عملیات فتح المبین

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
(تغییرمسیر از فتح المبین)
پرش به: ناوبری، جستجو
عملیات فتح‌المبین
بخشی از جنگ ایران و عراق
منطقه‌ی عملیاتی فتح‌المبین - سایت رادار و نفربر BTR-60.jpg
جاده‌ی مواصلاتی در منطقه‌ی عملیاتی فتح‌المبین
در تصویر سایت رادار و همچنین یک دستگاه نفربر BTR-60 (به احتمال زیاد غنیمتی) دیده می‌شود.
زمان ۲ فروردین ۱۳۶۱ تا ۱۲ فروردین ۱۳۶۱
مکان محور شوش، رودخانه کرخه، جاده‌ی اهواز – اندیمشک و غرب دزفول
نتیجه آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده‌ی منطقه‌ی غرب شوش و اندیمشک، همچون سایت ۴ و ۵ رادار و ده‌ها روستای منطقه
علت جنگ ایران می‌خواست مناطق اشغال شده‌ای همچون، سایت ۴ و ۵ رادار و همچنین ده‌ها روستا را با این عملیات آزاد کرده و همچنین شهرهای شوش، اندیمشک، دزفول و جاده‌ی اهواز - اندیمشک را از تیررس آتش توپخانه‌ی عراق دور نماید.
طرف‌های درگیر
پرچم ایران.png ایران پرچم سابق عراق.png عراق
نیروها
ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.png ستاد کل نیروهای مسلح
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.png سپاه پاسداران
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران.png نیروی زمینی ارتش
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران.png نیروی هوایی ارتش
هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران.png هوانیروز ارتش
نشان سابق ملی عراق.png ستاد کل نیروهای مسلح
آرم نیروی زمینی عراق.png نیروی زمینی ارتش
آرم سابق نیروی هوایی عراق.png نیروی هوایی ارتش

عملیات فتح‌المبین در تاریخ ۲ فروردین ۱۳۶۱ در محور شوش، رودخانه کرخه، جاده‌ی اهواز – اندیمشک و غرب دزفول، به منظور آزادسازی مناطق اشغال شده‌ای همچون، سایت ۴ و ۵ رادار و همچنین ده‌ها روستا و همچنین دورنمودن شهرهای شوش، اندیمشک، دزفول و جاده‌ی اهواز - اندیمشک، از تیررس آتش توپخانه‌ی عراق، به طور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و با رمز یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا اجرا شد و در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۶۱ با پیروزی قاطع و رسیدن به اهداف خود، پایان پذیرفت.


منطقه عملیاتی فتح‌المبین

منطقه عملیاتی فتح‌المبین از شمال به ارتفاعات صعب‌العبور تی‌شکن، دالپری، شاوریه، چاه نفت و تپه سپتون؛ و از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپه‌های رملی و لخیضر و از شرق به رود کرخه و از غرب به مرز بین‌المللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی می‌شود و در کل 3000 کیلومتر مربع وسعت دارد که بخش اعظم آن در استان خوزستان واقع است.

رفتن به گالری این منطقه از لحاظ جغرافیایی ناهموار است و علاوه بر ارتفاعات یاد شده، ‌تپه ماهورهای بسیار و گاهی غیر قابل عبور دارد. این بلندی‌ها به دلیل پستی زمین در شرق کرخه،‌ روی شهرهای شوش، هفت تپه و جاده اهواز ـ‌ اندیمشک کاملاً مشرف است.

ارتفاعات ابوصلیبی‌خات با 202 و 189 متر، تپه‌های برغازه، دوسلک، رقابیه، تی‌شکن، کمر سرخ، تنگ ابوغریب، سایت 4، 5 و رادار و سه راهی قهوه‌خانه از نقاط مهم در عملیات فتح‌المبین بود. جاده‌های آسفالت دزفول ـ دهلران، جاده تنگ ابوغریب و جاده امام‌زاده عباس از مهم‌ترین راه‌های مواصلاتی این منطقه عملیاتی در استان خوزستان محسوب می‌شود.

پس از موفقیت عملیات طریق‌القدس و به منظور جلوگیری از تجدید سازمان و تقویت قوای دشمن، ‌از اواسط آبان 1360 طرح‌ریزی عملیات فتح‌المبین آغاز شد و در نهایت در ساعت 30 دقیقه بامداد روز دوشنبه 2 فروردین 1361 عملیات سرنوشت‌ساز فتح‌المبین با هدف آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغالی، خارج کردن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول و جاده‌های مواصلاتی آن‌ها از آتش مؤثر توپخانه‌های دشمن و دستیابی به خطوط پدافندی مناسب آغاز شد. در مرحله‌ی اول این عملیات در محور قرارگاه قدس، رزمندگان موفق شدند با حرکت احاطه‌ای از شمال‌غربی و غرب رودخانه چیخواب با تصرف منطقه عین‌خوش، عقبه دشمن را در این محور مسدود کند. نیروهای جناح چپ این قرارگاه از شمال دشت عباس به طرف امام‌زاده عباس و تپه 202 پیش‌روی کرده و مواضع دشمن را به تصرف خود در آوردند، لیکن این مواضع در جریان پاتک‌های شدید دشمن دوباره اشغال شد.

در محور قرارگاه نصر؛ سه گردان از تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص) به همراه سه گردان ادغامی تیپ 2 لشکر 21 حمزه ارتش که مأموریت تصرف ارتفاعات علی‌گره‌زد و خاموش کردن آتش توپخانه مستقر در آن را برعهده داشت تا عمق خطوط دشمن نفوذ کرده و توپخانه دشمن را به تصرف در آوردند. در نتیجه یگان‌های دیگر این قرارگاه موفق شدند مواضع پدافندی دشمن را در شمال محور پل نادری، سرخه فلیه، سرخه صالح و تپه چشمه، کوت کاپون، سه راهی قهوه‌خانه و تپه شاوریه به تصرف درآوردند. در محور قرارگاه فجر؛ به دلیل مستحکم بودن خطوط پدافندی و حجم انبوه آتش و هوشیاری دشمن نسبت به جهت حمله و نیز انسداد اکثر راه‌کارهای پیش‌بینی شده‌ی ایران، نیروهای این قرارگاه با روشن شدن هوا به موقعیت اولیه خود بازگشتند. در محور قرارگاه فتح؛ مأموریت این قرارگاه به اعزام گروه‌های آر.پی.جی زن برای شکار تانک‌ها محدود شد.

مرحله دوم عملیات در ساعت 1 بامداد چهارشنبه 4 فروردین آغاز شد و در اولین ساعات تلفات سنگینی بر دشمن وارد آمد و رزمندگان به مواضع دشمن در جبهه‌های غرب شوش و دزفول دست یافتند و تنگ رقابیه و ارتفاعات میشداغ پاک سازی شد. در این مرحله مأموریت اصلی به عهده قرارگاه فتح بود.

مرحله سوم عملیات فتح‌المبین مقارن ساعت 22:30 دقیقه شب 7 فروردین در شمال‌غربی شوش آغاز شد و همان گونه که پیش‌بینی می‌شد، دشمن برای مصون ماندن از انهدام و اسارت نیروهایش، مواضع خود را در رقابیه به ناچار ترک کرد و به خطوط پدافندی خود در مناطق چنانه، دوسلک و غرب ارتفاعات تینه عقب‌نشینی نمود.

مرحله چهارم عملیات سحرگاه روز یکشنبه 8 فروردین آغاز شد و در آن قرارگاه نصر به پاک‌سازی مناطق متصرفه در شرق ارتفاعات تینه پرداخت و پس از آن به کمک قرارگاه قدس شتافت. قرارگاه قدس که در روز گذشته ارتفاعات 202 تنگ ابوغریب را به تصرف درآورده بود، می‌کوشید از فرار نیروهای در حال عقب‌نشینی عراق جلوگیری نماید. قرارگاه فجر نیز مسئولیت پاک‌سازی منطقه متصرفه خود را برعهده داشت. همچنین نیروهای قرارگاه فتح ضمن عبور از تنگ ذلیجان موفق شدند مواضع دشمن را در تنگ رقابیه دور زده و دو منطقه برغازه و دوسلک را به تصرف درآورند و با نیروهای قرارگاه نصر الحاق نمایند.

در مجموع طی این مرحله از عملیات ارتفاعات تینه، دوسلک و برغازه به تصرف کامل درآمد و دشمن به غرب رودخانه دویرج و تپه 182 عقب رانده شد. با اتمام موفقت‌آمیز این عملیات 3000 کیلومتر مربع از خاک ایران شامل ده‌ها بخش و روستا، جاده مهم دزفول ـ دهلران، سایت 4، 5 و رادار و ... آزاد شد.

کتاب اطلس جغرافیای حماسی، ص 219 ـ 220




معرفی

در اولین روزهای جنگ، دشمن تا پشت رودخانه کرخه جلو آمد و در حاشیه کرخه که مشرف بر شهر شوش و جاده اندیمشک- اهواز بود مستقر شد. حضور رزمندگان اسلام در این جبهه، با شکل‌گیری خط دفاعی و اجرای عملیاتی تحت عنوان امام مهدی(عج) در سال1360، مقدمه اجرای عملیات فتح‌المبین شد. عملیات فتح‌المبین به عنوان فتح الفتوح رزمندگان اسلام که شروع آن با استخاره به قرآن و الهام از آیة شریفه «إنا فتحنا لک فتحاً مبیناً» بود، در ساعت 30 دقیقه بامداد فروردین ماه 1361 به استعداد یکصد گردان از سپاه و 35 گردان از ارتش در مقابل 170 گردان از ارتش عراق در حالی که دشمن همچنان در منطقه گسترده فکّه، شوش، عین خوش، چزابه و مناطق دیگری از جنوب صف آرایی کرده بود، در چهار مرحله طرح ریزی شد. نیروهای خودی در قالب چهار قرارگاه عملیاتی سازماندهی شده و از چهار محور شوش،رودخانه کرخه ، کوه میشداغ، در جاده اهواز-اندیمشک و غرب دزفول حمله را شروع کردند. درمرحله اول و دوم تنگه های عین خوش و رقابیه به روی دشمن مسدود و در دو مرحله دیگر، ارتش عراق تا پشت رودخانه «دویرج» عقب رانده شد. در این عملیات شهیدان،حسین خرازی، فرمانده لشکر 14 امام حسین(ع) و محسن وزوایی از لشکر 27 حضرت رسول(ص) در شکست عراقی‌ها در محور رقابیه بیشترین نقش را به عهده داشتند.


  • ابتکارات و خلاقیت‌ها

یکی از کارهای بی نظیری که در این عملیات انجام شد، حفر کانال و تونل در زمین‌های رملی منطقه و دور زدن دشمن از طریق آن بود که ضمن اینکه خلأ پنج لشکری را که در محاسبات کم داشتیم، جبران می‌کرد، باعث محاصره لشکرهای 10 زرهی و مکانیزه عراق شد؛ لشکرهایی که غافلگیر شده و با تحمل آسیب‌های فراوان وارده از سوی «حاج احمد متوسلیان» فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص)، از میان رفتند.

http://www.ayehayeentezar.com/thread951.html


  • وقایع خاص

استخاره به قرآن و الهام از آیة شریفه «إنا فتحنا لک فتحا مبینا»


  • موقعیت ها

1. پل ناجیان

2. شیار شیخی

3. شیار المهدی

4. شیار شلیکا

5. سایت‌های رادار چهار و پنج

6. ارتفاعات ابوصلیبی‌خات

7. رودخانه رفاعیه

  • شهدای مرتبط با یادمان فتح‌المبین


در این عملیات، شهیدان حسین خرازی، فرمانده لشکر 14 امام حسین (علیه السلام) و محسن وزوایی از لشکر 27 حضرت رسول(صلی الله) در شکست عراقی‌ها در محور رقابیه بیشترین نقش را به عهده داشتند.

لشکرهایی که غافلگیر شده بودند، با تحمل آسیب‌های فراوان وارده از سوی «حاج احمد متوسلیان» فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله از میان رفتند. عملیات‌های مرتبط با یادمان فتح‌المبین


از اواسط آبان 1360 طرح ریزی عملیات فتح‌المبین آغاز شد و در نهایت در ساعت 30 دقیقه بامداد روز دوشنبه 2 فروردین 1361 عملیات سرنوشت ساز فتح‌المبین با هدف آزادسازی، بخش وسیعی از مناطق اشغالی آغاز شد.


خاطرات شهید صیاد شیرازی از عملیات فتح المبین

تیمسار صیاد شیرازی: "نمی‌دانم آزمایش کرده‌اید وقتی مهمانی بر انسان وارد می‌شود، هم از دید میهمان و هم از دید میزبان چه حالی است؟ من برای این که مقدمه حرف خودم را بگویم، این را تنظیم کردم با دیدار به یادماندنی خودم و همراهانم. قبل از این که ما وارد منطقه و مأموریت افتخاری معارف جنگ شویم،‌ روز پنجشنبه گذشته مخصوصاً سفری را انجام دادم تا محل‌ها را بررسی کنم و ببینم وضعیت چطور است.

محل‌هایی که دیدم:

1. نقطه رقابیه و میشداغ

2. عین خوش و دهلران

3. جسر نادری و پل کرخه

4. دامنه ارتفاعات ابوصلیبی خات.

اینجا سومین نقطه‌ای بود که وارد شدیم. وقتی فرماندهی و عقیدتی به استقبال ما آمدند گفتند محل پذیرایی ما حسینیه سیدالشهدا است. با شنیدن این خبر، صفایی وجودم را فرا گرفت که از بیان آن ناتوانم، اینجا رزمندگانی زندگی می‌کردند و گریه می‌کردند که به خدا نزدیک بودند.


  • این صفا کجاست؟

عملیات فتح المبین، عملیاتی سراپا حماسه، ایثار و معنویت بود. با دلایل و مدارک لازم ثابت می‌کنم که نقطه اوج رزمندگان اسلام برای جنگیدن در راه خدا،‌ عملیات فتح المبین بود. در قیاس با عملیات بیت المقدس، شاید گفته شود کوچک‌تر است، اما باید ارزیابی کرد و دید که چقدر به خدا نزدیک شدیم. باید دید چقدر بهتر خدا را دیدیم. (ما در این عملیات) بهتر دیدیم و دانستیم که شخصیت ما در نظام چیست. عطش جنگیدن در راه خدا پیدا بود. چرا که این عملیات با نام یا زهرا (س) آغاز شد و به برکت این نام، خدا می‌داند که چه به وجود آمد. عملیات فتح المبین نتیجه سه ماه تلاش مستمر بود.

یک روز در هفت تپه جلسه داشتیم. همه فرماندهان بودند و پیشرفت کار را در قرارگاه کربلا کنترل می‌کردیم و جابجایی‌ای که لازم بود، هدایت می‌کردیم. جلسه عجیبی شد. برادران ارتش و سپاه، یک یک آمدند و گزارش دادند. همه گزارش‌ها منفی بود و مأیوس کننده. جو بسیار نگران کننده‌ای به وجود آمد. نوبت رسید به برادر عزیز، تیمسار صفار از قرارگاه فجر از سوی سپاه که فرمانده تیپ 12 قم بود. با تواضع گفت: "از شما تعجب می‌کنم. از حال شما. مگر ما با توکل به خدا جلو نیامدیم؟!". جوان 22ـ23 ساله‌ای در مقابل اساتید و فرماندهان ایستاد. یک دفعه جو جلسه تغییر کرد. ایشان گزارش داده و میزان پیشرفت شناسایی خودش را گفت. جلسه قوت قلب گرفت. 4 ماه بحث ما بر سر این بود که از کجا شروع کنیم. ارتش می‌گفت از جسر نادری و از قرارگاه فتح و سپاه می‌گفت نه، از چهار محور، با هم باید شروع کرد. من هر زمان ارتش را صدا کردم و گفتم از چهار محور عمل می‌کنیم. برای عملیات آماده شدیم. کارشناسان گفتند نور ماه برای حمله مناسب نیست. چون کارشناس بودند پذیرفتم؛ گرچه مایل نبودیم.

تا آمدیم تصمیم گرفتیم که آماده شویم، دیدیم از قرارگاه فجر تماس گرفتند که دشمن آتش سنگینی را شروع کرده و به ما فشار می‌آورد. از یک طرف فشار دشمن، و از طرف دیگر کمبود مهمات،‌ همه را نگران کرده بود. آمدیم دفاع کنیم دیدیم دشمن از رقابیه جلو آمده. حالت عجیبی پیش آمد. از طرح سه ماهه ما اصلاً دو محورش خراب شد. چه باید می‌کردیم؟ در قرارگاه کربلا به این نتیجه رسیدیم که باید نزد فرماندهی کل قوا برویم و دو سؤال مطرح کنیم: 1. چه باید کرد؟ 2. برای این طرح ناقص ما،‌ استخاره کنید. بین من و سردار رضایی هماهنگی شد که من در منطقه بمانم و سردار رضایی به تهران برود. ‌

صیاد، با نقل این خاطره و فرمان امام مبنی بر انجام عملیات، می‌افزاید: "قبل از ساعت 12:30 بود که از ابوغریب خبر دادند دشمن با چند تانک آمده. من پایم رغبت نداد که بروم پای بی‌سیم که بگویم برگردند. گفتم شاید ارتش گوش کند (به دلیل سلسله مراتب نظامی). ولی با تک تک فرماندهان صحبت کردم، گفتند قلب ما قوی است. ساعت 12:30، 1:30، 2 شد و این‌ها همین طور پیش می‌رفتند. ساعت 3:30 صبح که شد، دیدیم گفتند ما 20 متری دشمن هستیم. رمز عملیات را با قدرت کامل گفتیم. بعد از اعلام فرمان حمله، تمام فرماندهان و عناصر ستاد، رو به قبله دعای توسل خواندند؛ چه دعایی! چه ضجه‌هایی! چه زاری‌ای بود. هرکس به حال خودش گریه می‌کرد. هر لحظه بر شدت گریه اضافه می‌شد که من سر و صدای بی سیم را نزدیک صبح شنیدم. فکر کردم گیر افتاده‌اند. گفتند ما فرمانده تیپ را گرفتیم و بعد هی اسیر بود که به عقب می‌آمد. هرچه می‌پرسیدیم که چی شد، هیچ کس جواب نمی‌داد. گرفتار بودند. آخر گفتیم فرمانده تیپ دشمن را بیاورند. فرمانده تیپ گفت: "ما می‌دانستیم بعد از توفیق در مرحله اول، شما حتماً حمله می‌کنید. این بود که به همه گفتم آماده باشند. همه آماده پشت تیربار و در سنگرها بودند. تا این که ساعت 3 شد،‌ دیدیم خبری نشد. ما گفتیم تا ساعت 3 حمله نکردید. پس دیگر حمله نمی‌کنید، لذا به همه استراحت دادیم. خود من آنقدر احساس اطمینان می‌کردم که با لباس زیر خوابیدم. بعد دیدم طرف رانم درد می‌کند (مرا می‌زدند که بیدار شوم و بعد هم اسیر شدم)".

مواضع دشمن به سرعت سقوط می‌کرد. قرارگاه فجر و قرارگاه نصر، این منطقه را گرفتند. ابتکار عمل از دست ما خارج شده بود. ما هر جا را می‌گفتیم بگیرید می‌گفتند ما از آنجا رد شدیم. به سردار رضایی گفتم اینجا جای ما نیست، و رفتیم جلو. تا چنانه سوار بر وانت رفتیم و بعد تا تنگه برغازه آمدیم. گلوله تانک دشمن جلو ما را گرفت. 20 متری ما خورد و ما پریدیم بیرون. عملیات حماسه انگیز با آزادسازی 2000 کیلومتر از خاک و 16000 اسیر به پایان رسید.

http://mobinakam.blogfa.com/post/80


  • شجاعت جهادی

جهاد در تأسیسات‌سازی، در دنیا رکوردی عظیم ایجاد کرده است. آمریکائی‌ها با تمام امکاناتی که برای مصرف دارند، برای ایجاد یک سایت رادار، دو الی شش ماه صرف می‌کنند، ولی ما عملاً دیدیم که جهادگران این کار را در زیر آتش گلوله‌های دشمن در عرض یک هفته انجام دادند.

راوی: شهید صیاد شیرازی

منبع: کتاب سرزمین مقدس، موسسه روایت سیره شهدا، ص 128

جهاد در جهاد، ص 123-124


  • کار سریع السیر

پروژه جاده‌سازی در تنگه زرینجان کوی میشداغ یکی از بهترین کارهای جهاد محسوب می‌شود. در این مورد مهندسی می‌گفت که حدوداً پنج یا شش ماه وقت لازم است تا ما بخواهیم این جاده را درست کنیم. ولی بعد از پانزده روز که من رفتم خودم گیج شدم که این تنگه عوض و جایش جاده زده شده بود... این جاده هم کلید موفقیتی در تنگ رقابیه بود.

منبع: کتاب سرزمین مقدس، موسسه روایت سیره شهدا، ص 128

جهاد در جهاد، ص 119


امکانات رفاهی یادمان فتح‌المبین

به علت قرارگیری این یادمان در نزدیکی شهر، این یادمان از امکانات نسبتا خوبی برخوردار است ، کل مسیر دسترسی به آن آسفالت بوده و همچنین در محوطه آن فضای مناسب جهت پارکینگ و سرویس در نظر گرفته شده است .

همچنین در این یادمان آب و برق شهری تامین شده و در فصل نوروز نیز اورژانس و امکانات خدماتی دیگر در آن مستقر می گردد.

مسافت یادمان شهدای فتح‌المبین

نام موقعیت مسافت تا موقعیت (km)
سایت 5 و 4 رادار 15
پل نادری 42
بلتا 52
شوش 7

نگارخانه تصاویر