ایستگاه حسینیه
ایستگاه حسینیه نام یکی از ایستگاههای راهآهن بین اهواز و خرمشهر است که در 38 کیلومتری خرمشهر و در دهستان باوی، بخش مرکزی از توابع شهرستان خرمشهر قرار دارد. در ضلع جنوبی این ایستگاه، کانال آبرسانی روستای گرمدشت از شرق به غرب امتداد دارد.
با آغاز جنگ یکی از محورهای حمله عراق، جاده پاسگاه زید بود که در نزدیکی این ایستگاه سهراه حساس حسینیه را شکل میدهد. این ایستگاه به لحاظ قرار گرفتن در مجاورت جاده اهواز-خرمشهر و پاسگاه زید عراق در همان روزهای نخستین هجوم، سقوط کرد و بخشی از تأسیسات این ایستگاه تخریب و حتی ریلهای آن برای استفاده در مواضع دفاعی ارتش عراق از جا کنده شد. در 4 مهر 1359 آتشبارهای 175 میلیمتری توپخانه لشکر 92 زرهی اهواز که در شرق حسینیه مستقر بودند و مدافعان خرمشهر را پشتیبانی میکردند، به علت پیشروی تانکهای دشمن به ناچار به شرق جاده اهواز-خرمشهر و نزدیکی کارون عقبنشینی کرد. در نتیجه مدافعان خرمشهر از آتش پشتیبانی توپخانه محروم شدند. در ادامه لشکر 5 مکانیزه سپاه سوم ارتش عراق با تصرف و اشغال این منطقه توانست تا عمق 15 کیلومتری به سمت اهواز پیشروی کرده و خرمشهر را از شمال مورد تهدید قرار دهد.
این ایستگاه که یکی از محورهای اصلی عملیات بیت المقدس بود و حفظ و پدافند در آن منطقه بسیار مهم و حیاتی بود، سرانجام پس از 19 ماه اشغال و به دنبال رخنه موفق نیروهای قرارگاه فرعی نصر 2 (تیپ 27 محمّد رسولالله (ص) سپاه و تیپ 2 لشکر 21 حمزه ارتش) در مرحله دوم عملیات بیت المقدس و رسیدن آنها به جاده اهواز-خرمشهر و به دنبال یک هفته جنگ شبانهروزی، در سحرگاه روز جمعه هفدهم اردیبهشت 1361 به تصرف رزمندگان درآمد. از طرفی ارتش عراق با توجه به دشت وسیع اطراف آن و راه ارتباطی اهواز ـ خرمشهر بسیار تلاش میکرد آن را بازپس بگیرد اما بعد از قبول ناتوانی در انجام این کار، با آتش شدید توپخانه در این نقطه، جهنمی از آتش ایجاد نمود.
این منطقه در جریان عملیات رمضان، یکی از اصلیترین محورهای هجوم به دشمن بود که در آن پاسگاه زید عراق آزاد شد. همزمان با عملیات خیبر نیز یکی از محورهای اجرای تک فریب، همین ایستگاه بود. پس از آزادسازی ایستگاه حسینیه این منطقه محل استقرار نیروهای پشتیبانی و جهادسازندگی شد.
این ایستگاه در جریان عملیات کربلای 4 و 5 و 8 و بیت المقدس7 نیز به عنوان یکی از عقبههای مهم و فعال یگانهای خودی بود و تعداد زیادی از یگانهای عمل کننده در اطراف این ایستگاه استقرار داشتند. ایستگاه بازرسی و کنترل هم در این منطقه دایر شد که تردد نیروها را کنترل میکرد و این پست دژبانی تا پایان جنگ دایر بود. در اول مرداد 1365 منطقه حسینیه به شدت زیر آتش توپخانه دشمن قرار گرفت و در تاریخ 20 فروردین 1366 و 23 دی 1366 نیز مورد حمله هوایی دشمن قرار گرفت.
در شرق جاده اهواز-خرمشهر و روبهروی ایستگاه حسینیه، جاده شهید شرکت قرار دارد که مسیری برای دسترسی به روستای دارخوین است و به واسطه پل «شهید هزاردستان» ارتباطش با جاده آبادان و اهواز برقرار میشود.
در کنار این جاده در هفت کیلومتری ایستگاه حسینیه، بیمارستان صحرایی امام حسین (ع) قرار دارد و همین امر این ایستگاه را برای نقل و انتقال مجروحین بسیار حیاتی و با اهمیت کرده بود. از طرفی وجود قرارگاه عملیاتی کربلا در 8 کیلومتری شرق ایستگاه، اهمیت آن را دوچندان کرده بود. به همین علت در طول جنگ این مناطق بارها مورد حمله هوایی قرار گرفت و برای مقابله با این حملات، پدافند هوایی در این منطقه استقرار یافت. نیروهای پشتیبانی جهاد سازندگی تا پایان جنگ در این منطقه مستقر بودند.[۱]
محتویات
معرفی
در غرب جاده اهواز-خرمشهر یک سه راه بسیار مهم به نام «سه راه حسینیه» واقع شده است که چند جاده را به هم مرتبط میکند. سه راه «حسینیه» علاوه بر اینکه جاده اهواز-خرمشهر را ادامه میدهد، به جاده زید به طرف مرز بینالمللی و پاسگاه معروف زید عراق منتهی میشود و طول این جاده از مرز تا سه راه حسینیه حدود 12 تا 16 کیلومتر است.
بعد از پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی این منطقه دوباره توسط رژیم بعث تصرف شد که با یورش سهمگین رزمندگان اسلام سه راهی حسینیه به قتلگاه نیروهای عراقی و تانکهای آنان تبدیل شد. هم اکنون این یادمان به عنوان آثار دفاع مقدس توسط قرارگاه حفظ ابنیه و آثار سرزمینی دفاع مقدس خوزستان حفاظت میشود.
روایتگری و متن ادبی
در جریان عملیات رمضان ، یکی از اصلیترین محور های هجوم به دشمن بود که در آن، پاسگاه بسیار مهم زید از دست بعثیها آزاد شد. همزمان با عملیات خیبر، یکی از محورهایی که در آن رزمندگان اسلام با اجرای تک فریب، باعث پیشروی نیرو های اسلام و کم شدن فشار در شرق دجله و جزایر مجنون گردید، همین ایستگاه است.
... بچهها بهش میگفتند محمود سوسول. بچه کُله رود و ساکن شاهین شهر بود. شب مرحله سوم عملیات کربلای5 گوشه ای از قرارگاه، نزدیک ایستگاه حسینیه، نشسته بود و گریه میکرد. ما کربلای4 را با آن وضعیت دیده بودیم. رفقایمان پیش چشممان پرپر شده بودند. خیلیها فکر میکردند محمود ترسیده. رفتم سراغش. پرسیدم: چی شده؟ گفت: ولم کن. گفتم: محمود، بچهها میگویند تو ترسیدی. گفت: بگذار هر فکری که میخواهند بکنند. خیلی اصرار کردم که چرا گریه میکند. گفت: داداش محمد، من فردا شب شهید میشوم. ماندهام که چطور به ملاقات حضرت زهرا(س) شرفیاب شوم. جدی نگرفتم. فردا که رفتیم برای عملیات، توی پنج ضلعی معروف شلمچه، یک بار دیگر دیدمش. آمد با من دست داد و روبوسی کرد. میخواست به خط مقدم برود. گفت: محمد، بعد از بریدگی سمت راست، نزدیک اولین تانک منهدم شده بیا سراغ من. سه ـ چهار ساعت بعد، یکی از بچهها به من گفت: محمود رفت. گفتم: کجاست؟ دقیقاً همان نشانیای را داد که قبل از عملیات به من داده بود. تیر درست توی صورتش خورده بود.
عملیات بیت المقدس7 معروف شده بود به «عملیات عطش». بچههایی که عمل کرده بودند، برگشتند به همین موقعیت. بازماندگان، از یک قدمی شهادت برگشته بودند. لبها خشک بود و زبان از تشنگی حرکت نمیکرد. اما به هر کدام که جرعه ای آب و شربت میدادیم نمیخوردند. همه به یاد رفقایی که تشنه جان داده بودند، فقط گریه میکردند. «قرارگاه عملیاتی جنوب کربلا» در هشت کیلومتری ایستگاه حسینیه قرار دارد که روزی قرار دلهای بی قرار حسین(ع) بود.[۲]
موقعیتها
در سه راهی حسینیه یک ایستگاه صلواتی دایر بود که به صورت شبانه روزی از رزمندگان اسلام پذیرایی مینمود.
عملیاتهای مرتبط با یادمان ایستگاه حسینیه
این ایستگاه که یکی از محور های اصلی عملیات بیتالمقدس بود و حفظ پدافند در آن منطقه بسیار مهم و حیاتی بود. این منطقه در جریان عملیات رمضان، یکی از اصلیترین محور های هجوم به دشمن بود که در آن پاسگاه زید عراق آزاد شد. همزمان با عملیات خیبر نیز یکی از محور های اجرای تک فریب، همین ایستگاه بود. پس از آزادسازی ایستگاه حسینیه این منطقه محل استقرار نیروهای پشتیبانی و جهاد سازندگی شد. این ایستگاه در جریان عملیات کربلای 4 و 5 و 8 و بیتالمقدس 7 نیز به عنوان یکی از عقبه های مهم و فعال یگانهای خودی بود و تعداد زیادی از یگانهای عمل کننده در اطراف این ایستگاه استقرار داشتند.
نگارخانه تصاویر
</gallery>
پانویس
- ↑ کتاب اطلس جغرافیای حماسی، ص 45 ـ 46
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی حوزه