شهید محمد پرویزیان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « تاریخ تولد : 1342/06/05 نام : محمد محل تولد : اسفراین نام خانوادگی : پرویزیان‌ ت...» ایجاد کرد)
 
 
(۵ نسخه‌های متوسط توسط ۵ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
تاریخ تولد : 1342/06/05
+
{{جعبه اطلاعات افراد نظامی
 +
|نام فرد                = محمدپرویزیان‌
 +
|تصویر                  =1145112KAKA002-001.jpg
 +
|توضیح تصویر            =
 +
|ملیت                  = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی
 +
|شهرت                  =
 +
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
 +
|تولد                  =[[اسفراین، 1342/06/05]]
 +
|شهادت                  = [[1363/07/14]]
 +
|وفات                  =
 +
|مرگ                    =
 +
|محل دفن                =[[اسفراین]]
 +
|مفقود                  =
 +
|جانباز                =
 +
|اسارت                  =
 +
|نیرو                  =
 +
|یگانهای خدمت          =
 +
|طول خدمت              =
 +
|درجه                  =
 +
|سمت‌ها                  =
 +
|جنگ‌‌ها                  = [[جنگ ایران و عراق]]
 +
|نشان‌های لیاقت          =
 +
|عملیات‌              =
 +
|فعالیت‌ها              =
 +
|تحصیلات                =چهارم ابتدایی
 +
|تخصص‌ها                =
 +
|شغل                    = کارگر
 +
|خانواده                = نام پدر:غلام‌رضا
 +
}}
 +
 
 +
 
 +
تاریخ تولد : 1342/06/05
 
نام : محمد محل تولد : اسفراین
 
نام : محمد محل تولد : اسفراین
 
نام خانوادگی : پرویزیان‌ تاریخ شهادت : 1363/07/14
 
نام خانوادگی : پرویزیان‌ تاریخ شهادت : 1363/07/14
سطر ۷: سطر ۳۸:
 
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
 
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
 
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌
 
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌
 +
محل آرامگاه : خراسان شمالی اسفراین
 +
==خاطرات==
 +
 +
من و همسرم زندگی خوبی را شروع کردیم و خداوند به ما پسری داد که بسیار خوشحال بودیم اما خوشحالی ما طولی نکشید که فرزندم را از دست دادم و چون من تجربه ای نداشتم خداوند هفت پسر به من داد ولی هیچکدام نماند و قبل از تولد امیر محمد نذر کردم که اگر خداوند دوباره به من پسر دهد و برایم بماند نامش را امیر محمد بگذارم و خداوند دعای مرا مستجاب کرد و امیر محمد را به من داد و من به اتفاق پدرش در ماه محرم به مسجد می رفتیم و در آنجا درباره نذر کردیم که خدایا امیر محمد را به شما می سپارم و می خواهم ایشان را غلام حلقه به گوش آقا امام حسین (ع) کنم و از اول محرم تا آخر محرم سیاه پوش باشد و در دسته های عزاداری سقا باشد و مانند حضرت ابوالفضل (ع) سقا باشد و همینطور هم بود و بخاطر عشقی که به امام حسین (ع) داشت شهادتش در ماه محرم بودو وقتی پیکر مطهرش را آوردند درست مصادف بود با سوم آقا امام حسین (ع) و چهلمین روز [[شهادت]] هم همزمان با اربعین حسینی و از اینکه خداوند چنین هدیه ای را از من قبول نمود خداوند را شاکرم .
 +
این طور که دوستان و همرزمان امیر محمد برای ما تعریف کرده اند گویا ایشان به همراه هم سنگران خود در حال استراحت و طرح ریزی عملیاتی برای سرکوبی نیروهای دشمن بوده اند که امیر محمد برای آوردن آب به بیرون از سنگر می رود که در همان لحظه یکی از [[خمپاره]] های دشمن نزدیک ایشان اصابت می کند و او به [[شهادت]] می رسد .
 +
 +
==زندگی نامه==
 +
شهيد [[محمد پرويزيان]] اولين فرزند خانواده بود. پدرش علاقه فراواني به وي داشت. او پس از دوران كودكي وارد دبستان شد و تا كلاس چهارم درس خواند و ترك تحصيل كرد. از همان دوران نوجواني به انجام فرائض ديني و مذهبي و مساجد علاقه مند شد و دوران كودكي و نوجواني را به آرامي پشت سرگذاشت تا اين كه انقلاب اسلامي به اوج خود رسيد و وي را به سوي خود كشاند. با آغاز تجاوز رژيم بعثي [[عراق]] عليه [[ايران]] جهت انجام خدمت مقدس سربازي به خدمت رفت و پس از آموزش نظامي به جبهه اعزام گرديد و مشغول نبرد شد. سرانجام يك ماه به اتمام دوره خدمت سربازي مانده بود كه در جبهه [[كوشك]] به تاريخ [[63/07/1413]] نداي حق را لبيك گفت و شربت [[شهادت]] نوشيد و خون خود را با شهداي اسلام پيوند ناگسستني زد تا در نسل ها و عصرها نشستگان را به قيام فرا خواند.<ref>[http://ajashohada.ir/Home/Martyrdetails/5296 سایت شهدای ارتش]</ref>
 +
==نگارخانه تصاویر==
 +
<gallery>
 +
 +
Image:1145112KAKA004-001.jpg
 +
Image:1145112KAKA003-001.jpg
 +
Image:1145112KAKA002-001.jpg
 +
Image:1145112KAKA001-001.jpg
  
خاطرات
+
</gallery>
من و همسرم زندگی خوبی را شروع کردیم و خداوند به ما پسری داد که بسیار خوشحال بودیم اما خوشحالی ما طولی نکشید که فرزندم را از دست دادم و چون من تجربه ای نداشتم خداوند هفت پسر به من داد ولی هیچکدام نماند وقبل از تولد امیر محمد نذر کردم که اگر خداوند دوباره به من پسر دهد و برایم بماند نامش را امیر محمد بگذارم و خداوند دعای مرا مستجاب کرد و امیر محمد را به من داد و من به اتفاق پدرش در ماه محرم به مسجد می رفتیم و در آنجا درباره نذر کردیم که خدایا امیر محمد را به شما می سپارم و می خواهم ایشان را غلام حلقه به گوش آقا امام حسین (ع) کنم واز اول محرم تا آخر محرم سیاه پوش باشد و در دسته های عزاداری سقا باشد و مانند حضرت ابوالفضل (ع) سقا باشد و همینطور هم بود و بخاطر عشقی که به امام حسین (ع) داشت شهادتش در ماه محرم بودو وقتی پیکر مطهرش را آوردند درست مصادف بود با سوم آقا امام حسین (ع) و چهلمین روز شهادت هم همزمان با اربعین حسینی و از اینکه خداوند چنین هدیه ای را از من قبول نمود خداوند را شاکرم .
+
==پانویس==
این طور که دوستان و همرزمان امیر محمد برای ما تعریف کرده اند گویا ایشان به همراه هم سنگران خود در حال استراحت و طرح ریزی عملیاتی برای سرکوبی نیروهای دشمن بوده اند که امیر محمد برای آوردن آب به بیرون از سنگر می رود که در همان لحظه یکی از خمپاره های دشمن نزدیک ایشان اصابت می کند و او به شهادت می رسد .
+
<references />
 +
==رده==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض: محمد پرویزیان‌}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان شمالی]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان اسفراین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ شهریور ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۵۲

محمدپرویزیان‌
1145112KAKA002-001.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد اسفراین، 1342/06/05
شهادت 1363/07/14
محل دفن اسفراین
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
تحصیلات چهارم ابتدایی
شغل کارگر
خانواده نام پدر:غلام‌رضا


تاریخ تولد : 1342/06/05 نام : محمد محل تولد : اسفراین نام خانوادگی : پرویزیان‌ تاریخ شهادت : 1363/07/14 نام پدر : غلام‌رضا مکان شهادت : تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : کارگر یگان خدمتی : گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ محل آرامگاه : خراسان شمالی اسفراین

خاطرات

من و همسرم زندگی خوبی را شروع کردیم و خداوند به ما پسری داد که بسیار خوشحال بودیم اما خوشحالی ما طولی نکشید که فرزندم را از دست دادم و چون من تجربه ای نداشتم خداوند هفت پسر به من داد ولی هیچکدام نماند و قبل از تولد امیر محمد نذر کردم که اگر خداوند دوباره به من پسر دهد و برایم بماند نامش را امیر محمد بگذارم و خداوند دعای مرا مستجاب کرد و امیر محمد را به من داد و من به اتفاق پدرش در ماه محرم به مسجد می رفتیم و در آنجا درباره نذر کردیم که خدایا امیر محمد را به شما می سپارم و می خواهم ایشان را غلام حلقه به گوش آقا امام حسین (ع) کنم و از اول محرم تا آخر محرم سیاه پوش باشد و در دسته های عزاداری سقا باشد و مانند حضرت ابوالفضل (ع) سقا باشد و همینطور هم بود و بخاطر عشقی که به امام حسین (ع) داشت شهادتش در ماه محرم بودو وقتی پیکر مطهرش را آوردند درست مصادف بود با سوم آقا امام حسین (ع) و چهلمین روز شهادت هم همزمان با اربعین حسینی و از اینکه خداوند چنین هدیه ای را از من قبول نمود خداوند را شاکرم . این طور که دوستان و همرزمان امیر محمد برای ما تعریف کرده اند گویا ایشان به همراه هم سنگران خود در حال استراحت و طرح ریزی عملیاتی برای سرکوبی نیروهای دشمن بوده اند که امیر محمد برای آوردن آب به بیرون از سنگر می رود که در همان لحظه یکی از خمپاره های دشمن نزدیک ایشان اصابت می کند و او به شهادت می رسد .

زندگی نامه

شهيد محمد پرويزيان اولين فرزند خانواده بود. پدرش علاقه فراواني به وي داشت. او پس از دوران كودكي وارد دبستان شد و تا كلاس چهارم درس خواند و ترك تحصيل كرد. از همان دوران نوجواني به انجام فرائض ديني و مذهبي و مساجد علاقه مند شد و دوران كودكي و نوجواني را به آرامي پشت سرگذاشت تا اين كه انقلاب اسلامي به اوج خود رسيد و وي را به سوي خود كشاند. با آغاز تجاوز رژيم بعثي عراق عليه ايران جهت انجام خدمت مقدس سربازي به خدمت رفت و پس از آموزش نظامي به جبهه اعزام گرديد و مشغول نبرد شد. سرانجام يك ماه به اتمام دوره خدمت سربازي مانده بود كه در جبهه كوشك به تاريخ 63/07/1413 نداي حق را لبيك گفت و شربت شهادت نوشيد و خون خود را با شهداي اسلام پيوند ناگسستني زد تا در نسل ها و عصرها نشستگان را به قيام فرا خواند.[۱]

نگارخانه تصاویر

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش

رده