نیسان، سابله، بستان، کرخه نور، که در ابتدا به صورت جنوب غربی – شمال شرقی می‌باشد، همگی به محض رسیدن به هور الهویزه به صورت سرشاخه های متعددی با جهت شرقی و غربی وارد هور می‌شوند. منطقه هور الهویزه در صحنه جنگ تحمیلی نقش مؤثری داشته و همواره یکی از موانع بزرگ طبیعی به شمار می‌آمده؛ به طوری که عبور از آن کاری دشوار و حتی غیر ممکن می‌باشد. سراسر هور پوشیده از نی است که هر قدر به طرف داخل آن پیش رویم، ارتفاع آن‌ها بیشتر خواهد شد و خود یک مانع مهم استتار به شمار می‌آید. به هر حال وضعیت تدافعی دشمن، سپاهیان اسلام را بر آن داشت که از همین عارضه طبیعی به عنوان یک مانع مهم استفاده نمایند و خطوط دفاعی دشمن را درهم ریزند و در نتیجه باعث غافلگیری و وارد آمدن خسارات قابل توجهی به دشمن گردند و از طرف دیگر با قطع ارتباط جاده مواصلاتی تدارکاتی که دشمن از فکّه تا شلمچه به موازات هور العظیم ایجاد نموده بود، امید دشمن را در این زمینه به کلی قطع گرداند.


اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی منطقه عملیاتی

با فتح شهر بستان حدود ۲۵۰ کیلومتر مربع از خاک میهنمان که بعد از ۴۲۷ روز به دست قوای متجاوز عراق اشغال شده بود،آزاد گردید و خطوط تدارکاتی و ارتباطی دشمن در منطقه غرب قطع شده و راه فتح بخش اشغالی خرمشهر به دست رزمندگان اسلام گشوده گردید.

با توجه به اهمیتی که منطقه عملیاتی طریق‌القدس برای دشمن بعثی داشت، بعد از یورش و تصرف این منطقه توسط رزمندگان و آزاد سازی شهر بستان و ارتفاعات الله اکبر و غرب سوسنگرد دشمن متجاوز تقریباً مهم‌ترین جاده مواصلاتی و تدارکاتی ارتش خود را در این منطقه که در داخل خاک ما ایجاد کرده بود، از دست داد. سرتیپ ظهیر نژاد در رابطه با اهمیت استراتژیکی منطقه عملیاتی طریق‌القدس برای دشمن اظهار داشت:

«عملیات طریق‌القدس یکی از محورهای مهم ارتباط زمینی لشکریان عراق را که در دشت خوزستان بین کرخه و کارون مستقر هستند ، از قسمت شمال غربی قطع نموده و یک مزیت نظامی را از عراق سلب نمود ؛ به طوری که اگر دشمن بخواهد از طریق العماره نیرویی را به دشت خوزستان واردکند ، باید منطقه ای به نام هورالعظیم را که باتلاق عظیمی است دور بزند و از داخل خاک خودش یعنی العماره – جلفائیه ، قلعه صالح و علی غربی عبور کند . به همین دلیل دشمن مجبور می‌شد از نزدیکی‌های بصره و از طریق طلائیه و شلمچه وارد خاک ما شود که این مسافت حداقل سه برابر می‌گردد . بنابراین مسیر شلمچه و جفیر و بخش اشغالی خرمشهر تا منطقه فکّه را که دشمن به راحتی در خاک ما ایجاد نموده بود . از دست داده و این مزیت مهم نظامی از آن‌ها سلب گردید .»

فضای حاکم بر عملیات عملیات طریق‌القدس تجلی گاه بارز حضور نیروهای مردمی در جبهه های جنگ بود که به دنبال پاک‌سازی جبهه انقلاب از عناصر ضد انقلاب به منصه ظهور رسید. این عملیات تجلی قدرت مردم و نتیجه حضورشان در میدان نبرد بوده و پیروزی در این عملیات نشان دهنده درستی این روش خاص در سازماندهی نیروها بود. از طرفی با حذف بنی صدر، تلاش برای دستیابی به سیستمی تلفیقی از مهارت‌های کلاسیک و توانایی‌های جنگ چریکی و مردمی شکل می‌گیرد که در نتیجه شکستن حصر آبادان مشوق خوبی برای برادران سپاه و ارتش بود و ادامه آن در عملیات طریق‌القدس با حضور نیروهای مردمی به خوبی نشان دهنده این مطلب بود؛ به طوری که استعداد نیروهای شرکت کننده برای فتح منطقه ای چند برابر منطقه عملیاتی ثامن الائمه (ع)، فقط از منبع اصلی نیروهای انقلاب یعنی مردم تأمین شد.


اقدامات دشمن قبل از عملیات

دشمن بعثی برای اطمینان خاطر بیشتر، دست به مین گذاری منطقه هم زده بود که تیم‌های تخریب نیروهای اسلام در فرصت‌های مناسب معابری جهت عبور بازکرده بودند. همچنین قبل از عملیات طریق‌القدس چندین عملیات فرعی و کوچک‌تر توسط سپاهیان اسلام انجام گرفته بود و نیروهای دشمن نیز در صدد ایجاد جاده‌ها، پل‌ها و تأسیساتی بودند که می‌توانست جایگاه مناسبی برای حفظ و نگهداری امکانات رزمی دشمن تا مدت‌های مدیدی باشد. در هر حال دو یگان عمده ارتش عراق و یک تیپ احتیاط در منطقه بودند و این منطقه توسط سپاه دوم عراق اداره می‌شد و منطقه تحت اشغال دشمن در شرق و جنوب بستان توسط یگان‌های ارتش عراق حراست می‌گردید؛ به طوری که قبل از عملیات طریق‌القدس واحدهای مهندسی – رزمی دشمن، بسیار فعال بودند و توپخانه دشمن به استعداد ۳گردان منطقه را پشتیبانی آتش می‌کرد.

روند عملیات

خورشید شنبه ۷ آذر سال ۶۰ کم کم غروب می‌کرد و همزمان ماه شب دوم عملیات طلوع می‌نمود. رزمندگان اسلام هر کدام در تهیه و تدارک وسایل مورد نیاز بودند. با تاریک شدن هوا اولین خودرو و ستون اعزامی به حرکت در آمد. نفربرها و خودروهای نظامی با سوار کردن نفرات خود روانه خط مقدم می‌شدند. نیروها در سه محور سویدانی، دهلاویه و بستان سازماندهی شدند. در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد باران رحمت الهی باریدن گرفت. ناگهان فرمان حمله در بی سیم‌ها پیچید: از رشید به کلیه واحدها، «یا حسین(ع)» و حمله با فریاد تکبیر آغاز شد. دشمن در خواب بود. دشمن به روش همیشگی خود چند میدان مین در مقابل خطوط به وجود آورده بود. با عبور عده ای از جان نثاران از روی مین، دلاوران اسلام اولین خاکریزهای دشمن را فتح کردند. خطوط دفاعی دشمن در مناطق سویدانی، دهلاویه و بخش شمالی شحیطیه سقوط کرد. پیشروی به سوی بستان و فکّه در آن سوی دهلاویه ادامه داشت در ساعت ۴ صبح بستان به محاصره نیروهای خودی درآمد و رزمندگان اسلام با عبور از دشت وسیع غرب سوسنگرد و رمل‌های شنی صعب‌العبور به پشت بستان و مقر توپخانه و واحد احتیاط دشمن رسیدند و با یک ضربه سنگین تعداد زیادی از کاتیوشاهای دشمن را منهدم کردند.

هنوز سپیده صبح نیامده بود که کلیه خطوط دشمن سقوط کرد و نیروهای اسلام سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح نمودند. در این عملیات که از شمال رودخانه کرخه در دو جهت ادامه یافت، رزمندگان اسلام زیر حمایت آتش هلی‌کوپترهای هوانیروز،استحکامات و سنگرهای دشمن را در خوزستان قطع کردند.

محورهای شمالی در منطقه تپه‌های الله‌اکبر و محورهای جنوبی در منطقه رودخانه کرخه پیشروی خود را همراه با انهدام دشمن ادامه داده تا این که در ساعت ۱۰ صبح محاصره بستان تکمیل شد. لازم به ذکر است که دشمن در محورهای شمالی و جنوبی بیش از محور میانی مقاومت می‌کرد و این امر باعث تلفات بیشتر اشغالگران می‌گردید. پس از تکمیل شدن محاصره بستان پیشروی برای آزاد سازی شهر شروع شد و پس از ۲ ساعت نبرد سنگین در هنگام ظهر، قوای اسلام بستان را پس از ۴۲۷ روز آزاد کردند.

در این عملیات، دشمن از مناطق رملی در جناح شمالی خود که اصلاً امکان حمله از آنجا برایش متصور و مقدور نبود، مورد هجوم قرار گرفت. به این صورت که همزمان با درگیری در خط مقدم،رده های اول و دوم احتیاط دشمن که توپخانه فعالش در همین رده دوم قرار داشت، از پشت مورد حمله نیروهای ما قرار گرفتند و توپخانه دشمن پس از کمتر از یک ساعت از شروع درگیری خاموش شد و سالم به تصرف رزمندگان اسلام در آمد.

سروان دست‌فروش فرمانده هنگ ژاندارمری دشت‌آزادگان در رابطه با این عملیات (طریق‌القدس) گفت:

«در این عملیات نیروهای اسلام ارتباط دو جبهه جنوبی و شمال عراق را در خوزستان قطع کردند . در شمال رودخانه نیسان رزمندگان اسلام مواضع عراقی را تصرف کردند و عراقی‌ها را به جنوب نیسان عقب راندند و پل مهم و استراتژیک الوان بر روی رودخانه نیسان را که تنها راه ارتباطی دو جبهه با هم بود . در اختیار گرفتند و به این ترتیب نیروهای شکست خورده عراق در محدوده غرب و جنوب بستان به محاصره کامل نیروهای اسلام در آمدند . همچنین تنگه بسیار مهم و استراتژیک چزابه که عراق با چنگ و دندان از آن نگهداری می‌کرد ، به دست نیروهای اسلام افتاد.»

در شرق سابله در منطقه دهلاویه و سید شبیب شدیدترین نبرد تانک‌ها در طول تاریخ درگرفت که پیروزی با تانک‌ها ارتش اسلام بود و دشمن پس از نابود شدن ده‌ها تانک خود ناگزیر شد از دشت وسیع و جاده ارتباطی شرق سابله و غرب دهلاویه چشم پوشی کند و زیر هجوم کوبنده نیروهای زرهی اسلام تصمیم به عبور از رودخانه سابله با استفاده از پل کم عرض سابله گرفت، ولی آتش پرتوان رزمندگان اسلام ضمن این که خیلی از ادوات زرهی دشمن را روی پل و در نزدیکی پل منهدم ساخت، دشمن را به نحوی مضطرب نمود که بسیاری از تانک‌ها برای عبور سریع از پل به هم برخورد کرده و بعضی هم به رودخانه افتادند؛ به این صورت که تعدادی از تانک‌ها به خاطر عجله خدمه برای فرار به رودخانه زدند که در نتیجه در آب ماندند و خدمه آن‌ها غرق شدند. وجود ده‌ها تانک و نفر بر زرهی سوخته در این منطقه حکایت از شدیدترین و پر حجم‌ترین نبرد زرهی دارد.

رزمندگان اسلام حتی مجال موضع گرفتن در خاکریزها در غرب رودخانه سابله را به دشمن ندادند و نیروهای فراری دشمن را تعقیب نموده و در نزدیکی شهر بستان نبرد به صورت تن به تن ادامه پیدا کرد و تا ظهر روز هشتم نیروهای اسلام وارد بستان شدند. در این عملیات نیروهای اسلام ارتباط دو جبهه جنوبی و شمالی عراق در خوزستان را قطع نمودند.

در اولین روز پس از عملیات، نیروی هوایی در پوشش هوایی منطقه و تخلیه مجروحین نقش عمده ای بر عهده داشت. در روز دوم پاتک های مکرر دشمن با مقاومت سرسختانه لشکر ۱۶زرهی دفع شد و مبادله آتش توپخانه به شدت ادامه یافت؛ به طوری که در ساعت ۶ صبح روز دوشنبه یک تیپ تازه نفس عراق در جنوب بستان ضد حمله می‌کند که با دادن تلفات و ضایعات مجبور به عقب نشینی می‌شود. علی رغم پل قدیمی شهر رزمندگان اسلام در ادامه حمله به طرف تنگ چزابه و عبور از کرخه با مشکلی مواجه نشدند. زیرا پل شناور عراقی‌ها به نام پل حاج مسلم، سالم و دست نخورده به دست نیروهای اسلام افتاده بود.

در روز سوم در تاریخ سه شنبه ۱۰/۹/۶۱ دریک عملیات تهاجمی، قوای اسلام ضمن ۲ کیلومتر پیشروی، دومین جاده تدارکاتی دشمن را نیز در غرب بستان آزاد کرده و تجهیزات کامل یک گردان عراق به دست قوای اسلام می‌افتد. روز سوم و چهارم، تحکیم و تثبیت هدف‌ها و ایجاد مواضع پدافندی در شمال کرخه و تبادل آتش در دو جبهه شمالی و جنوبی ادامه داشت و در روز پنجم نیز با وجود تلاش زیاد دشمن برای غافلگیری نیروهای اسلام، با دادن تلفات زیاد، ثمر بخش نبود و در ساعت ۹:۴۵ روز سیزدهم آذرماه عملاً درگیری‌ها خاتمه یافت، به طوری که در اولین دقایق صبح روز جمعه ۱۳ آذر، یک گردان زرهی و دو گردان نیروی مخصوص عراق از منطقه نهر سابله در جنوب شرقی بستان ضد حمله می‌کنند که ضمن پیشروی به سمت شمال سابله، به محاصره نیروهای خودی می‌افتد و با انهدام چند تانک، نیروهای عراقی در دو قسمت شمالی و جنوبی به همراه ۲۰ دستگاه تانک نابود و قلع و قمع می‌شوند. گستردگی این حمله حدود ۳ برابر منطقه آزاد شده در عملیات شکستن حصر آبادان بود که نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر مربع و ۷۰ روستا آزاد شد.


روش‌های به کار گرفته شده در عملیات

اتخاذ تاکتیک ویژه طراحی عبور از رمل، به عنوان محور شمالی عملیات یکی از ویژگی‌های عملیات و ناشی از خلاقیت و ابتکار متأثر از گسترش حضور نیروهای مردمی در جنگ بود که موجب غافلگیری دشمن و تضمین کننده پیروزی عملیات گردید. این مسئله به قدری دور از انتظار دشمن بود که حتی اسرای دشمن در سایر عملیات‌ها همواره تأکید داشتند که رزمندگان اسلام به صورت هلی برد در این محور وارد عمل شده‌اند؛ چرا که رمل طبیعی، مانعی اساسی و غیر قابل عبور است، و این در حالی بود که رزمندگان جهت رسیدن به اهداف مورد نظر هیچ استفاده ای از هلی‌کوپترها نکرده بودند. بنابراین شکل گیری تاکتیک جدید عملیاتی از یک سو و تغییر ذهنیت غلط دشمن و باور توانایی رزمی رزمندگان از سوی دیگر از عواملی بود که تأثیرات خود را در صحنه نبردهای بعدی باقی گذاشت. از این پس تهاجم و ابتکار عمل در صحنه نبرد، در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت. تداوم عملیات و سرعت عمل در اجرا، مهم‌ترین عامل در مختل کردن سیستم تصمیم گیری دشمن بود.

یکی دیگر از روش‌های به کار گرفته شده توسط نیروهای اسلام در غافلگیری نیروهای دشمن این بود که آنان با استفاده از تاریکی شب بر دشمن هجوم بردند. با توجه به ارزیابی و شناسایی قبلی نیروهای خودی از دشمن در موضع مسلط قرار گرفته و در فضای تاریک شب و با استتار کامل بر لشکر دشمن حمله کردند. محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رابطه با هدف اصلی و اساسی تاکتیک‌های عملیاتی سپاه پاسداران اظهار داشت:

مهم‌ترین هدف در این عملیات فعالیت‌های رزمی پیاده بود. این نیروها با ترکیب و هماهنگی اصولی با نیروهای زرهی زمینی به صورتی وارد صحنه نبرد می‌شوند که دشمن را غافلگیر و متلاشی می‌کنند. از طرف دیگر در طرحی که برای حمله طریق‌القدس در نظر گرفته شده بود، رده های دوم و سوم دشمن در عمق، همزمان با خط مقدم مورد حمله نیروهای ما قرار می‌گرفت و دشمن فرصت حرکت دادن و جا به جایی نیروهای مستقر در عمق خطوط خود را پیدا نمی‌کرد که این مهم به نحو احسن در محور شمال کرخه انجام شد. بالاخره یکی از مسائل مهم در عملیات مسئله انهدام نیروهای پاتک کننده دشمن بود که این مسئله در تمام حمله های بزرگ ما مورد نظر بوده و با موفقیت به آن عمل شده است. در واقع یکی از دلایل موفقیت‌ها و تثبیت پیروزی‌های ما همین اجرای این طرح‌های ضد پاتک در ضمن عملیات بوده است. با اجرای این طرح‌ها دشمن چنان در عمق منهدم می‌گردید که توان هر گونه پاتک تا مدت‌ها از او سلب شده و زمان کافی برای تثبیت دائمی برای نیروهای خودی فراهم می‌گردید.»

نقش عوامل جغرافیایی در عملیات

منطقه عملیاتی طریق‌القدس پوشیده از رمل‌های بیابانی بود که در مناطقی از آن پای لشکریان توحید تا زانو در رمل فرو می‌رفت و روشن است که در چنین منطقه ای تحرک سریع بسیار سخت صورت می‌گیرد. ولی لحظاتی قبل از انجام عملیات، باران شدیدی شروع به باریدن کرد که بر اثر آن خاک منطقه سفت و مناسب برای انجام عملیات گردید.

با شروع عملیات، دشمن از مناطق رملی در جناح شمالی خود که اصلاً تصور امکان حمله برایش متصور نبود، مورد هجوم قرار گرفت. برای تسهیل و ممکن شدن عبور از تپه‌های رملی، برادران جهاد سازندگی با زحمات فراوان 15 کیلومتر جاده مخصوص در شنزارهایی که تا زانو بالا می‌آمد، زده بودند و بقیه راه را رزمندگان به هر قیمتی که شده تصمیم به عبور گرفتند. البته بارانی که در شب عملیات آمد، کمک زیادی به محکم شدن ناحیه رملی و قابل عبور شدن آن کرد و دشمن با آمدن باران خیال کرده بود که احتمالاً از حمله منصرف خواهیم شد. تمام برادران باران شدید آن شب را از امدادهای غیبی می‌دانستند. دشمن متجاوز تصور می‌کرد مختصر بارانی که از غروب شروع شده و کمی هم زمین را خیس کرد، مانع انجام هر گونه عملیاتی از طرف رزمندگان اسلام خواهد شد. حالت آماده باش را که از مدت‌ها پیش در آن به سر می‌بردند به دستور فرماندهان خود لغو و در سنگرهایشان آرمیده بودند. توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز برای این که اثر مدد غیبی باران رحمت بود و همین سکوت توپخانه و عدم اجرای آتش تهیه تقریباً دشمن را مطمئن ساخته بود که امشب حمله ای نخواهد بود.


مناطق و تأسیسات آزاد شده

پس از ۱۴ ماه بستان در نیم روز هشتم آذر ۶۰ در میان غریو الله اکبر به دامن میهن اسلامی بازگشت و پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی در این شهر به اهتزاز در آمد.

در جریان فتح بستان رزمندگان اسلام به میادین وسیع مین گذاری شده و بخش‌هایی از مواضع نیروهای عراقی مسلط شدند و با عبور از رودخانه سابله به غرب بستان رسیدند.

پل الوان نیز که بر روی رودخانه نیسان زده شده بود، همان روز به کنترل نیروهای اسلام در آمد. از سوی دیگر با آزادی این پل، خطوط تدارکاتی ارتش صدام سقوط کرده و خط مهم ارتباطی با خرمشهر از دست دشمن آزاد گردید. در این عملیات، ضمن آزاد سازی بستان، ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکّه – جفیر) قطع گردید و ۷۰ روستای منطقه و ۵ پاسگاه مرزی آزاد گردید. از جمله اثرات دیگر این حمله عبارت بود از: . تصرف و تأمین تنگه چزابه

. تأمین مرز مشترک و دسترسی به هور الهویزه

. پاک‌سازی ۸۰۰ کیلومتر مربع از لوث وجود دشمن

تجهیزات، یگان‌ها و نیروهای منهدم شده دشمن

ادوات منهدم شده دشمن شامل ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر زرهی از انواع مختلف، ۲۵۰ دستگاه خودرو سبک و سنگین و مقادیر زیادی مهمات و ابزار جنگی بوده است که علاوه بر آن حدود ۱۷ فروند هواپیما، و 4 فروند هلی‌کوپتر دشمن نیز در این عملیات منهدم گشتند. از جمله ادوات منهدم شده دیگر حدود ۹۰ دستگاه تانک و نفربر و حدود ۱۰۰ دستگاه خودرو و چندین انبار مهمات و ۲ پل پی‌ام پی بود. در این عملیات لشکر ۱۱ ارتش عراق متلاشی شده و در حدود ۱۳۰۰ اسیر و ۱۵۰۰ کشته بر جای گذاشتند.

بنا به همین گزارش نیروهای متلاشی شده دشمن ۴۵ گردان و گروهان از ۱۲ تیپ از نیروهای عملیاتی و کماندویی دشمن را تشکیل داده بود.


غنایم

فرمانده هنگ ژاندارمری دشت‌آزادگان (سروان دست‌فروش) در رابطه با نحوه به غنیمت گرفتن ادوات و تجهیزات دشمن اظهار می‌کند که عملیات طریق‌القدس چنان کوبنده و سریع بود که توپخانه دشمن در همان ساعات اولیه به محاصره نیروهای اسلام در آمد و ۱۹ قبضه توپ سالم و مقادیر زیادی مهمات به غنیمت گرفته شد. اهم ادوات و تجهیزات به غنیمت گرفته شده از دشمن به شرح زیر می‌باشد:

. ۱۰۰ دستگاه تانک

. ۱۵۰ دستگاه بلدوزر و ماشین آلات مهندسی

.۱۹قبضه توپ ۱۵۲ میلی‌متری و ۷۰ قبضه ضد هوایی

. ۲۵۰ دستگاه خودرو

. ۲ قبضه شلیکا همراه با خودروی مربوطه


نتایج سیاسی عملیات طریق‌القدس و عکس‌العمل دشمن

این عملیات در شرایطی صورت گرفت که در شهر مقدس مکه و در صحن بیت الله الحرام حجاج و زائران ایرانی را به جرم فریاد «مرگ بر اسرائیل» مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

فرضیات اساسی دشمن با تغییر تاکتیک نظامی رزمندگان دگرگون شده و دشمن برای اتخاذ تصمیم نهایی در مورد استقرار، اشغال، فرار و عقب نشینی در مناطق عملیاتی اقدامات مشروح زیر را انجام داد: ۱- حمایت از نیروهای ضد انقلابی: دشمن واگذاری مناطق اشغالی را نوعی شکست فاحش سیاسی – نظامی برای خود می‌دید. به همین دلیل با تجدید نظر نسبت به بهره برداری از اهرم ضد انقلاب داخلی، به صورتی جدیدتر آن را از همین زمان آغاز کرد. ۲- تأخیر و تعویق عملیات آتی رزمندگان اسلام: با تجاربی که دشمن از دو عملیات ثامن الائمه (ع) و طریق‌القدس اندوخته بود، دست به تحرکاتی در زمینه تقویت روحیه نیروهای خود و انهدام نیروهای اسلام زد. به همین دلیل دست به حملات هوایی زد تا از این طریق به نیروهای ما آسیب وارد نموده و روحیه متزلزل پرسنل نیروی زمینی خود را بالا ببرد. سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در این رابطه اظهار داشت:

«ارتش عراق پس از شکست در عملیات طریق‌القدس که در آن ادعا می‌شود تلفات وارده به ایران روزانه بیش از صدها تن است، اشاره نمود که عراق برای توجیه تلفات وحشتناکی که در این حمله داشته، مجبور است به دروغ آمارهای بالایی از کشته های طرف مقابل یعنی ایران به مردم عراق عرضه کند تا از این طریق علاوه بر سرپوش گذاشتن بر واقعیتی که در تلفات نیروهای خود داشته، مردم عراق را به خیال خود متقاعد سازد. و نهایتاً این گونه عکس‌العمل‌های دشمن شاید بتواند منجر به تأخیر در انجام عملیات احتمالی رزمندگان و بالاخره ارائه پیشنهاد صلح شود.


نتایج عملیات

مناطق و تاسیسات آزاد شده:

ـ آزادی سازی بستان

ـ قطع ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکّه ـ جفیر)

ـ آزاد سازی 70 روستای منطقه و 5 پاسگاه مرزی

ـ تصرف و تامین تنگه چزابه

ـ تامین مرز مشترک و دسترسی به هورالهویزه

ـ پاکسازی 800 کیلومتر مربع از لوث وجود دشمن


تجهیزات منهدم شده دشمن:

ـ 180 دستگاه تانک و نفربر

200 دستگاه خودرو

ـ 13 فروند هواپیما

ـ 4 فروند هلی کوپتر

یگان های منهدم شده دشمن:

ـ 45 گردان و گروهان از 12 تیپ و نیروهای کماندویی لشکر 5 مکانیزه

تعداد کشته و زخمی های دشمن: بیش از 3500 نفر

تعداد اسراء: 546 نفر


غنائم:

ـ 100 دستگاه تانک

ـ 150 دستگاه بولدوزر و ماشین آلات مهندسی

ـ 19 قبضه توپ 152 میلی متری

ـ 70 دستگاه نفربر

ـ 70 قبضه ضد هوایی

ـ مقدار بسیار زیادی از انواع سلاح و مهمات

ـ 2 قبضه شلیکا همراه با خودرو مربوطه

ـ 250 دستگاه خودرو


نیروهای عمل کننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران.

http://www.sajed.ir/detail/80726


هوانیروز در عملیات طریق‌القدس

بر اساس طرح‌های عملیاتی و دستور فرماندهی هوانیروز، پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان با سازمان رزمی پیش‌بینی شده خود و با کلیه کارکنان پروازی و فنی و تجهیزات زمینی در فرودگاه اهواز مستقر شد در تجاوز اولیه ارتش متجاوز عراق در صحنه عملیات خوزستان، 2 شهر مسکونی و استراتژیک خرمشهر و بستان به اشغال دشمن درآمد.

پس از سد پیشروی عمومی و سراسری و تثبیت یگان‌های دشمن، طرح‌ریزی برای اجرای عملیات آفندی یگان‌های خودی آغاز شد و تقدم تلاش اصلی فرماندهی عملیات جنوب به آزادسازی شهرهای خرمشهر و بستان به عنوان اهداف استراتژیکی ـ نظامی و دور کردن تهدید جدی ارتش عراق از حیاتی‌ترین نقطه خوزستان یعنی گذرگاه مواصلاتی شمال اندیمشک به عنوان یک هدف اصلی نظامی داده شد.

هوانیروز پس از دریافت دستور عملیاتی از نزاجا در پشتیبانی از عملیات طریق‌القدس مأموریت را به 2 پایگاه مسجد سلیمان و پشتیبانی عمومی اصفهان ابلاغ کرد و پایگاه‌ها نیز در اجرای امریه ابلاغی با سازمان رزمی پیش‌بینی شده اقدام به اعزام بالگرد به مأموریت کردند.

بر اساس طرح‌های عملیاتی و دستور فرماندهی هوانیروز، پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان با سازمان رزمی پیش‌بینی شده خود و با کلیه کارکنان پروازی و فنی و تجهیزات زمینی در فرودگاه اهواز مستقر شد و مأموریت یافت از یگان‌های تحت امر قرارگاه کربلا پشتیبانی به عمل آورد. عملیات طریق‌القدس ساعت 3 بامداد 8 آذر 1360 و پایان عملیات ساعت 24 مورخه 14 آذر 1360 و به مدت 7 روز با هدف آزادسازی بستان و سوسنگرد اجرا شد.

در این عملیات خلبانان هوانیروز جمعی پایگاه‌های مسجد سلیمان و پشتیبانی عمومی اصفهان به منظور تسریع در انجام مأموریت‌های محوله پروازی از محدوده عمل تیپ‌ها و لشگرهای عمل کننده شناسایی کردند.

لشکر 16 زرهی قزوین، لشگر 92 زرهی اهواز، تیپ یک لشکر 77 پیاده خراسان، تیپ کربلا، تیپ امام حسین (ع)، تیپ عاشورا، تیپ امام سجاد (ع) و تیپ امام حسن (ع)، هوانیروز و نیروی هوایی در این عملیات حضور داشتند.

در تمام این مدت 7 روز بالگردهای کبرا تحت عنوان تیم‌های آتش سنگین 3 فروند بالگرد کبرا و سبک 2 فروند بالگرد کبرا، صبح و بعدازظهر به پرواز درآمدند و با شلیک انواع موشک‌ها، راکت‌ها و گلوله‌هایی نیروهای عراقی را منهدم و باعث فرار و عقب‌نشینی آن‌ها از خاک جمهوری اسلامی ایران شدند.

آزادسازی شهر بستان و حدود 600 کیلومتر مربع از خاک کشور، کشته و مجروح شدن 15 هزار عراقی و اسارت 546 نفر، انهدام بیش از 200 دستگاه تانک و نفربر و 200 دستگاه انواع خودرو، به غنیمت گرفتن تعداد زیادی تانک و نفربر و انواع خودرو از نتایج این عملیات بود.

http://www.sajed.ir/detail/81365


عوامل پیروزی عملیات طریق‌القدس 1-ایمان و انگیزه متعالی و روحیه شهادت طلبی رزمندگان.

امام خمینی (ره): آنچه برای اینجانب غرور انگیز و افتخار آفرین است، روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان (که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند) می‌باشد و این است فتح الفتوح.

2-وحدت فرماندهی

امام خمینی (ره): ضمناً ببینید که در هر جایی که سپاه پاسداران و ارتش و سایر قوای مسلح با هم می‌شوند پیروزی عظیم نائل می‌شود.

3-حضور نیروهای مردمی

آیت الله خامنه ای:در این عملیات (طریق‌القدس) نقش بسیار مهم نیروهای مردمی کاملاً آشکار شد، یعنی تراکم نیروهای مردمی مشتاق جهاد و شهادت به قدری بود که این نکته به وضوح به چشم می‌خورد....

4-خلاقیت در طراحی مانور و اتخاذ تاکتیک مناسب در نبرد.

تاکتیک ویژه عملیات طریق‌القدس،عبور از منطقه رملی بود که بر پایه خلاقیت، ابتکار عمل و شجاعت نیروهای مردمی و انقلابی طراحی شده بود و نقش اصلی و تعیین کننده ای برای کسب پیروزی داشت.

5-رعایت اصل غافل گیری.

ویژگی‌های مهم عملیات طریق‌القدس:

1-افزایش وسعت منطقه عملیاتی

2-گسترش اهداف عملیاتی

3-افزایش ظرفیت سازماندهی نیروهای مردمی.

4-اتخاذ تاکتیک ویژه.

http://beheshtiane-zamin.blogfa.com/page/avamelepiroozi.aspx

پیامدها

بازتاب

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت پیروزی عملیات طریق‌القدس

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای حاج سید علی خامنه ای رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران،تیمسار سرتیپ ظهیری نژاد رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرکار سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی، جناب آقای محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:

ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.

تلگراف‌های شریف که بشارت پیروزی قوای مسلح شجاع را بر قوای شیطانی آمریکایی صدامیان که با هجوم ظالمانه خود فتح قادسیه را به مغزهای تهی از ایمان به غیب وعده می‌دادند،واصل گردید. اتکا به مسلسل و تانک، و غفلت از خداوند قادر و جنود الهی،انسان‌ها را به ورطه هلاکت و فضاحت می‌کشاند. آنان که رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی و میگ‌ها و میراژها می‌دانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمی‌آورند و دم از پیروزی قادسیه می‌زنند و رمز پیروزی مؤمنان صدر اسلام را باز نیافته‌اند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نمی‌فهمند. باید با شکست مفتضحانه رو به رو شوند و گوشمالی الهی ببینند. اینان از پیروزی‌های صدر اسلام که پیروزی خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود باید عبرت بگیرند.

مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و غیر نظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می‌کنند. و فرق است بین این عزیزان و آن گول خوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ برضد اسلام و قرآن مجید برخاسته‌اند. آنچه برای اینجانب غرور انگیز و افتخار آفرین است. روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند. و این است فتح الفتوح من به ملت ایران و به فرماندهان شجاع قبل از اینکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم. وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهه معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمده‌اند تبریک می‌گویم. مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف،رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی در راه محبوب خود را آرمان اصیل خویش می‌دانند. افتخار بر رزمندگانی که جبهه های نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطر آگین نمودند فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی می‌کنند که شکست ناپذیر و سرتا پا پیروزی است. و ننگ بر آنان که در راهی جان خود را هدر می‌دهند و عرض و آبروی خود را می‌برند که پیروزی‌شان شکست و زندگی‌شان ننگ آفرین است. اینجانب از فرماندهان محترم و رزمندگان عزیز قوای مسلح نظامی و انتظامی،ارتش و سپاهی و بسیج مستضعفان و ژاندارمری و شهربانی و عشایر محترم و نیروهای نامنظم و مردمی تشکر و قدردانی می‌کنم. درود بر شما و همه آنان که برای اسلام و کشور عزیز خود حماسه آفریدند. از خداوند تعالی پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و سلامت و سعادت همگان را خواهانم. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی


خوشحالی دوستداران انقلاب اسلامی را در سراسر جهان

جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار در این عملیات به مرزهای بین‌المللی دسترسی پیدا می‌کند که این امر مردم انقلابی ایران و دوستداران انقلاب اسلامی را در سراسر جهان خوشحال می‌کند. صدام که شکست آبادان را یک حادثه و تکرار آن را غیرممکن می‌دانست، در مقابل عملیّات طریق‌القدس به بن‌بست تبلیغاتی می‌رسد، به ناچار برای فریب مردم عراق ادعا می‌کند که بستان در کنترل کامل سربازان عراق است و حرکت ایرانیان به شکست انجامیده است. صدام که در بدو تجاوز به ایران خود را سردار قادسیه می‌نامید، طعم تلخ شکست را می‌چشد و در پی تبلیغات خود اعلام می‌کند که ایرانیان اسرای عراقی را اعدام می‌کنند. با این ادعا می‌خواهد توجه مردم عراق را از شکست بزرگ به نقطه گمراه‌کننده‌ای معطوف کند. در این میان امام خمینی (ره) این پیروزی را «فتح‌الفتوح» نامید و فرمود: «اتکا به مسلسل و تانک و غفلت از یاد خداوند و جنود الهی انسان‌ها را به ورطه هلاکت و فضاحت می‌کشاند. آنان که رمز پیروزی را به جهاز شیطانی و میگ‌ها و میراژ‌ها می‌دانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمی‌آورند و دم از پیروزی قادسیه می‌زنند و رمز پیروزی قادسیه و مؤمنان صدر اسلام را باز نیافته‌اند و قدرت ایمان و شهادت‌طلبی را نمی‌فهمند، باید شکست مفتضحانه روبرو شوند و گوشمالی الهی ببینند. اینان از پیروزی صدر اسلام که پیروزی ایمان و خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود، باید عبرت بگیرند.»

http://www.sajed.ir/cat/3394


آثار عملیات طریق‌القدس:

دشمن اگر چه شکست نیروهایش در عملیات ثامن الائمه (ع) را ناشی از نحوه استقرار ناقص نیروها و محدود بودن عقبه آن‌ها به دو پل روی رودخانه کارون،عنوان کرد، لیکن در عملیات طریق‌القدس نظر به اینکه از لحاظ نظامی توجیهی برای شکست خود نداشت،مجبور به پذیرش واقعیات جدید گردید. دشمن از این پس با شک و با تردید به ادامه حضور خود در مناطق اشغالی می‌نگریست، زیرا استقرار ناقص نیروهای عراقی آنان را در برابر توانایی جدید رزمندگان و حمله های احتمالی آنان،در معرض انهدام و آسیب پذیری جدی قرار داده بود. به اعتقاد صاحب نظران جنگ، حمله دشمن به پل سابله پس از گذشت چند روز از عملیات طریق‌القدس و پس از عقب نشینی آن‌ها از شمال رودخانه نیسان،اولین تحول در باور و نگرش دشمن بود، چرا که از این پس نیروهای بعث عراق برای ادامه حضور در مناطق اشغالی،نیاز به تصمیم گیری تازه ای داشتند.


بازتاب آزادی بستان:

رادیو بی بی سی: در اولین لحظات پس آزادی بستان می‌گوید سربازان عراق در داخل خاک ایران به پیشروی ادامه می‌دهند.

رادیو صهیونیستی: عراقی‌ها ادعا کرده‌اند بر نیروهای ایرانی خسارات بسیار سنگینی وارد شده و ارتش عراق به پیشروی خود ادامه می‌دهد.

خالد حسین النقیب یکی از فرماندهان عراقی که در صحنه عملیات طریق‌القدس حضور داشت، در کتاب خود به نام حزب بعث و جنگ می‌نویسد (48 ساعت بود که غذایی نخورده بودیم، چشم‌هایمان از فرط خستگی باز نمی‌شد. در آن موقعیت آرزو می‌کردم به جای مرگ تدریجی یک‌بار و برای همیشه از دنیا بروم. گلوله های توپ با شدت به سمت ما پرتاب می‌شد.اجساد کشته شده یگان ما زمین را پوشانده بود و امکان انتقال آن‌ها به پشت جبهه وجود نداشت. هیچ کس در فکر نجات مجروحین نبود. در صحنه رویارویی تیپ‌های ویژه با نیروهای ایرانی،متجاوز از 10 تیپ به طور کامل در چزابه تار و مار شدند....))

نتایج و نکات آموزشی عملیات طریق‌القدس:

1-امکان جبران برتری هوایی و دیده بانی دشمن با استفاده از تاریکی و عملیات در شب.

2-امکان جبران برتری آتش توپخانه دشمن با استفاده از غافلگیری و تک به مواضع توپخانه دشمن در ابتدای نبرد.

3-امکان جبران برتری زرهی دشمن با استفاده از پیاده نظام ورزیده و متهور مجهز به جنگ افزار ضد تانک انفرادی و استفاده صحیح از زمین و امکانات پیاده نظام.

4-قابلیت و اهمیت کاربرد جالب توجه سلاح‌های سبک ضد تانک.

5-اهمیت پیاده نظام ورزیده در ایجاد شکاف در مواضع و بین نیروهای دشمن.

6-استفاده از شیوه جنگ الکترونیک ارزش و اهمیت پست‌های استراق سمع.

7-استفاده از قدرت بسیج مردمی برای بالا بردن توان رزمی.

8-قدرت و توانایی عظیم نیروهای مردمی و نقش سرنوشت ساز و تعیین کننده آن‌ها در عملیات.

9-جلب نظر مردم برای پشتیبانی از جنگ.

10-اهمیت و ارزش شناسایی و اطلاع کامل از وضعیت زمین تا پایین‌ترین رده.

11-اهمیت سرعت عمل.

12-اهمیت رعایت اصول جنگ که نشان می‌دهد بی اعتنایی به هر کدام از این اصول ممکن است نتایج شومی به بار آورد.

http://beheshtiane-zamin.blogfa.com/page/avamelepiroozi.aspx


شهدای مرتبط با عملیات طریق‌القدس


انتصاب شهید علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی ارتش سبب نزدیکی بیشتر ارتش و سپاه شد و این امکان به وجود آمد که فرماندهان سپاه و ارتش استراتژی عملیاتی جدیدی را طراحی کنند. عملیات «طریق‌القدس» اولین مرحله از این استراتژی محسوب می‌شد. جنوب ارتفاعات میشداغ یکی از محورهای اصلی در آزادسازی بستان (عملیات طریق‌القدس) بود.


خاطرات مرتبط با عملیات طریق‌القدس


باران در شن‌های نرم شهید سپهبد علی صیاد شیرازی

عملیات «طریق‌القدس» با رمز یا حسین (ع) در ساعت 30 دقیقه بامداد 8/9/1360 در منطقه عمومی بستان و در غرب سوسنگرد به اجرا در آمد. در این عملیات تلاش اصلی از جناح راست انجام شد. در این جناح، جاده طریق‌القدس به فاصله 9 کیلومتر به سمت تپه‌های رملی دار شیاع در قسمت شمال منطقه عملیاتی توسط رزمندگان جهاد و مهندسی ارتش احداث شده بود و این محور بهترین مسیری بود که می‌توانستیم نیروهای دشمن را غافلگیر کنیم. نیروی احتیاط و توپخانه دوربرد دشمن در جلو همین تپه‌ها در منطقه دار شیاع مستقر بودند که حدود هجده کیلومتر با لبه جلویی منطقه نبرد فاصله داشت و رزمندگان ما مأموریت داشتند که از این محور حساس، خود را به منطقه برسانند و توپخانه دشمن را منهدم کنند. مأموریتی بسیار سخت و دشوار به عهده رزمندگان بود. زیرا عبور تانک‌ها و نیروهای پیاده در مسیری طولانی و بدون جاده در منطقه رملی پشت نیروهای دشمن، تقریباً کاری غیر ممکن بود. اما به خواست خدا، بارندگی شدید شب عملیات باعث شد رمل‌ها سفت شده و امکان عبور نیروها فراهم گردد. بدین ترتیب گروه رزمی لشکر 92 به فرماندهی شهید صفوی سهی و یک گردان از سپاه پاسداران این مأموریت مهم را با موفقیت به پایان رساندند.


حکایت رمل‌های سرد بستان

سید سعید موسوی:

«این عملیات نخستین عملیاتی بود که نیروهای تخریب که آن وقت‌ها هنوز به "گروه مین" معروف بودند با یک میدان به اصطلاح حسابی با عمق نسبتاً زیاد و موانع چند ردیفی مواجه می‌شدند. پیش از آن عراق به خاطر طمعی که به پیشروی داشت مین کاری صرفاً در حد چند ردیف با کمی سیم خاردار می‌کرد. از سه ماه قبل عملیات در منطقه" شحیطیه" بعد از تپه‌های " الله اکبر" با یکی دو نفر از بچه های تخریب از جمله "شهید پورکرمان" داخل یک سنگر خیلی کوچک مستقر شدیم.

هر روز باید یک ساعت و نیم پیاده روی می‌کردیم تا به مقر ارتش برسیم و از آنجا با یکی دو نفر از راهنماهای آن‌ها به خط برویم کار ما شناسایی میادین عراق در منطقه بستان بود که در آنجا برای اولین بار با میدان پدالی مواجه شدیم. منطقه چون رملی بود شب‌ها این رمل‌ها خیلی سرد می‌شد که وقتی دست‌ها را زیر خاک می‌بردیم که مین‌ها را لمس کنیم یخ می‌زدیم. با همراهان ارتشی اوایل شب که حرکت می‌کردیم ساعت 3 نیمه شب به اول میدان می‌رسیدیم که مین‌ها را شناسایی و خنثی می‌کردیم ولی ترکیب میدان را دست نمی‌زدیم تا دشمن متوجه نشود. در واقع یک معبر مخفی برای شب عملیات آماده کردیم که علامت گذاری‌های ما هم با بوته و سنگ بود.

در همین ایام اتفاق جالبی افتاد؛ یک‌بار خبر دادند که عراقی‌ها در یکی از خطوط بلندگوی خیلی بزرگی نصب کرده‌اند که با پخش آهنگ عملیات و بعضی وقت‌ها ترانه‌هایی خاص جنگ روانی راه می‌اندازند. من و شهید مهدی میرزایی و شهید چراغچی از تیپ نصر خراسان برای از کار انداختن آن حرکت کردیم که خود را به خاکریزی رساندیم که بلندگو بالای آن بود و روشن هم بود. سیم آن را قطع کردیم و هنوز درست فرار نکرده بودیم که گلوله باران شدید آن‌ها شروع شد. با هزار زحمت خودمان را به چاله ای رساندیم و پناه گرفتیم اما خنده مان گرفته بود که چرا سیم آن را وقتی قطع کردیم که روشن بود! عملیات به راحتی انجام شد و ما هم نیروها را از همان معبرها رد کردیم. جالب اینجا بود که آن ایام نیروی تخریب به تعداد کافی نبود و عملاً ما در محور خودمان دو نفری کار میدان را تمام کردیم.»

پیروزی طریق‌القدس شیرینی خاصی داشت و کیلومترها از خاک میهن اسلامی را آزاد کرد. امام (ره) در پاسخ به پیام تبریک رئیس جمهور وقت و فرماندهان نظامی جملات بسیار پرمغزی را نوشتند: آن‌ها که رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی می‌دانند و قدرت ایمان و شهادت طلبی را نمی‌فهمند باید گوشمالی الهی ببینند. آنچه افتخارآفرین است قلوب سرشار از ایمان و روح شهادت طلبی این عزیزان می‌باشد و این است فتح الفتوح. مبارک باد بر کشور عزیز ایران رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته دوست که شهادت را آرزوی نهایی خود می‌دانند.

http://www.sajed.ir/cat/3398


اهمیت عملیات طریق‌القدس در خاطرات سردار شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)

مجروحیت ایشان در ساعت 2:30 صبح روز سوم این عملیات «سردار باقری» که به خط «سابله» برای بررسی و شناسایی موقعیت عملیات رفته بود، بدون آنکه این سه شبانه روز را ساعتی خوابیده باشد، در حالی که به وسیله یک جیپ شخصاً برای شناسایی در حرکت بود، ناگهان حین رانندگی در سوز سرمای آن فصل از سال، به خواب رفته و با یک آمبولانس که پشت خاکریزی قرار داشت به شدت تصادف کرده و از ناحیه سر و پیشانی شکاف و جراحات سنگینی برمی دارد، به طوری که پزشکان ضربه مغزی وارده را کاری و خطرناک ارزیابی می‌کردند.

یکی از هم‌رزمانش در این مورد می‌گوید: ما در اهواز به ملاقاتش رفتیم، وضع بدی داشت و دائم خون بالا می‌آورد. با دکترش که صحبت کردیم، گفت وضعش چندان رضایت بخش نیست. دستش را گرفتم و با او صحبت کردم. یک چشمش کاملاً بسته بود. تا فهمید که کی هستم، چشم سالمش را باز کرد و پرسید: مسئله پل سابله چه شد؟ تا کجا پیش رفتید؟ چه کار کردند؟ هر کسی او را می‌دید فکر می‌کرد که در حال مرگ است، اما او در آن حال، از وضعیت جنگ می‌پرسید. من عصبانی شدم و گفتم: «تو با این حالت چه کار به این کارها داری؟» با اصراری که کرد گفتم که مشکل پل سابله حل شده و از پیشرفت عملیات برایش توضیح دادم. پس از شنیدن این حرف‌ها، تا حدی راضی شد و آرام گرفت. در حالی که همه از زنده ماندنش ناامید بودند، زنده ماندن او واقعاً به معجزه شبیه بود.

در حقیقت خدا نگهش داشته بود تا فرصت شهادت نصیبش گردد، زیرا بارها از خدا خواسته بود که در تصادف کشته نشود و افتخار شهادت را پیدا کند. همیشه می‌گفت «چون در مقابل شهدا مسئولیم، به هر طریق دیگری بمیریم خدا گناهانمان را نمی‌بخشد. بعد گفت: «قرار است مرا به بیمارستان اصفهان ببرند. تلفن کنید و پیشرفت عملیات را خبر دهید. سپس از اصفهان به تهران منتقل شد. دکتر گفته بود که باید یک ماه استراحت مطلق کند. در غیر این صورت به سردردهای مداوم دچار می‌شود.» او علی رغم این تذکر، حداکثر پس از یک هفته به اهواز برگشت و در حالی که حالش به حدی بد بود که نمی‌توانست مدت زیادی سرپا بایستد و همان‌طور که دکتر گفته بود سردردهای شدیدی می‌گرفت. حتی در همان حال نیز دراز می‌کشید و نامه‌ها را می‌خواند و یا می‌نشست و کار می‌کرد و به هر حال بی کار نمی‌ماند و در شهر اهواز امور را دنبال می‌کرد.

تا آنکه پس از مدتی که از عملیات پیروزمند طریق‌القدس می‌گذشت و در آستانه برگزاری مراسم بزرگداشت دهه فجر انقلاب اسلامی عراق در منطقه بستان دست به یک عملیات هجومی برای کمرنگ نمودن این پیروزی و مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب زد و منطقه چزابه را مورد هجوم قرار داد و پیشروی‌هایی تا مرز دفاعی ما داشته و تلفاتی به ما وارد کرد. این واقعه نگذاشت «سردار باقری در اهواز بماند و لذا راهی منطقه عملیاتی بستان و خط مقدم شد. عملیات‌های پیروزمندانه بسم رب الفاتح ایام سختی بود و فرماندهان می‌دانستند اگر دشمن موقعیت پیشروی‌اش را تحکیم و تثبیت نماید، اول چزابه و سپس بستان سقوط می‌کند.

http://www.sajed.ir/cat/3398